Mittwoch, 17. Dezember 2014

در دنیای امروزی انسانها از جنبه مسئولیت پذیری به دو گروه تقسیم می شوند، و جامعه یاری نیز جدا از دیگر جوامع نیست.



اول آخر یار

بر تیر جورتان ز تحمّل، سپر کنیم
در دنیای امروزی انسانها از جنبه مسئولیت پذیری به دو گروه تقسیم می شوند، و جامعه یاری نیز جدا از دیگر جوامع نیست.

گروه اول کسانی هستند که زندگی خود را طوری می‌گذرانند که انگار غیر از خود کسی دیگر وجود ندارد، و بیخیال از هر آنچه در اطرافشان می‌گذرد هستند و به قول معروف آهسته می‌آیند و آهسته می‌روند که نکنه گربه شاخشان بزند، که متأسفانه اکثر جامعه ما اینچنینی زندگی می‌کنند.

گروه دوم نیز به دودسته تقسیم می‌شوند: دسته اول کسانی هستند که نسبت به هر آنچه در اطرافشان می‌گذرد احساس مسئولیت می‌کنند، و زندگی بدون رفا، آرامش و خوشبختی دیگران برای خود بی‌معنی می‌دانند، روی همین اصل کمر همت می‌بندند و آنچه در توان دارند برای پیشرفت جامعه خود در طبق اخلاص می‌گذارند و گذشته جامع خویش مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند و از خود می‌پرسند که گذشتگان ما چه کوتاهی‌های داشته‌اند که جامعه‌شان نتوانسته مانند دیگر جوامع پیشرفت نماید، کم و کاستی‌ها را شناسائی می‌نمایند، و تا آنجائی که مقدور است و در توان آنها هست سعی در رفع آن می‌نمایند، و بنده آشنائی که با این عزیزانی که مورد توهین قرار گرفته‌اند دارم جزئی از این افراد هستند و توفیق روزافزون آنها را در خدمت به جامعه یاری از ذات مقدس سلطان‌سهاک خواستارم.

دسته دوم این گروه دوم کسانی هستند که منافع خود و گروه کوچکشان بر منافع جمعی ترجیح می‌دهند، و چون خمیرمایه ذاتیشان منافع طلبی است، لذا افراد خوب و نیک جامعه را مورد توهین قرار می‌دهند و برای متوقف کردن راه درست آنها از هیچ کوششی فروگذار نیستند، و جای بسی تأسف است که برای عوامفریبی جامعه همیشه به خود رنگ ولعاب تقدس می‌دهند تا بتوانند اذهان عمومی را به طرف خود برگردانند و احساسات پاک مردم را جریحه دار کنند، و باز باید بگویم جای تأسف است که هنوز افرادی هستندگول این افراد می‌خورند هرچند با گسترش رسانه‌های جمعی و ارتباطاط تنگاتنگ امروزی دکان فریب و تزویر آنها کساد گشته است.

اما اینان غافل از قانون طبیعت و یا بقول هندی‌ها قانون « کارما» هستند، زیرا جزای همین کارهای در این دنیای فانی پس خواهند داد.

آنهایکه عزیزان را مورد توهین قرار داده‌اند، تا اموروز خیلی‌ها توسط این گروه و عقبه‌های داخلی آنها مورد افترا و توهین قرار گرفته‌ است، و شخصیت حقیقی آنها برای همه روشن و شناخته شده می باشد و نمی‌توانند با نام مستعار خود را پنهان نمایند.

بنده مقاله سید محترمی که با صراحت کامل جواب آنها را داده بود مطالعه کردم و به ایشان دست مریزاد می‌گویم، ایشان باید الگوی دیگر سادات محترم بشود که با ارسال پیام خودشان را از صف تفرقه اندازان جدا نمایند، زیرا جامعه ما فقط در زیر سایه وحدت می‌تواند پیشرفت نماید، و شاید یکی از عوامل عقب افتادگی این جامعه همین تفرقه باشد که امیدوارم سایه‌ی شومش هرچه زودر از سر این جامعه کم شود.

با آوردن شعر معروفی از مولانا سِیف‌ُالدّین ابوالمَحامِد محمّد فَرغانی ()ـ معروف به سیف فرغانی ـ است که در زمان یورش مغولان به سرزمین پارسی سروده شده است. سخنم را به پایان می‌رسانم و آرزوی توفیق برای خادمین به این جامعه را دارم.

هم مرگ بر جهان شما نیز بگـــــذرد

هم رونق زمان شما نیز بگــــــــذرد

وین بوِم محنت از پی آن تا کند خراب

بر دولت آشیان شما نیز بگـــــــذرد

باد خـــــــــــزان نکبت ایّام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگـــــــذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص وعام

بر حلق و بر دهانِ شما نیز بگــــذرد

ای تیغتان چــو نیزه برای ستم دراز!

این تیزی سنان شما نیز بگــــــــذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد

بیــــــداد ظالمان شما نیز بگــــذرد

درمملکت‌چوغُرّش‌شیران‌گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگــــــــذرد

آن‌کس‌که‌اسب داشت‌غُبارش فرونشست

گرد سُم خـــــــــران شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع¬ها بکُشت

هم بر چـــــراغ¬دان شما نیز بگــــذرد

زین کاروان¬سرای بسی کاروان گــذشت

ناچــــــار کاروان شما نیز بگــــــذرد

ای مُفتخـــــر به طالعِ مسعود خویشتن

تأثیر اختــــــــــــران شما نیز بگذرد

این‌نوبت از کسان به شما ناکسان رسید

نوبت ز ناکسان شما نیز بگــــــــــذرد

بیش از دو روز بود از آنِ دگــــر کسان

بعد از دو روز از آنِ شما نیز بگـــــذرد

بر تیر جورتان ز تحمّل، سپــــــر کنیم

تا سختیِ کمان شما نیز بگـــــــــذرد

در باغ دولت دگـــــــــــران بود مدّتی

این گُل، ز گُلستان شما نیز بگـــــــذرد

آبی است ایستاده در این خانه‌، مال و جاه

این آب ناروان شما نیز بگــــــــــــذرد

ای تو، رمه سپُرده به چوپان گــرگ طبع

این گُرگیِ شبان شما نیز بگـــــــــذرد

پیل فنا که شاه بقا، مات حُکـــــم اوست

هم بر پیادگان شما نیز بگــــــــــــذرد

ای دوستان، خواهم‌که‌به‌نیکی،‌دُعای‌«سیف»

یک روز بر زبان شما نیز بگــــــــــــذرد

با تشکر از جناب   آقای آسید   حشمت  میره بیگی 

Keine Kommentare: