Freitag, 29. November 2013

شب زمين نفس



شب زمين نفس

در اين شب سنت ديگجوش حليم ( گنم وا )در بين اكراد ، بويژه گوران و از جمله گوراجوب مرسوم است.ريشه هاي اعتقادي ديگجوش حليم در ابعاد طريقتي و حقيقتي بسيار غني است و مبحثي سنگين دارد كه به خاطر تطويل كلام از آن ميگذريم . فقط اين نكته را يادآور مي شويم كه در طريقت مرتبط به حضرت سلمان پاتيلي است.(روزبه معروف به سلمان فارسي - پاتيل به معني ديگ و باتيل و باديه است.)در حقيقت موضوع ديگجوش و حليم و سلمان را در بخش بارگه بارگه دفتر مقدس ديوانه گوره يارسان، در بيان حالات سلطان محمود و اياز به عينه ميتوان يافت و مرتبط ساخت.همچنين رمز باتيله زرده ي حضرت خاموش از اين مقوله است كه در كلام حضرتش عيان است.

شايان ذكر است كه قداست حليم ايام عزاداري برادران شيعه نيز وجه تشابه آن است.



سنت معمول و عامه نيز از اين قرار است كه نذري است به منظور بركت محصولات كشاورزي ، به ويژه متعلقات حليم كه نوع سنتي آن مركب از گندم خام كوبيده شده در چالك يا هونگ، نخود و پياز داغ و بدون گوشت مي باشد.در اين شب فرشته گافاره و كول (گهواره به دوش) كه پيام آور زايش و رويش است ( گهواره ي دوش او نيز به همين معناست و به طور طبيعي بيشترين زاد و ولد ها در اين ايام است ،خصوصا در مورد حيوانات و پرندگان صدق دارد.)به طور نامرئي به خانه ها سرزده و از حليم تناول كرده و متبرك مي سازد.در هنگام خواب تا سپيده صبح ساعات بار گذاشتن ديگجوش حليم است.در اين زمان يك كاسه خالي و يك قاشق و يك ملعقه(ملاقه) كنار يا روي در پوش ديگ قرار داده مي شود تا زمينه پذيرايي فرشته گافاره وكول و متبرك ساختن حليم گردد.شب زمين نفس ديگجوش حليم ، صبحانه اهل خانواده مي باشد.اين سنت در شبهاي يلدا ،زمين نفس ،اول بهار و زمين نفس دوم نيز مرسوم بوده كه اصلي ترين آن كه بطور عمومي و مستمر است ، شب زمين نفس اول است.(19 ماه سوم زمستان گوران).در مورد زمين نفس دوم كه زمان آن يك ماه بعد ،18 بهار كردي گوران است متعاقبا در همان زمان توضيحاتي خواهيم داشت.

پسر صياد _ شخصيت اسطوره اي باستاني كرد(توضيحات بيشتر در زمين نفس دوم)_ در شب زمين نفس اول به منظور شكار به كوه مي رود و كلنگي كه به همراه داشته از دستش مي افتد و نوك آن كاملا در برف فرو مي رود.پسر صياد متوجه مي شود كه برف از حالت يخ زدگي خارج شده و اصطلاحا زمين نفس كشيده است كه نشان از نزديك بودن بهار است.( لازم به ذكر است كه تقويم كردي گوران گرمسيري بوده و تغييرات آب و هوايي در ان متناسب مناطق گرمسيري است.)



روايتي از شب زمين نفس:

يكي از مادران سالخورده گوراجوب(حدودا" 77 ساله)خاطره اي و واقعه اي را با زبان گوره جويي روايت نموده كه ضبط شده ي آن موجود است كه فعلا" اجازه پخش آن را نداريم،هم چنين نام راوي و ديگر افراد محفوظ است. روايت چنين است كه :

روله زمين نفس دو گله ي،يكيش دواگزه(12)شومه مني يه وهار يه زمين نفسي ايه گش هژده(18)روژ اژ وهار مروي يعني يه مانگ اوشون اول زمين نفس هي؟ روله من ايش ته نم نزيك چل سال پيش شو زمين نفس بي حليم وام كتيه وي نياويمه بان،هلايه كلي سه وي،مناله گان و پياگه م و كيوانو پير حه سويره م و ته وين،جامم شوردو و چمچه وا نيامه ور كوانيه گه،آسا رسم بي(منظور رسم پذيرايي اژ گافاره وكولي)،فلان كس!: وتيم، يه دفعه اي اي باله خانه مانه و كوله گان و تشاوي وبرو دارو ديوار، ديم گش تش نيشته جمه، وختي اي برانه مواتشان تق تق تق چما بيمه لرزه(زلزله) بي، بركه گه مان دو لايي بي،برا يه دفعه اي ديم يه سوارهامه،سرچارواگش گردي،تويله كرِِِّه ي چالاك و چارواي جوان چما تازه سواريش كرده وي، پالتو بهايي كو يا جور نيروهوايي(نوعي پالتو) هيه ورشي، يه كلاو هيه سرشي مه مانيه قايش پشت بسي سه،هامه يم بتوقم وه نه ي ديم لاليم،زوانم بس،نمه تانم،بوام ارا نه رفتيه وار او پچه گه،اژ آنا سكوو تويله مان هي،اينان قويخاين(يعني اينان كه خدايند و امكانات دارند چرا به درب پشتي خانه آمده اي؟)چاروامو برّويه وار،دوريشه گان اژ بان آسكوه نان چاي مورن، آنه ياگه ي آناني،كواني مان اراشان بسي...هاميه يم اي قره قصه ارا اي پيا بكره م،ديم نه خير لاليم،تكم دا لاي بره گه وا،آلنگه گه واز بي و،راس چارواگش كيشت و رفت ارا وردم كيوانو پيره گه كه ي دايكه ي پياگم بي، بنه ي خيا نه وش بي آخران عمرش موذرني. رفت ارا نزيگش واتش مي مي بواژه ...كره گت عوارضات زمينه گي...بتيه(يكي از قطعات زمين كشاورزي شخص مذكور- به پسرت بگو عوارضات فلان قطعه زمين كشاورزي اش را بپردازد.) كيوانوه گه واتش او بان اي چش راس مه،ايمه نمه زانس مان عوارضات يعني چه؟ديم پياگه گلش واورد،اژ برگه رفته ديشت،منيچ دي هاميمه سر ايش ته نم،هاميمه ساوه ته گه،واتم بزانم بره گه كي اراش وازش كردي؟اما ديم نه هيه پچه گه ي،نه وه پله گاني رفتيه وار،پچه گه گورا بي هين پنج شش كه بي،برا ديم نه من رفتيمه فكريي ياران اينه چه بي،عوارضات...يعني چه؟اي سواره كي بي؟برادوواره حليم وام شيوني و،سرم وا نيا. هه آشوه،برا ديم هيامه زمينه گيه(زمين مورد نظر آن سوار)البته اژ آنا زانسم آسواره داوو بي،ايسه هرچي سالي آشوه يه نياز ارا داوو دوا متيم(اين شب مربوط به صياد و پسر صياد است و صياد براساس كلام ياري حضرت داود است)ديم پياگه مان گاوه بورش و گرد گاوفاميله گماني بسيه جفت و جفت مكري،منيچ كارم مكرد،كچكم مناته بان كله كه گه،يه دفعه يي نورسيم ديم تويله سواري هامه،نزيكتروا بي ديم ها سوارينه گي هامه و يه كه(ديدم همان سوار است) و ترس و لرزوا واتم اي پيا هيزيه گه(ديروز)هامه واتش عوارضات اي زمينه بتيه،تا اي قه قصم كه ديم گاوه بور نيله گش كرده دو كت وا،اي گاوه گه و جفتيارش هشته ياگه و رفت هردو دسش ناته نواي چارواگه و هر دو قلش يچ كته آسر چارواگه، اژ ور دم سوار دريژ وا بي،واتم اي پيا و اي جوره و واتشه ي عوارضات...پياگه واتش :توو دايكه م كور بيه يه،اي اينه داوو كوسواري،نمه ناسه ش؟اينه داووي هانه گاوه بورعوارضاتش داه من دي چه بتيم؟اژ خاو هامه يم ديم چما بواي توم هي،چمامه كي شيمه كه فه ني و برم ماري تا اي سه ماگه تمام بي(منظور سه ماه بهار است) يكي اژ ژنه نان آكه هه مواتش چه تي؟نه وشي؟پياگت قصه ونت مكري،حسيوره ت از يتت مكري و... هه مواتم نه،مواتش فره باخته تي؟ارا من بوا چه بيه؟زاله م نه وي بوام اي خاومه ديه واي اتفاقمه ديه،چيوكه هه يه گاومان بي،مواتم چيو بوامش،يه گاوه گمان بايد بوه عوارضات؟ هه دنگم نه كه تا وهار ري بي و بيه موقعي تيوله نيايه، پيا گه م گولش هو داوي و آوش قرد كرده وي و تيوله بنيام و... شو ميمان فري گمان بي پياگان خاص و مهم(يك يك اسم مي برد)يه ژن اژ اشرته گمان(با ذكر نام)مه چريش مواتش ايمروژ سه شمه ي سرمل بشوره صو مشامه طواف خير زنه،پياگان دنگشان ژنفت و پرسيشان منيچ واتم صو طواف خير زنه يي،پياگه ي ايمه واتش ايمه نمه شامه طواف،كارمان هيي،صو تيوله منيام ،من آوم قرد كردي، منيچ واتم اي مرّو!ايمه مو نذر نه كرام،خواو بيونام نه واژامش!موو طواف نه شام!چما خيا(خدا)روژش ارام كرده وي وا و فرصت كته ويه دسم،پياگان واتشان:خواره گم(خواهرم)خواو(خواب)چت ديه؟يه كيشان گي دوريش وكلام خوان بي واتش خواوت ديه بواژش!منيچ تمام اتفاقان و حليمه گه و خواوگه و گشت اي حكايتمه اراشان وات،پياگه م هه گوشش ميا و دنگش نمه كه!آخرش واتش سيد...پيرم لالش بكري اينه زويتر بواتاش،گاوه بور سه(3)دفعه نه وش كه تي هه داوو نيه شته شي بمه ري داوو گيرش داي اي ارا نواته تي؟واتم اي چيو بواتام هه گاوه بورمان هي بواتام سرش بورّه نذر؟واتش يه نوه ن مان اژ كي فلان كس هي الان دي وقت جفتي كرده شي قوي بيه مرّوم مارمش وا،دي گاوه بورش گرده بن و خذمتمان ون مكرد. آخر وهار هامه،فاميله گان گشتش هامه و جم بي سين،گاوه بورشان سر برّيه نذر. ديمان يه ارّاده ش وردي و پي چي سه ويه دلي گيه شي(اراده نوعي تسمه هاوي رشته هاي مفتول آهني يا سيم آهني با محافظ پلاستيكي است كه براي بسته بندي جعبه هاي ميوه توسط كشاورزان مورد استفاده قرار مي گيرد)يعني اگريچ سرمان نورّياتا مه كشتش،مه مرد،اگريچ تا الان نمه رده وي داوو نيشته شي اينانه رمز داووي رمز زمين نفسي. كله ي گاوه گه يچ خو مو بنيريه وه چال اژ بين زمينه گي ايمه و هام جفته گمان نيامانه چال. اژ آساوه تا آنا كه وه اختيار من بي اژ بذر آ زمينه هر سال نذرم كرده،وختي زمينه ........گه بش بي و كته و دس آ فاميله گان وه گشتشان سفارشم كردي اژ بذر آ زمينه هر سال نذر

منبع:http://zemkanema.blogfa.com/cat-11.aspx

Keine Kommentare: