Freitag, 20. Juni 2014

به قلم آسی فریدون حسینی.. نگاهی گذرا به دیدار مشاوررئیس جمهور درامور اقلیت های مذهبی واقوام ، با عده ای از مردم یارسان در کرمانشاه




درمورخه بیست وپنجم خردادماه سال جاری برابر با پانزدهم ژوئن ، حجت الاسلام یونسی ، نماینده ودستیار رئیس جمهور در اموراقلیت های مذهبی واقوام ، ملاقاتی چندساعته با عده ای از پیروان « دین یاری» که درایران  « اهل حق » نامیده می شوند داشتند. این ملاقات از نگاه بعضی افراد مورد تحلیل وبررسی قرار گرفت واز نگاه عده ی زیادی نیز باسکوت مطلق همراه شد . حساسیت موضوع مرا برآن داشت که بدور از هرگونه تعصب وبدبینی ، نگاهی واقعبینانه به این دیدار ونتایج حاصله بیندازم .
پس از اتمام جلسه،  آقای یونسی گزارش کوتاهی دراینمورد ارائه نمود که در سایت ها وخبرگزاری های مختلف منعکس گردید. آدرس لینک این گزارش درپایان مقاله درج گردیده است . اما خلاصه ولپ مطلب نقطه نظرات ایشان چنین است : آقای یونسی مردم یارسان (اهل حق)را مسلمان وجزء بدنه ی اسلام وتشیع سرخ علوی دانسته اند نه یک اقلیت دینی یامذهبی. اومی گوید   اختلاف اساسی بین شیعه و اهل حق وجود ندارد». ضمنأ ایشان برخوردها ی غیرمنصفانه وناعادلانه وتضییع حقوق مردم یارسان وسایر اقلیت ها واقوام را به عناصر خودسر خارج از حاکمیت نسبت داده اند.ایشان درقسمتی دیگر از گزارششان چنین می گویند: « هیچ مانعی در گزینش و استخدام شما (اهل حق ها)چه در سپاه، چه ارتش و دستگاه قضا وجود ندارد و نباید مانعی حتی برای ارتقای مدیریتی شما باشد. شما همه شرایط را برای استخدام و حضور در مسئولیت ها دارید».
آنطور که از محتوای گزارش آقای یونسی مشاهده می شود ، چنین وانمود می کند که ایشان تحت توضیحات ومستندات ارائه شده یارسانی های شرکت کننده در جلسه به این نتایج جدید وعجیب رسیده اند . لذا باید گفت که متأسفانه بخشی از ذهنیت ایشان ناشی از توضیحات غیرواقعی حاضرین درجلسه است که این موضوع مرا یاد ضرب المثلی می اندازد که می گوید:« ازماست که برماست».بخش دیگر ناشی از عدم تمایل جمهوری اسلامی به ، برسمیت شناختن « دین یاری» ومردم یارسان است ، لیکن قبل از آنکه به تحلیل وبررسی برخورد شرکت کنندگان بپردازم ، لازم می دانم ابتدا توضیحاتی را درباره گزارش جلسه مذکور خطاب به جناب آقای یونسی تقدیم  کنم .
به استناد متون دینی ،  مردم یارسان پیرو « دین یاری » هستند به همین دلیل پیروان این دین « یارسان» نامیده میشوند..پیروان ادیان ابراهیمی متون مقدس خویش را « کتاب مقدس» قرآن ، انجیل، وتورات می نامند .ولی متون دینی یارسان « دفتر پردیوری» یا « دیوان گوره» یا به زبان فارسی « سرانجام»نامیده میشود که به زبان کوردی گورانی یا هورامی وبه نظم نوشته شده است که حاصل گفتگو، بحث ، بررسی و دیالوگ جمعی بنیانگذار این دین یعنی  سلطان سهاک ویارانش می باشد. البته  متون دینی دیگری طی سیصدسال اخیردرتوضیح وتفسیر وتأیید « دفترپردیوری » به زبان های کوردی گورانی، فارسی وترکی نیز آمده که همگی مورد احترام وقبول  مردم یارسان هستند.  مانند « دفتر سی وشش شاعره آسیدبراکه یا زبورحقیقت ،دفتر شیخ امیری به زبان کوردی گورانی، دفتر قوشچی اوغلی به زبان ترکی و....که توضیح آنها دراین مقاله نمی گنجد . نام «دین یاری» برگرفته از نام بنیانگزار این دین یعنی سلطان سهاک  که دارای نام های مختلفی ازجمله « یار» ، «صاحبکار» ، «صاحبکرم»و«خاوندکار» می باشد . درواقع نام وکلمه ی « اهل حق» نامی است که رهبران آیینی دین یاری برای رهایی از نام های ناروا ، جعلی وتوهین آمیز درپنجاه ساله اخیر براین دین نهاده اند. کلیه ی اعتقادات واصول پایه ای  دین یاری کاملأ متفاوت با دین مبین اسلا م است . دین یاری دارای دوتاریخچه است، تاریخ پنهانی که دوره ی مخفی وسر بودن می باشد ، وتاریخ آشکار وظاهر شدن دین یاری. بدین معنی که « یار» یعنی سلطان سهاک ویارانش صلاح دانسته اند که تا تقریبأبیش از هفتصد وپنجاه وهشت سال پیش دین یاری مخفی  و نهانی باشد لیکن بعد از آن  دردوره « پردیور» قراربرآشکار ومکتوب شدن دین یاری گردیده است.
دراینجا سعی دارم جهت اطلاعتان به خلاصه و بخشی ازسرفصل اعتقادات دین یاری اشاره ای کوتاه بکنم .دین یاری اعتقاد به « دونای دون» یا حلول روح  به جسم ها ی تازه دارد که درزبان انگلیسی « ری اینکارنیشن » نامیده می شود.« دون» به معنای جامه یالباس است ومنظوراین است که  روح انسان پس ازمرگ مجددأ درکالبد دیگری به زندگی ادامه خواهدداد. درواقع جسم انسان مانند لباس یا قالبی برای روح است .روح برای پالایش ورسیدن به تعالی درطول زمان چندین قالب را عوض خواهد نمود ودرقالب یا جسم جدید دردنیا به زندگی ادامه می دهد. این پروسه  نردبانی و مرحله ایست ، بدینصورت که  انجام اعمال ورفتار خوب موجب تکامل وتعالی ورفتن به پله های بالاتر بعدی می گردد وبلعکس اعمال ناشایست وبد ، موجب درجازدن وباز ماندن از تعالی ، رشد وتکامل معنوی روح خواهدشد.
عبادت دردین یاری به صورت کاملأ جمعی (حداقل هفت نفر درحال نشسته ودایره وار)همراه با نواختن ساز مقدس تنبور وخواندن سرودهای دینی در مکانی به نام «جم خانه» است واین جمع نشسته دینی ومراسم را « جم » می نامند که به صورت هفتگی انجام می پذیرد.. سرودهای دینی را نیز کلام می نامند. به استناد متون دینی یارسان  قبله ی مردم یارسان « جم » می باشد.یعنی هر جا وهر مکانی که « جم » تشکیل گردد ، قبله آنجاست. دراینباره درمتن مقدس« دفترپردیوری» چنین آمده است:
 « لوام اوکلام ، کلامم وانا ، کعبه ی من جمن ای مهربانا».
 معنی : به کلام ودفتر وسرودهای دینی و« جم»مراجعه کردم وآن را خواندم وفهمیدم که کعبه و قبله «جم» یاری است.
دردین یاری فتوا و کتاب احکام یا توضیح المسائل  وجودنداردودراین رابطه درمتون دینی « دفترسی و شش شاعره آسیدبراکه » درویش نوروزسورانی می فرمایند:
 دل جم درویش جفای جور وشان
 مایه ی عقل وهوش ادب وارکان.
 فکر ومعرفت تجربه وتدبیر
 آراسته ی جهان وسفته ی سریر.
 دراین کلام مقدس به زیبایی وروشنی بیان می کند که هرانسان باید اندیشه کند وبا عقل ، دانش ، تجربه وتفکرخویش خوب وبد ازهم تشخیص بدهد. به همین دلیل است که هیچیک از بزرگان وسادات دین یاری چه درحال حاضر وچه درگذشته اقدام به صدور فتوا ، دستوروتکلیف دینی به صورت شفاهی یا کتبی درقالب کتاب ننموده اند..
دردین یاری ، قصاص ، مقابله به مثل ، و«امر به معروف ونهی از منکر»  وجودندارد . دین یاری دین خون ،شمشیروجهاد نیست ، دین یاری دین صلح وآرامش ، بخشش، آشتی ، دوستی، مهربانی ومودت واندیشه وتفکر است . درمتون دینی « دفترپردیوری » چنین آمده است:
 موچیاریت مکری مکریت وموچیار
 کار ناشایست وخلکان وه موینی سربوزه وه وار
 پادشام حیا مکرو جه میرد حیادار.
معنی : ترا پند می دهم که از کار واعمال بد وزشت دوری کن واگر ازکسی نیزعمل بدی دیدی فقط سرت را پایین بینداز و دوری کن ورازش را نگهدار که اگر چنین کنی حضرت حق از تو راضی وخشنود خواهد شد.
مردم یارسان درمراسم خاکسپاری ، مردگان خویش را با نوای زیبای تنبور وسرودهای دینی وبدون شیون وزاری به خاک می سپارند مردم یارسان درگوش فرزندان تازه متولد شده اذان نمی خوانند بلکه درمراسم خاصی به نام « نام گذاری وجم جوزشکانن یا سرسپردگی» همراه با تنبور ونذرونیاز، کودک را نام گذاری وسرسپرده می کنند.
جناب آقای یونسی یقینأ توضیحات مختصر بخشی از اعتقادات یارسان،  که به استناد متون دینی دین « یاری» می باشند ، دلائل محکم وعاقلانه ای  برای اثبات  استقلال « دین یاری» ومردم یارسان یا به اصطلاح « اهل حق » می باشد ومی تواند اثبات نماید که مردم یارسان یک « اقلیت دینی »با اعتقادات خاص خودشان هستند. این اقلیت دینی  جمعیتی  چندین برابرمجموع اقلیت های دینی مسیحی، یهودی وزرتشتی دارند لیکن از هیچ حقوق شهروندی برخوردار نمی باشد.. البته لازم به ذکر است که مستقل ومتفاوت بودن الزامأ به معنای تقابل ودرتضاد وعناد بودن با سایر ادیان واعتقادات نمی باشد .
شما نوشته اید که «مردم یارسان باور  خاص وویژه به حضرت علی دارند ودرمتونشان نیز به آن اشاره کرده اند ». درواقع باید اعتراف نمودکه درمتون دینی یارسان نه تنها نام حضرت علی بلکه از حضرت عیسی ، حضرت موسی، حضرت ابراهیم ، ،حضرت محمد و بسیاری ازپیامبران و بزرگان سایر ادیان الهی وغیرالهی یاد کرده وبه طور مفصل اعمال و مأموریت های هر کدام را درقالب موضوع« دونای دون» توضیح داده است . اما همچنانکه  درقرآن مجید  بارها وبارها از حضرت عیسی بن مریم و یا حضرت موسی وسایر پیامبران به نیکی نام برده شده ومورد تأیید وتقدیر قرار گرفته ، این موضوع  به این معنا نیست که دین اسلام  شاخه ای از دین مسیح یا دین یهود باشد، بنابراین ذکر نام حضرت علی درمتون دینی یارسان نیز نمی تواند دلیل وابستگی  یارسان به اسلام باشد بلکه همانطور که گفته شد این موضوع ابتدا در چارچوب بیان واقعیات تاریخی ادیان  وازطرفی  درچارچوب اعتقاد به موضوع « دونای دون» وبیان مراحل تاریخ دین یاری قبل از آشکارشدنش می باشد. وازطرفی دیگر نشانه ی وجود تکثرگرایی ، تساهل وتسامح واحترام به سایر اعتقادات دردین یاری  است.
ازبحث دینی که بگذریم به موضع شما درباره ی تبعیض درحق اقلیت های دینی مذهبی وقومی می پردازیم. شما درگزارش خود   تبعیض ها، تضییع حقوق ها ، وهمه ی مشکلات ومظالم برعلیه اقلیت های دینی ومذهبی وقومی ملیتی را به گروه های خودسر خارج از نظام جمهوری اسلامی وروحانیت ربط داده اید. وگفته اید: 

« چنانچه افراد خودسری در این بین باشند ربطی به جمهوری اسلامی و نظام ندارد که البته باید سیستم اطلاعاتی و دادگستری با آنان برخورد کند»

درجایی دیگر به نقل ازخبرگزاری فارس درمورخه 10.02.1393 درجلسه با اصحاب فرهنگ نیزفرموده اید: « ملت بلوچ یا ملت کرد نداریم؛ همه اقوام ایرانی در یک واحد به نام ملت جای می‌گیرند».

جناب آقای یونسی مدارک زیادی در ، رد ادعای شما موجوداست که یکی از مهمترین آنها ،وجود تعداد زیادی زندانیان سیاسی عقیدتی ، کورد ، بلوچ ، ترکمن ،آذربایجانی، اهل تسنن ، بهایی ،مسیحی ، یارسانی، دراویش گناآبادی، خبرنگار ، وبلاگ نویس، فعال حقوق بشر، فعالان کارگری ، دانشجویان دگراندیش درزندان ها می باشد . البته مگراینکه شما بتوانید ثابت کنید که زندانها درحیطه مسئولیت نظام جمهوری اسلامی نبوده بلکه افراد خودسر مسئول آن می باشند. ازطرفی دیگر اگربه گفته شما همه مردم ایران صرفنظراز قومیت یا دیانت ومذهب از حقوق شهروندی برابربرخوردارند چرا درقانون اساسی تصریع گردیده که « رئیس جمهور می بایست از رجل سیاسی وشیعه ی اثنی عشری باشد». آیا یک بلوچ ، یک کورد، یک ترکمن ، یک یارسانی تاکنون توانسته وزیر، رئیس جمهور، قاضی ، رئیس مجلس، استاندار ، فرماندار ویا جزء مدیران ارشد نظام باشد؟ مگر قحط الرجال است که استانداروفرماندار ومدیران ارشد مناطق کوردنشین، مناطق اقلیت های دینی ومذهبی از اصفهان وشیراز وقم برگزیده ی می شوند؟ویا اینکه آیا مگرنه این است که صدا وسیمای جمهوری اسلامی با بیت المال وبودجه عمومی که همه درآن سهم دارند اداره می شود؟ براستی سهم اقلیت های دینی ، مذهبی ، قومی وملیتی از صدا وسیما چه بوده و اکنون چیست؟

جناب آقای یونسی مایارسانی ها شهروندانی قانونمند، صلح جو وآگاه به حقوق خود هستیم لیکن دوست نداریم حقوق شهروندی خود را باتزرع ، خفت ، خواری ودرماندگی ازکسی گدایی بکنیم .حقوق شهروندی را حق طبیعی خودمی دانیم .براساس نص صریح قانون اساسی، هیچ شرط وشروطی برای برخورداری ازحقوق شهروندی تعیین نگردیده وحقوق شهروندی الزامأ نیاز ی به اثبات وفاداری وارادت وسرسپردگی به نظام جمهوری اسلامی ویا شیعه ومسلمان بودن ندارد. باتمام تفاسیر این ملاقات را به فال نیک می گیریم و امیدواریم که شما نیز مانند آقای لاریجانی قول وقرارهایتان توخالی ازآب درنیاید وبه حرف هایتان عمل نمایید هرچند که سی وپنج سال است که ماازمسئولین قول ووعده می شنویم واما عملی نمی بینیم.

واماسخنی با شرکت کنندگان . هر یارسانی حق دارد که این واقعه وعملکرد شرکت کنندگان را مورد نقد وبررسی قراردهد ، لیکن من به جای بررسی وتحلیل ، سئوالاتی ازعزیزان شرکت کننده دراین جلسه دارم . وسعی خواهم نمود این مقاله را به وسیله ی پست برایشان ارسال نمایم . امیدوارم پاسخ های قانع کننده ای دریافت نمایم .

قبل از هر سخنی لازم می دانم مراتب تشکر وقدردانی خویش را از این عزیزان شرکت کننده اعلام نمایم ،زیرا اولأ آنها با هدف ونیت خیر ودرراه حل مشکلات یارسان دراین جلسه شرکت کرده اند . دومأ باوجودکم وکاستی ها وانتقادات وارده ، این جلسه یک دستآورد وپیروزی برای یارسان می باشد که حاصل تلاش ، کوشش وفعالیت های مدنی همه ی یارسانی ها وجانفشانی شهدای یارسان مخصوصأیارسانی هایی که درسال گذشته در اعتراض به تبعیض ها وتضییع حقوق یارسان ، جان خودرا فدا کردند تا ندای یارسان را به گوش همه برسانند. این اقدام سنگ بنا وآغاز پروسه ایست که نهایتأ آنها باید یارسان را به عنوان یک اقلیت دینی با حقوق برابر شهروندی به رسمیت بشناسند.

یاران عزیزوگرامی شرکت کننده درجلسه ، درواقع سئوالات وابهامات بوجودآمده برای من ، ناشی از مطالعه ی گزارش جلسه منتشره درمطبوعات وسایت های اینترنتی ، بیانیه ی « جامعه ی اهل حق قصرشیرین» که نمایندگانشان دراین جلسه بوده اند ونقل قول های مستقیم از دونفراز شرکت کنندگان است که یک روز بعد از جلسه بامن تماس تلفنی گرفتند وتوضیحاتی را ارائه نمودند.

1.هرچند که عامل اصلی جلوگیری از شرکت یاران «مجمع مشورتی فعالان یارسان» دقیقأ استانداری کرمانشاه وشخص آقای یونسی بوده است ، لیکن باتوجه به اینکه یاران شرکت کننده می دانستند که هدف مسئولین تفرقه اندازی بین یارسانی هاست، چرا با این موضوع مخالفت نکردند و خودرا تنها نماینده ی رسمی وقانونی « جامعه ی اهل حق» معرفی نمودند؟.

2.چرا سادات محترم شرکت کنندگان از کلمه ی « اهل حق» و«جامعه ی اهل حق» استفاده کردند و با یکدیگر هماهنگی کرده بودندکلمه ی « دین یاری » وعبارت « مردم یارسان» رابه زبان نیاورند؟در حالیکه به استناد دفترپردیوری وسایر متون نام دین مان « دین یاری» می باشد . ؟
کلام دراینمورد می فرماید :
یاران یار نبو
 هرکس نه جویای دین یار نبو
 ناپیدا خاصن هر دیار نبو
جمی که جم بو
جم یارسان کل تیدا جم بو
 پی چیش یارسان نه جم وارم بو
یارسان خاصن اوجم بنیشو
 دمای دم هامدم ویش وجم کیشو
 نک چوین وفرسرد وارو نه جم 
 هامدین بیزار بو نه دین هامدم


یاری بکران یاری چه وشا
 یاری بشی وه ها گه وره بشا

3.چرا با آقای یونسی از موضع ضعف وناتوانی وخواهش وتمنابرخورد شده است؟ وچرا دربیان خواسته ها از ادبیات تملق آمیز و ستایش وتقدیر وتشکربسیار استفاده گردیده است ؟

4. چرا بیشتر انرژی شرکت کنندگان سعی در اثبات وفاداری واعتقاد مردم یارسان به نظام حاکم وولی فقیه، صرف شده است؟

کلام پردیوری دراینمورد چه می گوید:

هنت گروی چنه مان دویرن
 سجده وشام شان تسبیح ومورن
 چنی یارسان دایم لازورن
هنت گروی مرامان بی رام
 ملان اومزگفت جه صبح تا وشام
ریشخند مکران و واته وکلام

5.چرا هم در اطلاعیه ی «جامعه ی اهل حق قصرشیرین» وهم درمذاکرات جلسه سعی وتلاش فراوانی بعمل آمد تا به انحاء مختلف چنین القاء شود که یارسان ، یک اقلیت قومی به نام « جامعه ی اهل حق»با اعتقادات تشیع سرخ علوی است نه یک اقلیت دینی با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر ومحروم از حقوق شهروندی؟

کلام دراینباره کی گوید: 
چه هفتادودودین برمان کردن
 سرمان ورای یاری سپردن

6.چرا سعی شد که درباره ی شهیدان یارسان که سال گذشته دراعتراض به تبعیض وتوهین خودرا به آتش کشیدند، ویادرباره حکمت صفری کمترین بحث صورت بگیرد وهمه ی حوادث مربوطه تحت الشعاع قرار بگیرد؟

7.سئوال آخر سئوال بسیارمهمی است وامیدوارم آنچه را که درسال گذشته وامسال به من اطلاع داده شد،صحت نداشته باشد لیکن حوادث یک سال گذشته وموضع گیری هادر رابطه با حوادث همدان وصحنه واعتراضات وفعالیت های مدنی قانونی ، چنان بوده که متأسفانه صحت این موضوع را ثابت می کند. ظاهرأ بعد از حادثه خودسوزی یارسانی ها درسال گذشته ،بلافاصله «شورای تأمین استان » با.........تماس هایی می گیرند واکیدأ درخواست می نماید که از شرکت سایر یارسانی ها در مراسم ختم وترحیم و ازهمگانی شدن واعلام همبستگی یارسانی های سایر مناطق و شرکت در اعتراضات ، تحصن وتظاهرات ولو قانونی وبامجوز، جلوگیری بعمل آورده شود. به همین دلیل درسال گذشته جای عده ی زیادی از یارسانی ها در تجمع ها ی اعتراضی ومجالس ترحیم شهیدان یارسانی نیکمردطاهری، حسن رضوی ومحمدقنبری و مخصوصأ در اعتراض وتحصن روبروی ساختمان استانداری خالی بود . براستی آیا چنین موضوعی چه توجیهی میتواند داشته باشد؟

درپایان ضمن آرزوی موفقیت ، سربلندی وسرافرازی برای همه ی کسانی که درراه اتحاد ، همدلی وهمبستگی و احقاق حقوق ازدست رفته ی مردم یارسان تلاش وکوشش می کنند ، امیدوارم که در جلسات وملاقات های آینده با مسئولین، این نکته را فراموش نکنیم که با وجود اختلافات کوچک سلیقه ای وفکری ، همه ی ما منافع واهداف مشترک بزرگی داریم وفعلأ در این پروسه ی حساس تاریخی به صلاح همه است که ازاختلاف بپرهیزیم وحول محور اهداف مشترک متحد شویم . اهدافی همچون به رسمیت شناخته شدن دین یاری به عنوان یک دین مستقل وبه رسمیت شناختن یارسان به عنوان یک اقلیت دینی وبرخورداری از همه ی حقوق شهروندی ورفع وجبران هرگونه تبعیض وتضییع حقوق انسانی.
بااحترام سیدفریدون حسینی . نروژ30.03.1393 برابر با بیستم ژوئیه دوهزاروچهارده
seyedfereidoun@hotmail.com
لینگ خبر : 
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930216001071


Keine Kommentare: