بهره برداری از نام آیینی یارسان !
نزدیک به یک دهه است به علت شکل گرفتن جمعیت خاصی از جامعه ی پناهنده کورد یارسانی در کشورهای غربی بویژه در اروپا، انواع و اشکال گروه، انجمن، سازمان و...به تلاش و کوشش قدم نهاد اند ، اگر چه این گرایش و نگاهها از چند قدمی مجموعهای افراد و خانوادههای معینی عبور نکرده است ولی در همان حال در جوهر حرکت آنها نکات مثبت و منفی به روشنی دیده میشود ، پیروان آیین یارسان در این برهه ی حساس از زمان بدون هیچ شک و گمانی سرنوشتی سیاسی سوا از سرنوشت ماباقی کوردان غیر یارسانی را ندارند ، بنابرین با تاکید چند باره و شکاف قواره ای این هستههای ناهنجار در میان ساختار اجتماعی کوردان برونمرز یارسانی نیازمند یک بازبینی و باسازی کلی و همگانی است، چون قافله سالاران کوره راههای کنونی بستری پیمودنی را غیر از تفرقه، بهره برداری ظاهری و سر به سنگ خوردن در میان بافت کلیت جامعه کورد یارسان و غیره راه سودمندی در انتظار آنان نخواهد بود.
واژه یارسان - یاری یکی از اهم و نادرترین واژههای کوردی است که قرنهاست به عنوان کلمهای مقدس وایینی جایگاه خود را در دل جمعیت قابل توجهی ریشه دوانده است و رمز بقای این واژه تا کنون مدیون رشادت ، ریاضت، تلاش،جانباختگیها ی کسانی بوده و هست که به آن ایمان داشته ودارند ، اما امروزه در درونمرز دستهها وگروههای چند عددی از سرزمین اروپای آزاد سربرون آورده و بدون توجه به ریشه ی اساسی و اهمیت این واژه و آیین آنرا عجین به نادم کاریها ی خود کرده است!؟ عجیبتر از اینها اینست که هر از گاهی از عدم اعتقاد آیینی و بی برنامهای چنان بازی را به راه انداخته اند که مفتخرانه با قیومیت خیالی و غایب کوردان یارسان فرش نامبارک سیاسیشان را که از قالب آیین یارسان بافته شده است جلو پای حضرت شاهزاده ! پهن کرده، هر چند حضرتشان از چون و چرایی این بافتنیهای بی تار و پود ذرهای نفهمیده بود ، اما در قبال آن ضعف و نیازمندی آنان را با ترازوی خویش سنجید و در دور بعدی با قیمتی ارزانتر آنان را به گودال شورای نادمکراتیک و ناملی حوزه ی خودشان هدایت کرد و از آنها به عنوان ابزار ناکارمدی
در مقابل دیگر همخونهای کورد غیر یارسانی قرار داد که در واقع با خود خواهی و خود اظهارهایشان به اصطلاح از مردم کورد یارسانی تافتهای جدا بافتهای را ساختند که شاید قادر شوند به نام آیین و پیروان یارسان سری در میان سران از خود به نمایش گذارند!!
اکنون مدتی است که گویا فهمیده اند که از نتیجه پهن کردن فرش قرمز برای حضرت شاهزاده ، تنها گردو غبار برای آنها به بار آورده است! و در ادامه همین گول کاریها، باز هم در سنگر دیگری به اصطلاح به شورای ملی ایران! نام برده میشود خود را در تنگنا و محاصره بیگانگان قلمداد کرده و گویا یارای مقاومت و میل زدن در این گود خود انتخاب کرده را ندارند!؟ اما جالبتر از اینها اینست که بعد از بازیهای یک گام به جلو، صد گام به عقب! به تازگی ذخیره خوردوخوراک چند روزه خود را در کوله پشتیهایشان قرار داده و با چه هزینهای راهی دیار کوردستان شده اند بماند برای زمانی دیگر!؟
از سوی دیگر ، هیأت سفر کرده که نام آیینی یارسان را به عنوان حربهای سیاسی به همراه خود یدک میکشند و همچنان با نام مردم کورد یارسان بازرگانی خود را ادامه میدهند! به تصور میآید: از یک سؤ برای مشروعیت بخشیدن خود و کسب اطلاعات لازمه، فراهم کردن عکسها و ژستهای میدیایی با سازمان و احزاب کوردی...بتوانند با این کوله بار ظاهری، بستر گرمتری را نزد شاهزاده و شورایشان فراهم کنند؟ از سخنی دیگر بعد از آنهمه کیش و مات شدن در میان اندک جمعیت کورد یارسان در اروپا وجههای برای خود کسب کنند و با سجده بردن بر درب تمامی سازمان و احزاب کوردی امتیازی برای خود دست وپا کنند، اگر چه شایسته یاد آوری است که چنان جریانهای سیاسی مدتی است با درک و آگاهی از وضعیت کوردان یارسان در اروپا ناعادلانه و بر عکس پیچیده گیهای اجتماعی مردم نام برده دخالت میکنند، آنهم به این معنا یکی را دعوت میکند، دیگری را ترد میکند، ترمز گروهی را میکشد، دستهای دیگر را با دنده خلاص به سرازیری حول میدهد..و یا آن دیگری با راهنمای خودیها مردم دالهو را به بهانه جاش و خیانت کار قتل و عام میکنند تا شاید با خون مردم کورد یارسان خود را تثبیت کنند!؟ ولی این جریانات غافل از آن هستند که اگر این بازیهای دوره پهلو را همچنان ادامه دهند روزی درک خواهند کرد که در این پیرامون اشتبأه کرده اند و جبران آن اندکی موشکل خواهد بود!؟ چون اگر چه، مردم کورد یارسان در برونمرز از رهبریتی کاریزما رنج میبرند، اما در درونمرز و در میان کلیت مردم کورد یارسان چنان نیست و احزاب کوردی باید بسیار محتاطانه و آگاهانه به این مسائل برخورد کنند! و لااقل طیف نزدیک به این حقایق را بشناسد و از آنان درخواست راهنمایی کند.
در پایان نوشتههای آورده شده میبایست یاد آور شد؛ پیروان آیین یارسان بویژه ساکنان کشورههای غربی چنانچه لازم میبینند که از این بیشتر آیین یارسان را مورد سودجویی و بهره برداری گروهی، سازمانی و شخصی واقع نشود ، ضرورت ایجاد میکند که یک نهاد مدنی و دور از شعارهای دهان پر کن سیاسی به عرصه ی میدان آورده شود تا قادر باشد از سوی جلو سؤ استفادههای سیاسی به نام آیین گرفته شود و هم بتوانند از این سنگر جهت معرفی فرهنگ، زبان، آیین،موسیقی و باز کردن مطالبات هقوقی کوردان یارسان کوشا باشند،چرا؟ چونکه نه تنها با حلوا حلوا دهان شیرین نمی شود بلکه تا زمانی که قاطعانه و دلسوزانه وارد عمل نشوید تفرقه و سؤ استفاده با همان منوال و در همین راستا به ضرر پیروان آیین یارسان پیش خواهد رفت.
به امید درکی آگاهانه تر و تصمیمی بهتر
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen