نویسندە
و فعال سیاسی کرد اقای مهندس اردلان بهروزی در دفاع از آزادی بیان و حقوق ملل تحت ستم در ایران موضع گرفت است.
جناب آقای عباس زاده!
قبل از هر بیانی لازم به یاد آوری است که نویسنده ستور فوق هیچگونه آگاهی از ضمیر سیاسی،اجتماعی و صحنه گردانی پشت پرده عالی جناب را نداشته و ندارم! اما جوهر ایملت! بگونهای شفاف حکایت از اندیشه ای انحصار طلب ، گندیده، و به عبارتی ساده تر پیک رساندن از سوی اربابانی که هنوز در این قرن ارتباطات ، صفت رنگین کمانهای کهن و تثبیت شده را تنها در یک عمود تیره ، آنهم در یک مرکز ثقل مقتدر و بدون نگاهی به گونههای دگر از خود بروز میدهد!؟ اکنون باید از آقای عباس زاده پرسید به کدامین جرم مرتکب شده باید آقای " رحیم رشیدی" را زبان بسته از دست رسی به این رسانه گروهی ممانعت به عمل آورد! مگر همین رحیم رشیدیها که هر از گاهی که به رسانههای دیگر وصل میشوند غیر از خواست و بازگوی واقعیت مردمان سرزمین مفلوک شده ی فلات کنونی ایران! سخنان بی پایه و خیالی همچون مهتوای ایمیل آقای " عباس زاده ها"را در بستر زبانی و اندیشه ی خود تراوش نموده اند!..
امروزه شعور سیاسی- اجتماعی ساکنان سرزمین ایران(ملل) به درجهای از آگاهی پیوسته است که دیگر قصد ندارند مرزدران قیور و شجاعی برای دیوار شکننده تهران باشند و در همان حال بدون خبر از هیچگونه مزد و حقوقی این بار سنگین و بی ثمر را بر دوش خود حمل کنند! ملیتهای سر زمین ایران چنان حقی را دارند که هر گونه گزینهای برای تعین سرنوشت سیاسی خود رقم بزنند، چون نه عباس زادههای شیخ پرور و نه شاه زادههای خیال پرور از چنان اقتداری برخوردار نیستند که رنگارنگی مردمان ساکن ایران را در جعبهای قرار دهند و بر بالای آن تنها نام یک رنگ، یک زبان، یک ملت دلخواهی را حکاکی کنند! و شایسته است مکتب عباس زاده ها! این پیقام واقعی و خوشایند را برای ساکنان ایران آینده، و در قبال آن طاعون کشندهای برای تمامیت خواهان با هر گونه ابزاری که در اندیشه دارند در بستر و ارشیوی قرار بدهند، که ایرانی مقتدر، منسجم زمانی جای خود را بعد از رژیم اخوندی با معیار جهانی دوباره پیدا خواهد کرد که شهروندان رحیم رشیدیها (ملیت ها) هر کدام به گونهای واقعی به حقوق ملی و انسانی خود دست یافته باشند، و در غیر اینصورت نه تنها سرزمینی مرکزگرا برای برده داری تمامیت خواهان به نام ایران باقی نخواهد ماند، بلکه باید فرمل عملی زودرس شوروی سابق و یا یوگسلاوی در دهه ی پیشتر را به انتظار کشید و این سنگ اندازیها هم راهی به جای نخواهد برد که آرزوی جناب عباس زادهها را بر آورد کند...
اردلان بهروزی
آمریکا- کالیفرنیا
و فعال سیاسی کرد اقای مهندس اردلان بهروزی در دفاع از آزادی بیان و حقوق ملل تحت ستم در ایران موضع گرفت است.
جناب آقای عباس زاده!
قبل از هر بیانی لازم به یاد آوری است که نویسنده ستور فوق هیچگونه آگاهی از ضمیر سیاسی،اجتماعی و صحنه گردانی پشت پرده عالی جناب را نداشته و ندارم! اما جوهر ایملت! بگونهای شفاف حکایت از اندیشه ای انحصار طلب ، گندیده، و به عبارتی ساده تر پیک رساندن از سوی اربابانی که هنوز در این قرن ارتباطات ، صفت رنگین کمانهای کهن و تثبیت شده را تنها در یک عمود تیره ، آنهم در یک مرکز ثقل مقتدر و بدون نگاهی به گونههای دگر از خود بروز میدهد!؟ اکنون باید از آقای عباس زاده پرسید به کدامین جرم مرتکب شده باید آقای " رحیم رشیدی" را زبان بسته از دست رسی به این رسانه گروهی ممانعت به عمل آورد! مگر همین رحیم رشیدیها که هر از گاهی که به رسانههای دیگر وصل میشوند غیر از خواست و بازگوی واقعیت مردمان سرزمین مفلوک شده ی فلات کنونی ایران! سخنان بی پایه و خیالی همچون مهتوای ایمیل آقای " عباس زاده ها"را در بستر زبانی و اندیشه ی خود تراوش نموده اند!..
امروزه شعور سیاسی- اجتماعی ساکنان سرزمین ایران(ملل) به درجهای از آگاهی پیوسته است که دیگر قصد ندارند مرزدران قیور و شجاعی برای دیوار شکننده تهران باشند و در همان حال بدون خبر از هیچگونه مزد و حقوقی این بار سنگین و بی ثمر را بر دوش خود حمل کنند! ملیتهای سر زمین ایران چنان حقی را دارند که هر گونه گزینهای برای تعین سرنوشت سیاسی خود رقم بزنند، چون نه عباس زادههای شیخ پرور و نه شاه زادههای خیال پرور از چنان اقتداری برخوردار نیستند که رنگارنگی مردمان ساکن ایران را در جعبهای قرار دهند و بر بالای آن تنها نام یک رنگ، یک زبان، یک ملت دلخواهی را حکاکی کنند! و شایسته است مکتب عباس زاده ها! این پیقام واقعی و خوشایند را برای ساکنان ایران آینده، و در قبال آن طاعون کشندهای برای تمامیت خواهان با هر گونه ابزاری که در اندیشه دارند در بستر و ارشیوی قرار بدهند، که ایرانی مقتدر، منسجم زمانی جای خود را بعد از رژیم اخوندی با معیار جهانی دوباره پیدا خواهد کرد که شهروندان رحیم رشیدیها (ملیت ها) هر کدام به گونهای واقعی به حقوق ملی و انسانی خود دست یافته باشند، و در غیر اینصورت نه تنها سرزمینی مرکزگرا برای برده داری تمامیت خواهان به نام ایران باقی نخواهد ماند، بلکه باید فرمل عملی زودرس شوروی سابق و یا یوگسلاوی در دهه ی پیشتر را به انتظار کشید و این سنگ اندازیها هم راهی به جای نخواهد برد که آرزوی جناب عباس زادهها را بر آورد کند...
اردلان بهروزی
آمریکا- کالیفرنیا
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen