من کورد کورد یارسانیم )
کوردهای یارسانی مردمانی هستندکه وزش طوفانهای ژینوسایدو امواج خون نتوانسته است آنان را از بین ببرد. كورد آميزەای از يك سرسختی تاريخی همرا با يك لطافت روح است كه در موسيقی و رقص چنان او را معصوم و زيبا می بينی و در تلاش و سختی ها در راه آزادی او را شكست ناپذير...
ماجامعه هستیم که درس ایستادگی و مقاومت را از سرزمینمان از نیاکنمان آموختیم. از کوهستان های زاگرس و دالاهو و شاهو سرافرازش از رودهای پاک و زلالش.
ما جامعه هستیم که بعد ازاین همه ظلم و کشتار، توهین سختی و مشقت، هنوز زنده ایم و جاوید . و مطمئنا از ذره ذره سرزمینمان اجدادمان که تمدن دیرینه هست با جانمان دفاع خواهیم نمود پس شما که مراجع عالیقدر وشخصی انسان دوست واز نظر شرعی مدافع حقوق تمام انسانها از هر قوم ومذهبی که باشند هستین لطفا فتوای داده شود که به هویت وارزش های دینی وتاریخی ما ملت یارسان احترام گذاشته شودو حق وحقوق این ملت یارسان وکورد را به ما بازگردانند اگر در ایران عدالت انسانی واسلامی و حقوق اقوام ومذاهب رعایت میشه / پس شما با یه فتوای خداپسند میتوانیدکاری کنید که برای دنیا وآخرت شما پاداشی نیک باشد .
پیرموسی از یری تنان (سه نفر یار نزدیک به سلطان سهاک) و یار نزدیک سلطان سهاک میفرماید:
یکسر کرده و، کورد و کوردستان
هم و معجزات هم و سفره ه وخوان
غلامان دیشان و معجزاتش
برگ خودرنگی بیو خلاتش
تمام کوردستان دا و براتش
در اینجا هم پیر موسی، سلطان سهاک را خطاب قرار میدهد که کار کرد و کردستان را به سرانجام رساند و امور را به سامان کرده وآن را به بابا یادگار میسپارد. لازم به ذکر است که بابا یادگار توسط شورای هفت نفره به مقام پادشاهی میرسد و امور یارسان به آن عالم یارسانی میرسد.
ودر جایی دیگر بابا سرهنگ دودانی (سال ۳۲۴هجری) از ذات داران یارسان میفرماید:
سرهنگ دودان
از که ناممن سرهنگ دودان
چنی ایرمانان مگیلم هردان
مکوشم پری آیین کوردان
ترجمه: سرهنگ دودان هستم و با همراهانم همه جا را میگردم و تلاشم در جهت برقراری آیین کردان است.
مردم یارسان از پیشروان و پیشقراولان دست یابی به حقوق حقه کردها بودهاند و کنار گذاشتن آنها جفا در حق جامعه یارسان و کاستی در تمام کردستان محسوب میشود
با نگاهی به کلامهای فوق میتوان به این باور رسید که کردان یارسان همان بازماندههای مادهای باستان هستند که در تلاشند تا آیین کردان را زنده و برقرار کنند. در اینجا آیین صرفا دین نیست بلکه به باور من مجموعهای از باورها و اصول اجتماعی، مذهبی و سیاسی است آیین در معنای لغوی یعنی آنچه در قبل مرسوم و معمول بوده است که شامل سنتها، اصول و عقاید میشود پس مردم یارسان در طول تاریخ خویش به دنبال بازیابی هویت گمشده و به تاراج رفته خود هستند.
پیر بنیامین از راز خود پرده بر میدارد و میفرماید:
دلیل بو داود، پیر بو بنیامین
جی پردیورا بستنمان آیین
آیینمان نیان پی رو سرزمین
ترجمه: داود دلیل شد و پیر بنیامین در مقام پیر برآمد، در پردیور آیین را مقرر کردیم و آن را بر روی سرزمین بنیان نهادیم.
بالاخره کار و تلاش یارسان به سامان میشود و آیین آنها بر روی سرزمین کردستان پایه ریزی میشود، لازم به ذکر است که آیین یارسان با مهرپرستی و هندویسم تفاوت ظاهری دارد و دلیل آن هم تدوین قوانین و مقررات جدید از سوی بنیانگزاران یارسان است که طی سالها تلاش و مبارزه و مشورتهای زیاد وبا حضور خاوندگاریعنی سلطان سهاک مدون گردید.
4
اصولا یارسان واژهای کردی است و مرکب از «یار» به معنای دوست و طرفدار است و «سان» دلالت بر مکان دارد مثل کوردسان، قه ور سان و… پس واژه یارسان به معنای مکان یاران است ویاران هم ا زنژاد کرد هستند که میتوان آن را معادل با کوردسان دانست.
در فلسفه یارسان انسان و خدا در کنار هم هستند و فاصله زمین تا آسمان ادیان دیگر براشته شده است، انسان با نردبان دونادون در حال خاوندگار شدن است انسانی که شایسته بهترین هاست انسان در این بینش نه عذاب اخروی میبیند ونه پاداش معنوی میگیرد، انسان در یارسان نماد بارز آگاهی و رشداست، لذا در تمدن یارسان انسان کرد شایسته حکومتی کرد و دادگستر است.
کردان یارسان همان بازماندههای مادهای باستان هستند که در تلاشند تا آیین کردان را زنده و برقرار کنند
جا دارد از فعالین و احزاب کردی انتقاد کرد که مردم یارسان از پیشروان و پیشقراولان دست یابی به حقوق حقه کردها بودهاند و کنار گذاشتن آنها جفا در حق جامعه یارسان و کاستی در تمام کردستان محسوب میشود و با این کار قطعا بخش عظیمی از فرهنگ و آیین کردان را به دست فراموش سپردهاند. نمونه این بیمهریها عدم توجه به جایگاه ویژه یارسان در مناسبتها و معادلات سیاسی منطقه است و متاسفانه از طرف پژوهشگران مسلمان کرد هم مورد تبعیض قرار گرفتهاند و امیدواریم مردم کردستان و منطقه واقعیت تاریخی و اجتماعی مردم یارسان را پذیرفته و حق برابر با دیگر مردم مسلمان در برخورداری از امکانات داشته باشند.
عابدین (۷۲۰ هجری) از یاران سلطان سهاک میفرماید:
دستی خلکی بگره له ژین
با اوانیش وک تو بژین
چونکه همو هر وک یکن
لر و جاف و لولو و لکن
ترجمه: دست مردم را بگیرید و به آنها زندگی بدهید بگذار آنها هم مثل تو زندگی کنند چرا که همه مثل هم هستند فرقی ندارد لر، جاف یا لولو و لک باشد.
در این کلام، عابدین که خود از گوران است به صراحت تمام خلق و مخصوصا خلق کرد را به اتحاد میخواند و همه لرها، لکها و جافها را یکی میداند و ناگفته پیداست که همه آنها کرد هستند، لذا نگاه مردم یارسان به همه کردها نگاهی بدون تبعیض است و همه را برابر میداند و انتظار میرود که مردم کرد غیر یارسانی هم به این باور برسند و در عمل شاهد همزیستی مسالمت آمیز باشیم.
با تشکر له رضا شاهمرادی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen