Samstag, 25. Januar 2014

حضرت تیمور مرمو :

حضرت تیمور مرمو :
چرخچی جهان منشورن نه عام ............... زور ظالمان بگیرو تمام
وختن که بیو مامور سلطان.................. وکیل حقن نه کرمانشاهان
 چوار ملک حاضر ملوان و دویر......مواچن پی چیش یه هانه زنجیر
 یه زنجیر نین یه رشته نورن...............موسی نه کلام نه کوه تورن
 یه رنگ ویشن و زنجیره وه.................و دام و دستان و ی تکبیره
وه بازار خواجام صد هزار رنگه............پادشام خوشیره بنیام نهنگه
هاوارم سلطان و بنیام کردن...........هم زنجیردو شاخ نریان نه گردن
 فانی تمام بو ویران بو یانه .................یاری رواج مو،شم و پروانه
اول وآخرم کلام یارن........................من خو علی دیم دلدل سوارن

 [L خلاصه از زندگی حضرت تیمور در دهستان گوران واقع در استان کرمانشاه سه روستا به نام بانیاران وجود دارد و یکی از این قریه ها بانیاران تیمور نام دارد که تقریبا" در ۲۵ کیلومتری بخش گهواره گوران قرار دارد ۰ حضرت آتیمور در زمان سلطنت ناصر الدین شاه قاجار میزیسته ودر همین زمان در سن ۲۰ سالگی در محل میدان اعدام کرمانشاه ( بانک ملی کنونی) اورا شهید کرده وسر مبارکش را از تن جدا کردند ۰ حضرت آتیمور از یاران حضرت آسید براکه گوران بوده ۰ تیمور بانیاران را از روی کلامات دوره آسید فرضی باید شناخت که این بزرگوار به همراه یارانش در دوره نادر شاه افشار میزیسته اند ۰
: حضرت شیخ امیر یکی از یاران آسید فرضی گواهی تیمور را اینگونه بیان میکند

: تا تیمور پای طوق نرژیو و حوین.........پشت ظالمان نمبو زوین

 ودر جایی دیگر با توجه به اینکه حضرت آ تیمور تجلی ذات با با یادگار میباشد میفرماید
 گاه بو نه جلوه ی شهید نازار............بنمانو دفتر حسین یادگار

سید جوزی فرزند آسید فرضی که یادگار مهمان میباشد در مورد تیمور بانیاران میفرماید :
جه بانیاران دا برز بو قوای قو .......پر بو نه غو غای قاپی دالاهو
 بروز بو هم همه یشورش تیمور........کرو صرافی بدان زین کور

  در جایی دیگر محل شهید شدن تیمور بانیاران را سید جوزی گواهی میدهد:

ایمجار نو دما و فرمان شاه.....
 نه کرمانشان دا روح طی مکروم .......نه غیب چنی تو آواز مدروم


و حضرت سلیم که شاه ابراهیم مهمان بوده است در مورد شهید شدن تیمور بانیاران اینگونه میفرماید :
تیمور پی باقی کرو ادعا........................ناگاه بوینو علم سیاه
علم قتلش نه غیب اظهار بو............تیمور هم شهید تیغ آودار بو

و اما خلاصه ای از زندگی تیمور بانیارانی ۰تیمور فرزند رضا که بنا به نوشته محققین و تذکره نویسان در سال ۱۲۴۶ حجری قمری در روستای بانیاران منطقه گوران در دامنه کوه دالاهو از توابع استان کرمانشاهان پا به عرصه وجود گذارده و ایام کودکی و جوانی را ضمن اشتغال به شغل شریف کشاورزی و دامداری در حد و امکانا ت محلی به تحصیل علم و با روحی با عظمت به کسب وصول به حقایق باطنی پرداخته تا حدی که سر امد درویشان و گویندگان و شاعران روحانی و عرفانی دوره ی حضرت آ سید براکه که اکثر در قریه ی توت شامی پر وانه وار گرد شمع جمال اقا و مولای خود جمع بودند گردید ایشان دارای کشف و کرامات بسیاری بوده ودر دوره خود شروع به پیشگوییهایی نموده که همین مسیله باعث گردید که یاران مخلص گرد شمع جمالش جمع شده و ارام ارام نام مقدس تیمور بر سر زبانها بیفتد با توجه به اینکه در اطراف هر گلی خارهایی خطر ناک و آزار رسان بسیار ند و هر لحظه قصد آزار گل زیبا و خوش بو را دارند لذا در اطراف و نزدیکی ان بزر گوار نیز دان زشت سیرت بودند که با خبث طینت و حقد و حسد شروع به کینه توزی و آتش افروزی و طرح نقشه ی شومی نمودند و با رفت و آمدهای مکرر در نزد حکومت وقت کرمانشاه ( عماد الدوله ) و حاکم شرع ( اقا محمد علی کرمانشاهی ) که نصبت به یارستان و درویشان حساسیت عجیبی داشت و قبلا" نیز مظفر علی شاه کرمانی و معصومعلی شاه دکنی و چندین نفر دیگر از صو فیه را به قتل رسانیده بود و نزد ایشان چنین وانمود کرده بودند که تیمور علاوه بر اینکه با نشان دادن اعجاز و کرامات از راه سحر و افسون و جادو بر ضد دین و مذهب نیز قیام کرده و با اعلام جمهوری خواهی قصد کودتا دارد و یکی از مدارک بد خواهان بند کلام منظوم و معروف مبنی بر پیشگویی در بوجود امدن جمهوری و اخراج شاهان از تخت و تاج سلطنت است که میفرماید :

شکسته قولان حکمش رواج بو...........شاهان نه روی تخت عالم اخراج بو

 تیمور سری پرشور داشته قلندری بی پروا واز جان گذشته و نصبت به حکام زمان بیتوجه بود لذا با توجه به مفاد کلامات انقلابی وی و ازدحام پر شور و بی سابقه مردم و سعایت و بد خواهی گمراهان دور از حقیقت محلی اخر الامر ماورین حکومت آتیمور را با حالتی دستگیر و به دستور عماد الدوله یکسر به نزد حاکم شرع آقا محمد علی کرمانشاهی میبرند و تیمور تنبوری در دست داشته چنانکه مرحوم معصوم علی شاه شیرازی در صفحه ۵۹۱ جلد سوم طرائق الحقایق از قول میرزا محمود گرکانی یکی از طلبه هایی که در ان لحظه ودر ان زمان در محضر حاکم شرع بوده تلمذ میکرد مینویسد : در محضر حاکم شرع بودم که درویشی به نام بابا تیمور به نزد حاکم آورده و حاکم شرع از او پرسید که اصول دین تو چند است و ان در ویش شروع به تنبور زدن کرده و میخواند که یکتاست یار ما بی همتاست یار ما و با تنبور خود کاری کرد که هیچکس در ان مجلس نمیتوانست حرکتی کند و در پایان نیز به حاکم شرع گفت مگر متوکل شدی که راه را بر زوار میگیری و از خانه بیرون رفت و چون طبق کلامات خود حضرت آتیمور باید در راه دین سلطان شهید میشد لذا خود را به سربازان حکومت معرفی و پس از ۶ ماه حبس عاقبت در سحرگاه روزی در سبزه مبدان کرمانشاه شربت شهادت را نوشید تا به یارسان این پیام را بدهد که جان کمترین چیزی است که میتوان در راه دین سلطان اسحاق داد در رابطه با شهادت وظهور مجدد ایشان کلاماتی شیوا از آتیمور به جای مانده که چند خط از ان در ذیل اورده شده است تیمور سر بده وینه ی قربانی ......فانی و چب ده باقی
مستانی در رابطه با ظهور مجدد میفرماید:
 پری زنجیرم دل ماران و تنگ .........یه کرده ویمن و هزاران رنگ
وعده ی مویرو یک مانگو نیمی................مکروم وپا شور عظیمی
ذات من نه ذات حیدر دور نین ............شکاکان ماچون یه تیمور نین
یاران بزانان یه کراماته ....................مرده زنده بی هیهات هیهاته

در پایان جهت اطلاع بیشتر از یاران عزیز میخواهم که به شرح زندگانی تیمور بانیارانی و تیمور ثانی نوشته استاد گرانقدر و پیر فرزانه مرحوم اقا سید امر اله شاه ابراهیمی مراجعه نموده و جهت دست یابی به کلامات شیوای حضرت آتیمور به دفتر کلام تیمور بانیارانی و تیمور ثانی که توسط استاد فرزانه مرحوم آقا حسین روحتافی تصحیح گردیده مراجعه فرمایید عکس از زیارت گاه تیمور بانیاران گوران

...........گیان تسلیم کروم ندس گمراه

Keine Kommentare: