Freitag, 10. Januar 2014

 «خلاصه ای از حادثه ی دلخراش همدان»
برگ دیگری از ظلم و ستم بر یارسانی های ایران افزوده شد.
یارسان به عده ای از مردم «کرد» زبان گفته می شود که پیرو یک آئین کاملأ کردی به نام «آئین یاری» هستند که در ایران به اهل حق و در عراق به کاکه ای و در ترکیه و سوریه به علوی و بگتاشی و درلبنان به دروزها معروف اند که دراین آخریها تغییراتی درروش و شیوه دعا ونذر ونیاز داده شده است. البته هم اکنون ازملیت ها واقوام دیگری همچون آذری ها، ترکها و لرها و عربها و بخشی از فارسی زبانان در اقصی نقاط ایران و کشورهای همسایه دارای این آیین هستند. همانطور که هرباور یا ایدئولوژی یا هر ملتی یک نشانه ظاهری به عنوان شناسه خود دارد، پیروان یارسان نیز براساس توصیه « پیر» وبنیانگذار نوشتاری این آئین باید دارای سبیل باشند و سبیل برایشان مقدس است. اما باتأسف بایدگفت چون به دلیل این که آئین مردمان صلح دوست و مهربان یاری، درقانون اساسی جمهوری اسلامی نیامده و درنتیجه به رسمیت شناخته نشده است، لذا آنها ازحق وحقوق برابربا آئین غالب برجامعه برخوردار نبوده وهمواره مورد بی مهری وظلم مأموران دولت حاکم قرار می گیرند. یارسان با داشتن جمعیتی بیش ازدو و نیم میلیون نفر فقط در ایران و درمنطقه خاور میانه و نزدیک حدودا بیش از چهار میلیون به طور کلی تخمین زده می شوند، بزرگترین اقلیت آئینی منطقه و ازجمله ایران محسوب می شوند که هیچگونه حقی به عنوان آئین رسمی یارسانی ندارند و اگر فرزندان یارسان در مؤسسات آموزشی و شغلی خودرا شیعه اثناء عشری معرفی نکنند، بهیچ وجه نمی توانند تحصیل نمایند و یا استخدام شوند. در مورخه دوازدهم خرداد سال جاری ، مسئولین زندان همدان اقدام به تراشیدن سبیل یک زندانی یارسانی، به نام کیومرث تمناک که به آن دلیل نتوانسته است مهریه زن اش را نقدی بپر دازد و اجبارا در زندان بسر می برده، نمودند. یکی از دوستان این زندانی یارسانی، به نام حسن رضوی که از این موضوع مطلع می شود به فرمانداری همدان مراجعه می کند و در آنجا ضمن اعتراض به این توهین بجامعه یارسان و روشنگری در میان مردم، ناگهان خودرا به آتش می کشد. مآمورین سر می رسند و نامبرده با ٦٥ درصد سوختگی، به بیمارستان مطهری تهران، منتقل و بستری می شود که متأسفانه کمی دیر تر جان می سپارد.
در تاریخ پانزده خرداد یک یارسانی دیگر به نام نیک مرد طاهری که اهل شهر صحنه بوده و در شهر ساوه زندگی می کرده است، ضمن اطلاع از موضوع به همراه یک فیلمبردار به فرمانداری همدان مراجعه و پس از اعتراض وروشنگری وتوضیحات لازم برای مردمی که در محل تجمع کرده بودند، در انظار عمومی خود را به آتش می کشد که متأسفانه بلافاصله او در اثر سوختگی بیش ازحد جان خودرا از دست می دهد. در این هنگام وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سرمی رسد وضمن متفرق کردن مردم حاضر، فیلمبردار وبرخی دیگر از معترضین را نیز باز داشت و به همراه جنازه نیک مرد طاهری با خود می برند. ناگفته نماند انجمن فرهنگی جامعه یارسان (اهل حق) با شنیدن این خبر ناگوار، بلافاصله بیانیه ای به سازمان ملل بخش حقوق بشر به زبان انگلیسی ارسال نمود و در خواست پی گیری کرد. یک روز پس از واقعه، هنگامی که خبر به مردم یارسان در صحنه می رسد، همه اهالی یارسانی ازجمله خانواده نیک مرد طاهری در اعتراض به عدم تحویل جنازه و دستگیری فیلمبردار و دیگران، در جلو فرمانداری شهر صحنه، با اطلاع رسانی توسط تلفن بهمه ی مردم، دست به یک تجمع صلح آمیز می زنند. لایق ذکر است که وزارت اطلاعات با کنترل تلفن ها از این موضوع باخبر می شود و درساعتهای صبح زود روز بعد جنازه را به منزل پدر نامبرده می برند وضمن تهدید و ارعاب آنها، ازخانواده طاهری تعهدمی گیرندکه جنازه بدون سر و صدا دفن شود. اما مردم یارسانی به این تهدیدات اهمیتی نمی دهند و ظهر آن روز جنازه زنده یاد نیک مرد طاهری با شرکت تعداد زیادی ازمردم شهر صحنه و هزاران نفر از تهران کرمانشاه و کرند وسایرشهرهای حومه با همبستگلی با خانواده داغدار طاهری گرد هم آئیهائی ترتیب می دهند و درصحنه جنازه خاک سپاری می شود. سپس جمعیت به سوی فرمانداری شهرصحنه راهی می شوند و درآنجا یکی از رهبران آئینی دراین مراسم اقدام به سخنرانی شجاعانه ای می کند و پسر عموی زنده یاد نیک مرد طاهری نیزضمن بیانات بس مهمی، خواسته های مردم یارسانی را در قالب یک قطعنامه اعلام می نماید که با تآیید وتصدیق همه حضار مواجه می شود وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی از ترس اتحاد و همبستگی این خیل بزرگ جمعیت مردم یارسانی، نمی توانسته اقدام به حمله و یا حرکت نا سنجیده ای بنماید. ضمنأ در پایان این مراسم شرکت کنندگان یادآوری کردند که تارسیدن به خواسته هایشان ازپای نخواهند نشت. به تأکید می توان گفت که درطول حیات ٣٤ ساله جمهوری اسلامی، جز محرومیت، زندان ،شکنجه و باز داشت و پا
ی مال شدن حق و حقوق همه ملیتهای معترض و بویژه مردم یارسان، چیزی دیگرنصیب آنها نگردیده است». این خلاصه ای ازشرح آن چه که به مردمان یارسانی دراین واقعه اخیر، و می شود گفت در تمام ٣٤ سال حاکمیت ملاهای شیعه،گذشته است، بود. در واقع در آئین یارسان نه خبری از انتقامجوئی است و نه تهدید را جایز می دانند. بنابراین مردمان یارسانی صلح جوترین مردمان در سرزمین ایران وبویژ درجامعه کرد هستند. انسان تصورش رامی کند که ظلم وستم تاچه اندازه باید باشد که انسانهای پاک سرشت و صلح دوست ازجان خویش بگذرند و خودرا آتش بزنند؟ من ویدئو تجمع یارسانیان جلو استانداری کرماشان و چندی از این ویدئوهای دیگر را دیدم. در پلاکارتی که در دست یک بچه پنج یا شش ساله بود، نوشته شده بود: «من مرگ با آتش را می پذیرم اما توهین را هرگز». در یکی از گردهم آئیهای صلح آمیز، آقایان سیاوش حیاتی از جانب مردم و معاون استانداری، دکترحیدری که قبلافرماندار قصرشیرین بوده است برای آرام نمودن مردمان یارسان سخن رانی نمودند. برای اولین بار است که آقای سیاوش حیاتی باشهامت و بطور مصالمت آمیز خواستهای بر حق مردمان یارسان را در چند بند مطرح کردند که از جمله آنها به رسمیت شناختن آئین یاری و زبان کردی برای خواندن متون یارسانی که به این زبان نگاشته شده و استخدام جوانان یارسان بدون پرسش درباره آئین آنها و غیره بود.
 » توهین بە آیین یاری وحرکت اعتراض آمیز دو تن ازهموطنان بنامهای حسن رضوی و نیک مرد طاهری کە اقدام بە خودسوزی کردە و جان باختند و همچنین بازداشت شماری از آنان در کرماشان است». هم میهنان عزیز، این جمله فوق تیتر برخی از روزنامه های اینترنتی بود که من در اینجا می آورم. آرزو دارم جمهوری اسلامی و رهبران آن سر عقل آیند و ابتدائی ترین حقوق دو ونیم میلیوم مردم صلح طلب وبی آزار یارسانی را به رسمیت بشناسد. درغیر آن صورت بنزین ریختن روی آتش است. این تهدید نیست بلکه یک واقعیت در جامعه باید دانست. نباید بیش از این با احساسات مردم پاک دل بازی کرد. با آرزوی پیروزی مردمان یارسان.

Keine Kommentare: