Dienstag, 22. Juli 2014

کردهای سلحشور و گرانمایه، همبستگی خود را با دیگر هم میهنان نشان دادند


کردهای سلحشور و گرانمایه، همبستگی خود را با دیگر هم میهنان نشان دادند 
نوشته شده :توسط .سهراب ارژنگ.
در این فرتور یک بانوی گرامی کرد، یک ایرانی اصیل، با پوشش محلی خود دیده می شود.
کشورمان ایران، گلستانی است که گلهای گوناگون رنگارنگ و خوشبو سرتاسر آن را پوشانده است. از هرسوی غنچه، گل، و شکوفه های زیبا به چشم می خورد، و بوی خوش آنان فضا را دلچسب و شاد می سازد. به راستی، از هر شهری به شهری، و یا از دهی به بخشی و یا دهی دیگر پای می گذاریم با مردمانی نیک سرشت، آداب و رسومی نو، خوراک و پوشاکی متفاوت روبرو می شویم که هر کدام برایمان آموزنده و دلپذیر است.

یک گروه از هم میهنان وارسته و گرامی ما کردها هستند که بنیان گذار و سازنده اصلی این سرزمینند. همه ویژگی های درستی، پاکی، راستگویی، شجاعت و بی باکی در این گروه از هم وطنانمان به آشکار دیده می شود. صفاو صمیمیت، میهمان نوازی و نوعدوستی از دیگر ویژگی های این ایرانیان است. نخستین دودمان پادشاهی به نام خاندان ماد در این کشور از سوی کردها  پایه گذاری شد و شاهان بزرگی مانند دیااکو، فره فرتیش و هوخشتر در آن دوران جهل و بربریت، قوانین، اجتماعی و انسانی را میان افراد پراکنده پیاده کردند، و درس مدنیت و شهری گری را به آنان آموختند.

بدبختانه، زمامداران خودکامه و نادان ما که به مردم توجهی نداشتند و همه را برده و رعیت خود می دانستند، کردهای باغیرت و دلسوزمان را نیز مورد بی مهری قرار دادند. شاهان قاجار با داشتن حرمسرا دارای فرزندان زیادی می شدند که بیشتر آنان نازپرورده و ناآگاه دربار بودند. آنگاه هرکدام از آنهارا به عنوان حاکم به منطقه ای از ایران می فرستادند. این حاکمان بی سواد و خودکامه در منطقه خود ظلم و ستم های فراوانی روا می داشتند و کمتر به مردم و یا آبادانی ایالت زیر نفوذ و قدرت خود رسیدگی می کردند. کردستان ما نیز یکی از آن ایالت هایی است که از این بی مهری و بی توجهی برکنار نمانده است.

از هنگام انقلاب و سلطه آخوند ضد ایرانی بر این سر زمین، ظلم و ستمی ناگفتنی در باره همه هم وطنان ما از جمله کردهای میهن دوست روا رفت. خلخالی، جلاد خمینی، کردان دلاور، فرزندان عزیز این آب و خاک را به خاک و خون کشانید. ستم بیکران رژیم در مورد افراد فعال و سرزنده کردستان گویای جنایت پیشگی و خودکامی گردانندگان این حکومت است. حمله به رستوران میکونوس در برلین و کشتن  صادق شرفکندی دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران  و همایون اردلان نماینده حزب دمکرات کردستان و یا ترور دکتر عبدالرحمن قاسملو روز ۲۲ تیر ۱۳۶۸  در وین مایه ننگ و رسوایی برای حیوانات درنده ای است که از سوی رژیم ضد بشری اسلامی مأموریت داشتند و نام انسان را بر خود گذاشته، و به چنین فاجعه ای دست زدند.

۲۳ سال پیش، دکتر عبدالرحمن قاسملو دبیرکل حزب دمکرات که برای یافتن راهی مسالمت آمیز برای حل مسئله کرد در پای میز مذاکره با نمایندگان جمهوری اسلامی در وین آمده بود، به وسیله مزدوران جنایتکار رژیم ترور شد.
اعدام شیرین علم هولی، احسان فتاحیان، فرزاد کمانگر، موجب اندوه هر ایرانی و برگ دیگری است بر کتاب جنایات بیشمار رژیم اسلامی. بی تردید مردم ایران از هرگوشه و کنار، با آن که هرکدامشان در بند دژخیمان رژیم گرفتار و در شکنجه و آزارند، با این وجود ستم و بیدادگری نسبت به هم میهنان کرد خود را هرگز فراموش نخواهند نمود. ملت ایران از هرگروه و با هرباور دینی، این جنایت های بیشمار رژیم اسلامی را هرگز فراموش نخواهند کرد و سرگذشت زشت آن در سر برگ تاریخ کشورمان به رنگ سیاه و تار به ثبت خواهد رسید.

شوربختانه در دوران کنونی که رژیم ضد ایرانی کشورمان را به لب پرتگاه و نابودی رسانده، شماری فرصت طلب و مزدور برای خودکامگی خود به دنبال جدایی کردستان و یا بخش های دیگر از پیکر مام میهنند. بی تردید، این گونه خیانت های ملی و میهنی و خنجر به پشت برادران و خواهران خود زدن، راهی به جایی نمی برد، و تیر اینگونه خودکامگان هرگز به هدف نخواهد خورد.

شیرین علم هولی، احسان فتاحیان، فرزاد کمانگر، و پیکر به خون افتاده دکتر عبدالرحمن قاسملو  و همکار او، عبدالله قادری پنج تن از هزاران  انسان پاک سرشت، و پاکباز میهنمان که در راه بالا بردن فرهنگ و آزادی کشورمان، جانفشانی کردند در این فرتور دیده می شوند. یاد این عزیزان و دیگر فرزانگان کشورمان که جان خود را در برابر رژیم جهل و جنایت سپر بلا قرار داده اند، همیشه گرامی خواهیم داشت.
آنچه بدیهی است، هم میهنان گرامی کرد ما با ما هم عقیده و هم پیمانند و هرگز نمی خواهند تا از خواهران و برادران دیگر ایرانی خود جداشوند. باید هدف و برنامه کلی آن باشد که همه ما باهم و در کنار هم از کرد، لر، ترک، عرب، بلوچ، فارس و دیگر گروههای ایرانی با همبستگی و همدلی بکوشیم تا رژیم ضد ایرانی اسلامی را بر کنار نموده، و با دستیابی به آزادی و دموکراسی، همگی با بهره بردن از امکانات مادی و معنوی کشور، در شادی و غم یکدیگر عملاً شریک و سهیم باشیم.

برای آن که نوشته بالا که از اعتقاد و باور نگارنده بر همبستگی همه ایرانیان است بیش


تر آگاه و نزدیک شده باشیم به مقاله ای که دیروز شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۱ در “پایگاه تحلیلی کردها” به چاپ رسیده و پخش شده است اشاره نموده و خواندن آن را به هم میهنانمان سفارش می کنیم:

‫”‬شمار زیادی از فعالان سیاسی فرهنگی،حقوق بشری و مدنی و روزنامه نگاران کُرد با انتشار بیانیه ای ضمن تأکید بر پیوندهای تاریخی،فرهنگی و اجتماعی دیرین مردم کُرد با دیگر ایرانیان ،هر گونه تلاش برای ایجاد اختلاف میان ایرانیان و رودر قرار دادن اقوام ایرانی را محکوم کرده اند.در میان امضا کنندگان بیانیه نام بسیاری از روشنفکران، نویسندگان  و فعالان کُرد از طیف های مختلف فرهنگی و سیاسی به چشم می خورد. امضای افرادی چون احسان هوشمند،ایرج قبادی،علی لیمویی،بابک معبدی ، خسروخان سلیمی،ابراهیم عبدالله زاده،حسن گل محمدی ،روح اله باقر آبادی،علی پرندین،علی غفاری،فرهاد نصیریان،لطیف عباس پناه،علی دانشور،نجات بهرامی،اشکان مسیبیان،حاج ابراهیم فتاحی،سامان منبری،سامان عابری،سلمان زندی،شهاب تجری،فرزاد پور مرادی،جمال پاکزاد،عبدالمجید طبیبی ،اصغر آقا میرزایی و محمد رضا عظیمی در پای بیانیه ثبت شده است…”

ما ضمن ستایش و سپاس بیکران از این دلاوران و فرهیختگان کرد، هم میهنان گرانمایه و بزرگوارمان، بر این میهن پرستی و نوعدوستی یکایک امضاء کنندگان درود فرستاده، بدانان افتخار می کنیم، و دست همگان را می فشاریم، به آنان آفرین می گوییم، و سوگند یاد می کنیم تا زنده هستیم در راه آزادی ایرانی سربلند، ایرانی یک پارچه و پویا، برای همه ایرانیان و کردستانی آباد و پرافتخار گام برداریم.

Keine Kommentare: