Donnerstag, 16. Januar 2014

له اشعار شاعر شیرین سخن و عارف بزرگ گوران میرزا حسین بانیارانی





له اشعار شاعر شیرین سخن و عارف بزرگ گوران میرزا حسین بانیارانی












افزودن عنوان










نمندن و کس

دنیا تا و سر نمندن و کس

هی دل تا و کی تو های و هوس

مایلی و میل مهوشان مس

ار چون سلیمان انگشترید بو

سلسله سامان دیو پرید بو

انس و جن و دیو نه فرمانت بو

هزاران سپا نه دیوانت بو

باز هم تا و سر دنیات نوردن

عاقبت مرگن هر مبو مردن

ار چون شاه جمشید جم آرا جم بو

هفتصد سال پایه تختد محکم بو

تاج سلطنت له روی سرد بو

بیست و چوار کشور فرمان برت بو

ار چون شاه ضحاک مار نه دوشت بو

سر تا پا لباس غضو پوشت بو

نه هزار سال عمر یک روژت کم بو

ایران کل نه ژیر ظلمت ماتم بو

روژی دو نفر باج و تیغت بو

خوراک ماران بی دریغت بو

ار چون فریدون فرت و بار بو

مدامن چهرت چون نوبهار بو

نه دس راست سام سوار بو

نه چیت تارون خنجر گذار بو

سلسله سپات هزار هزار بو

ضحاک نه بندت حلقه زنهار بو

تاریخ عمرت نه پانصد سال بو

دشمنانت گشت بی پر و بال بو

ار چون منوچهر ذات و زورت بو

فرمان روایی سلم و طورت بو

ار چون کیقباد نه البرز کوه بید

تقوا و طاعت دار دور نه گروه بید

نهصد سال تمام ایران مدار بیت

نه تخت شاهی ویت بیقرار یبتگ

ار چون کیکاوس طبل کوست بو

چن هزار فیلان منگلوست بو

تاج دانه بند طاوس پرت بو

طوس سپه دار صاحب فرت بو

تاریخ عمرت نه پانصد سال بو

صد سر نه پایه تختت پامال بو

ار چون کیخسرو خسروانیت بو

دوشقه ی درفش کاویانیت بو

شب رنگ بهزاد اسب ژیرت بو

برزو فرامرز زال پیرت بو

شیری چون روسم پهلوانت بو

سراسر جهان نه فرمانت بو

جام جهان بین جهان نمات بو

با خور نه سر عرض و سمات بو

باز هم تا و سر دنیات نوردن

عاقبت مرگن هر مبو مردن

ار چون روسم کله دیو نه سرت بو

خفتانب نه پوس بور نه ورت بو

نعره رعد آسا کوهان کنت بو

حلقه خم خام دیوان بنت بو

گرز نهصد من سام دورت بو

اسلحه و اسباب پوس بورت بو

نه هفتصد فزون سالت تمام بو

بابوت زال زر ژ نطفه سام بو

رخش میدان جوجهان گیرت بو

تدبیر طلسم زال پیرت بو

باز هم تا و سر دنیات نوردن

عاقبت مرگن هر مبو مردن

چون گودرز درفش خورشید فشت بو

هفتاد و هشت کر لشگر کشد بو

گیو صف شکن پیران گیرد بو

بهرام و فرهاد دنگ دلیرت بو

بیژن جنگی نوجواند بو

کشنده حومان پهلواند بو

باز هم تا و سر دنیان نوردن

عاقبت مرگن هر مبو مردن

ار چون قارون گنج بیشمارت بو

دانه و جواهر و خروارت بو

صد قطار شتر ژیر بارت بو

چند نو محوشان پرستارد بو

حسین درد دل با هر نه دل بو

دلکت چون طاو طیان نه کل بو

هزاران چون تو آمان ویردن

هیچکس تا و سر دنیا نوردن

عاقبت مرگن هر مبو مردن

تمام رنج بیور هناسه سردن

با تشکر  له  زحمات جناب  دکترکیخسرو  بابائی  ئه رای  وینه کانی

Mittwoch, 15. Januar 2014

دیوان میرزاحسین بانیاران گوران

جمخانه سید رضابیگ گوران
وینه گر .دکتر کیخسرو بابائی


دس انتقام مدام نه کار
ناظر اعمال صبح و ایواره
آرو جدم نی کره ناره
نی مکان گرم شعله شراره
هر له جوانی تا ایسه پیرم
تاریخ اعمال خوم ها و ویریم
شرح اقدامات ویم و ویرمن
لی حال پیری دامن گیر من
یسه مکافات عمل درو کم
نه روژ راحتم نه شو خو کم
زبور و صحوف تورات و انجیل
فرقان محمد (ص) سورۀ ابابیل
هر پنج قرائت خیر العمل کن
اوسا نه پاداش نعم البدل کن
حسین وو کسه جهان نا بنیاد
بابا آدم چنی حوا کرد ایجاد
هر کس کردۀ ویش نه پیش پاشن
پاداش عمل راهنمای راشن
غیر له یه دی هیچ له دنیا نین
تقسیم عمل له ازل بین
دیم هر کس بذری شنن پری ویش
آنه ورگیرو بی خوف اندیش
شاکر دیوان گرگان چنی میش
کس له کرده کس ندارو اندیش
اوسا بو سام خط نامه عنبر فام
چون شفای ملهم نیام نه روی زام
ساکن بی زامان نه درد قاتل
مدرام نه عرق شکوفیام چون گل
گشاد بی کلید قاپی مشکلم
خیالات خسم درچی نه دلم
حسین پروانه له شوق گلم
مهر محبت مولا نه دلم

دیوان میرزاحسین بانیاران
با تشکر از  آسید  پیرم صدرا میره  بیگی 

Montag, 13. Januar 2014

شهید کاکی حسن مه قسودی

 شهید کاکی حسن مه قسودی

ره نگینه خون سه ر سه وز سه واران
هه نای چک چک بچکیه یدن له ئاوان
نه شین دیری نه گیرستن نه شووردن
شه هیدیگه و سه ری نریاس له داوان
علی الفتی

اوضاع تاریخی و جغرافیایی روستای.سنگان که آرزویش به دلم مانده جای اجداد باشد ولی ما تو نباشد ؟






دوستان  عزیز؟
اینجا روستای سنگان که  یکی از قدیم ترین  روستای ما  بوده  که  چند  خانوار یارسانی در  این  روستا زنگی  می کردند و با سر کار  آمدن رژیم جمهوری اسلامی و و بعضی از  خدا  بی  خبر که  این  هم؟
  ربط  به   حمله  سپاه یاسداران  به  روستای قورچی واشی  دارد؟
شاید  نزدیک  به هزار  بار به  وزارت  کشور  به  دادگستری  به  دیوان  ریاست جمهوری شکایت    کرده ایم  ولی  هیچ  نتیجه  ای که  حاصل داشته  باشد  نگرفتیم  چرا ؟
  چون  خوت  قاضی  دادگستری  شهرستان  دالاهو  یکی  از کسانی  بود  که  گفته  اینها  باید  به  هیچ  وجود  در این  روستا  زندگی  نکنند  جون  اینها ضد انقلاب  و کافر هستند چر  جون  جز کوردان  یارسان  بودیم   ایا از این همه تبعیض و نا برابری باید تا کی  سكوت کنیم
كجای این مملكت مال ماست؟و چه تعلق خاطری باید به آن داشته باشیم
نه صاحب قدرتی یافتم كه جوابمان دهد ،

هر چه جوهر در انحصار حاكمان  جمهوری اسلامی بود برای كشیدن خط بطلان بر ما انجام  شد  و هر چه طبل در اختیارشان در راستای خفه كردن ناله امان  در قعر این ظلمتكدة تار.




آشنائی گمشده ام در سرزمین دیرین  ما  ایران ، از مهد تمدن ، زادگاه كوروش و زرتشت ، سرزمین نیكی ها ، نور ، راستی ، انسان دوستی و مدارا . « از فضل پدر مرا چه حاصل ؟» زادگاه كُردان نگهبانان بی جیره و مواجب. از یاران « یارسان » مسكوت مانده و فراموش شده . می شناسی ام ، نه با جسم بی رمق و نام و نشانم ، بل با قلم لرزانم كه هر ازگاهی نیشتری می شود از بهر تركاندن بغض درونم و از خونابة چركین دلم ، كمرنگ خطی می نگارد بر دل یخزدة شب زدگان. شاید كه خراشش برباید خواب از چشم كسی و بگشاید برویم روزنه ای از عشق و امید و شریكم كند از آتش و حُرم . حُرمی كه از كُندة اجدادم گشته پدید .

چه زیباست وقتی تكه كوزه ای با خطوط كج و معوج ، میراثی از فرهنگ بخوانند و اندر قاب حمایت ، چون شیشه عمر بدانند و چه زشت است كه « اندیشه » كه خط و كوزه و فرهنگ ، همه حاصل اوست با چكمة تعصب له كرده و ممنوع بخوانند . ای حامی فرهنگ ، دست مریزاد !!

یارانم از میان تمامی بشریت برخاسته اند ، معیارشان راستی ، پاكی ، افتادگی و گذشت است ؛ با هر آئینی ، مرامی ، مسلكی ، ملیتی. احیاگران فرهنگ ایران زمین اند و زبان و ادبیات و فرهنگ دیرین  كُردی




اوضاع تاریخی و جغرافیایی روستا.سگان

به امید روزی که همه ی انسان در کمال احترام وبه دور از زیاده خواهی وگرایش به ظلم وطرفداری از نا حق در کنار همدیگر زندگی کنیم و از باهم بودن لذت ببریم نه ذلت. و هرکس حق وحقوق خود ار بداند وبرای حقوق دیگران نیز احترام قایل باشد  .         


مشخصات تاریخی : نام رسمی فعلی روستا امامیه علیا می باشد که این روستا در طول دورانهای مختلف تاریخی و با توجه به آثار به جامانده از گذشته نامهای مختلفی از قبیل سگان و سمنگان داشته است . گویا نام سگان که قبل ازبه سر کا امدن  انقلاب اسلامی نام داشته است بر گرفته از نام سمنگان می باشد. ولی تعدادی معتقدند که نام آن از سه تا تپه ، که به سیان گرفته شده است و عدهای معتقدند که بخاطر سنگ زیاد آن بوده است که به سنگان نام داشته است . ولی آنچه که واقعیت است و برگرفته از منابع تاریخی کرمانشاه در گذر تاریخ و کتاب ایلات و عشایر کرمانشاه و آثار به جامانده در این روستا همان سمنگان درست است. احتمالا به قبل از مهاجرت آریایی ها به فلات ایران و به دوره ی قوم لولوبی ها می باشد قوم لولوبی در زمان پادشاهی آنوبانی نی و آثاری هم در دوران هخامنشیان و ساسانیان که مربوط به 2000 تا 2500 سال پیش می باشد کشف شده است . {در محله ای به نام گبری (گوری)} .
......................
اماکن دیدنی وگردشگری روستا:اماکن طبیعی واماکن زیارتی

  از اماکن طبیعی می توان به کوههای زیبای نواکوه-پی کوله وکمر زرد اشاره کرد که نواکوه با ارتفاع 2500متر وگلهای لاله ی واژگونش زیبایی خاصی به این منطقه بخشیده است.چشمه های زیبای کوچک صاف-برضا-وهمچنین تپه های زیبای شاوکه – دارتایو-چیاقیو-چیاجنی-بان مله-بان چاله-گیوژه گه-ر´وبریای و...
....................................



    پوشش گیاهی وجانوری این منطقه:درکوهها ومراتع این منطقه انواع گونه های گیاهی وجانوری وجود دارند که عبارتند از:

  پوشش گیاهی:انواع گونه های خوراکی –غیر خوراکی-درختان-درختچه ها وبوته ها وجوددارند که به نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم

   گیاهای خوراکی :کنگر –پاقازه- گیلاخه- سلمانه – تولیه –تیرپوکه –چوبازه –سیوه رونه –کول – زوو –پیرچک –گونور و....

گیاهان غیر خوراکی که استفاده های  فراوانی دارند:سه پره –کما-آسن درگ- زرده سیری-چویر-اسپند- سیوه راتگ –انواع گل ها –پیچنک- پی کول و....

درختان:در کوههای این منطقه به خصوص کوه نواکوه درختانی همچون  بلوط –ون(ونوشک –پسته وحشی)_ زالزالک (گیوژ) –گلابی(امرو) –کی کو –ارجن –تایو و.....

درختچه:از درختچه های مشهور این منطقه می توان به گیلاس وحشی (بلالیوک)و تنگس اشاره کرد.

بوته ها : بن جگ – بن جقان –کتیرا- هزبوه – گیاه چای –وایم و...

انواع گونه های جانوری :

 پستاندران: خرس –گرگ –روباه –کفتار –شغال –جوحه تیغی –خرگوش- موش صحرایی –موش کور –سنجاب –گراز –وبه گفته بعضی ها پلنگ نیز در نواکوه وجود دارد.و...

پرندگان:کبک –سوسگ –جغد(بایه قوش)- کبوتر –یا کریم(وناوکه)-گنجشک- گنجشک کوهی(جقه) –شانه به سر –بلبل –فیسقه –عقاب –شاهین (واشه )-کلاغ –غاژ و....

خزندگان:مارمولک –مار –لاک پشت (کیسل)-خی جه مرخن _قوم قومک و...

دوزیستانی همچون قورباغه و وزغ وحشراتی چون انواع مگسها – ملخ –پشه(پخشه کوره) –مورچه –زنبور –گازولک – زرینه جیکه –سنجاقک و...


Freitag, 10. Januar 2014

فراخوان جمعی از سازمانها و فعالان مدنی و حقوق بشری کردستان در حمایت از خواستهای مردم یارسان

فراخوان جمعی از سازمانها و فعالان مدنی و حقوق بشری کردستان در حمایت از خواستهای مردم یارسان

مطابق ماده ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی هر کس حق آزادی فکر، عقیده و مذهب دارد. این حق شامل آزادی داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خود، خواه به طور فردی یا جمعی، خواه به طورعلنی یا در خفا در عبادات و اجرای آداب و اعمال و تعلیمات مذهبی می‌باشد. و هیچ‌کس نباید مورد اکراهی واقع شود که به آزادی او در داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد. ودولت‌های طرف این میثاق متعهد می‌شوند که آزادی والدین و بر حسب مورد سرپرستان قانونی کودکان را در تامین آموزش مذهبی و اخلاقی کودکان مطابق معتقدات خودشان محترم بشمارند.
در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می بایست تنها زیر محدودیت هایی قرار گیرد که به واسطه ی قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط های عادلانه ی اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد. کە حکومت اسلامی ایران نە تنها تامین کنندە این مزایا برای پیروان هیچ مذهب و ایینی در ایران بجز مذهب شیعە اثنی عشری نیست بلکە پیروان دیگر مذاهب و اییینها را نیز مورد سرکوبهای غیر انسانی و ضد حقوق بشری قرار میدهد.
دو نفر از فعالان مدنی و حقوق بشری ملت کورد از جامعه یارسان به دلیل نشان دادن نارضایتی و آشکار کردن سرکوبهای رژیم تمامیت خواه اسلامی نسبت به اقلیت های ملی و مذهبی در مقابل فرمانداری شهرهمدان خود را به آتش کشیدند، کە پیامد ان اعتراضات نهادهای حقوق بشری و اجتماعی را بە عملکرد حکومت تمایت خواە جمهوری اسلامی بە دگر اندیشان را بە همراە داشت.
همزمان در گذشتە ما شاهد بودەایم کە سرکوبهای حکومتی در ایران بر این بخش از کردستان بە دلایل مذهبی بیشتر از مناطق دیگر بودە است، از همان ابتدای بوجود امدن حکومت اسلامی با تبعید گروهی و سوزاندن روستاها و راندن شهروندان بە منطقە جنوب کردستان( کردستان عراق) دشمنی خود را با این مردم افزایش دادە است و اخیرا از ترمیم و بازساخت عبادتگاههای تاریخی این مردم جلوگیری کردە و حتی بارها انها را نیز را ویران کردە است.
در همین راستا مردمان یارسان در حرکتی اعتراضی در جلوی استانداری کرماشان خواهان پایان بخشیدن به این احجاف ها شدند کە مسئولین امر نیز به آنها وعده تحقق خواسته های آنان که خواستی انسانی و حقوق بشری است، را دادند. ولی چنانچه معلوم بودە است ، وعده ها به منوال طبیعت سیستم سیاسی حاکم بر ایران، تنها در حالت وعده باقی ماندە است و هیچ گونە اقدامی صورت نگرفتە است. معترضان یارسانی کرماشان در آن روز در جلوی استانداری کرمانشاە اعلام داشتند که تا روز چهلم آن عزیزان صبر خواهند نمود و دوباره در روز چهلم اعتراضات خود را از سر خواهند گرفت، اعتراضی برای تحقق ابتدایی ترین حقوق انسانی.
چند روز گذشته جمعی از فعالان مدنی و فرهنگی شهرهای کرماشان، سنه و ایلام در فراخوانهایی جداگانه از خواست مردم یارسان حمایت نموده و از مردم کردستان خواسته اند که در روز پنجشنبه، 20 تیرماه در جلوی استانداریهای این شهرها تجمع کنند.
در همین راستا ما به عنوان سازمانها و فعالان مدنی و حقوق بشری کردستان، حمایت خود را از مطالبات انسانی و بشردوستانه مردم یارسان و فعالان مدنی کردستان اعلام می داریم و ازتمام انسان دوستان خواستاریم کە پشتیبانی خود را از خواستهای یارسانیان کە خواستی انسانی و حقوق بشری است اعلام نمایند.
1ـ اتحادیه دانشجویان دمکرات کردستان ایران
2ـ سازمان دانش آموختگان کردستان ایران
3ـ کیهان یوسفی، فعال سیاسی
‏4ــ کیارش شهسواری، فعال سیاسی
‏5ـ شکوفه قبادی، فعال حقوق بشر
‏ 6ـسامان فقەنبی،دبیر اتحادیە جوانان دمکرات شرق کردستان
‏ 7ـ اريا حسيني , فعال دانشجويي
‏ 8ـ علی منظمی، مسئول اتحادیە دانشجویان دمکرات کردستان ایران در خارج از کشور‏
9ـ بهار حسینی،نویسندە‏
10ـ مختار هوشمند فعال هنری و سیاسی
‏11ـ شاهو حسینی – روزنامەنگار
‏ 12ـ کاووس عزیزی ، فعال سیاسی
‏13ـ  وريا تاسه ؛دانشجو….فعال مدني
14ـ سجاد شاهمرادی-فعال سیاسی
‏15ـ  شۆڕش مورادی – چالاکی مه‌ده‌نی‏
16ـ  پێشەوا عەلی پوور – یەکیەتیی نەتەوەیی خوێندکارانی کورد‏
17ـ ئاسۆ پیرۆتی – خوێندكار
18ـ ئەمین قادری-شانۆکار
19ـ موسی باباخانی عضو رهبری حزب دمکرات کردستان ایران
20ـ عطا دالاهو

یارسانیان در ایران، وقایع روز و خواستها در جمهوری اسلامی

. در واقع ما بجز رسانه ها به عنوان مدافع خویش که صدای حق طلبانه ما را به گوش جهانیان برساند، کسی دیگر را نداریم. آرزو دارم بدین وسیله حداقل هم میهنا عزیز و هم ملیتهای ارجمند با گوشه ای از دردها و ظلمهای مضاعف که به ما به عنوان کرد و اقلیت آئینی می رود، آشنا شوند و بیش ازپیش به همبستگی خود، برای کسب حقوق اولیه ما که دهها سال است پای مال شده، ادامه دهند. متأسفانه با وصف اینکه آئین یاری از قرن پنجم هجری به این طرف عملا وجود دارد، اما هرگز آمار دقیقی ازملیتها و آئینهای غیر اسلامی و ازجمله مردمان کرد یارسانی گرفته نشده است، لذابرمبنای شمارش شهرها ودهکده های یارسان یا اهل حق نشین، نشان داده می شود که تقریبا حدود دو ونیم میلیون یارسانی فقط درایران وجود دارد که حتا خود صاحب نظران یارسانی از این رقم کم اطلاع اند. برخی ها حتا ریشه های آئین یاری را به دوران بودائیسم و زرتشتی گری و مزدائیسم و مانی ئیسم، به دلیل اعتقاد به تناسخ روح بر می گردانند. درهرحال آئین یاری، باوصف تاریخ هفتصد ساله نوشتاری اش، یعنی ازدوره سلطان سهاک (=باد سرسر) نه سلطان اسحاق که واژه عربی است، برای اکثر مردمان ملتهای ساکن ایران آشنا نیست وبسیاری از روشنفکران جامعه باتاریخ و فلسفه این آئین غریب اند. البته اینهم دلایل مشخص دارد که آثار یارسانی درطول هفتصد سال اجازه چاپ نیافته است و درسیستمهای دیکتاتوری نشرآثار یارسانی که به مذاق رژیمهای حاکم ساز گار نبوده ونیست، ممنوع گردیده اند وبهمان شکل دستنویس درنسخه های محدود مانده است. لذا قابل فهم است که کسی درمورد این آئین وفرهنگ چیزی نداند. درسالهای اخیر بسیاری از یارسانیان صاحب نظرکتب و مطالبی درمورد یارسان بویژه درخارج ازکشور نشر داده اند. از جمله بنده تا کنون کتابها و مقالات چندی درمورد تاریخ و فلسفه آئین یاری که همان تناسخ روح یا به زبان اروپائیان «ری اینکارنایشن» است، نگاشته ام. درکتابی به زبان آلمانی حدود ٣٥ صفحه آن به آئین یاری اختصاص داده شده که در سال ١٩٩٢ در دانشگاه برمن منتشر گردیده است و این آئین غیر اسلامی تاحدود زیادی به آلمانی زبانان از جانب من، معرفی شده است. کتاب دگرم که تز پروفسوری می بایست باشد، بنام»نگاهی گذرا به تاریخ و فلسفه اهل حق (یارسان)» در سال ١٩٩٩ در استکهلم توسط کتاب ارزان، نشر یا
فته. این کتاب اگر در ایران اجازه انتشار می یافت بی تردید با تیراژ بالا به چاپ چندم می رسید. لایق ذکر است که باوصف ممنوعیت چاپ اش در ایران، مردم یارسانی اهل کتاب با علاقه و بدون توجه به امر ممنوعیت، هزارها نسخه از آن کپی کرده اند. تا جائیکه نگارنده برای جلو گیری از تقبل هزینه مردم، آن را بر روی سایت یارسان آزاد گذاشته که برای نیاز و استفاده عموم یارسانیان روی اینترنت باشد و تا کنون صدها نفر برای کارتحقیقی و غیره از نگارنده درخواست کرده اند و من بدون هیچگونه چشم داشتی، کتاب را با ای میل برای متقاضیان آن ارسال نموده ام. کتاب دگر درمورد «مختصری ازتاریخ وفلسفه ادیان» که حدود چهل صفحه از آن را به یارسان اختصاص داده ام و به زبان کردی، در چاپخانه ارس، دراربیل پایتخت حریم کردستان، منتشر گردیده است. این کتابچه دراصل به فارسی نگاشته شده وتوسط دوست عزیزم ناصر رزازی، یکی ازخوانندگان معروف کردبزبان کردی برگردانده شده است. علاوه بر همه اینها مقالات متعددی در مورد گورانها و اشاره به آئین یارسان نگاشته و منتشر کرده ام. متأسفانه باز هم این آئین و فلسفه آن به دو دلیل هنوز در تاریکی تاریخ مانده است: اولا با تأسف باید بگویم که ما کتاب خوان کم داریم و رژیمهای دیکتاتوری با بوجود محدودیتهائی در امر داشتن کتاب به این عقب نگهداشته شدگی کمک می کند و دوما چون تیراژ کتب کم بوده بالاترین هزار جلد و تبلیغ آئینی بطور کلی ممنوع بوده، زیرا هنوز این آئین درمیان کشورهای اسلامی نا آشنا است. باوصف تحقیقات خاورشناسان و ارائه اسناد تقریبا درست هنوزهم در اروپا برای دادگاهها و مردم عادی بصورت اسرار مگو باقی مانده است. مثلا آئین یاری، مانند بهائیگری درایران نیست که فقط ٣٠٠٠٠ نفر زندگی می کنند، اما شناخته شده ترین هستند و حتا درسازمان ملل نماینده دارند. باخوشحالی دنیای امروز دنیای ارتباطات سریع الکترونیک است و به آسانی می توان همه مطالب را در کوتاه ترین زمان انتقال داد. اگرما یارسانیان حتا آنهائی که به این آئین هیچ باور ندارند، یک کمی به فرهنگ آباء و اجدادی خود بنگریم و رقابتهای پیش پا افتاده را کنار بگذاریم و همه چیزدان نباشیم و هیچی ندان، می توانیم این فرهنگ و جنبه های مترقیانه آن را تقویت کرده و برای خود درسطح ملی وبین المللی وزنه ای باشیم. برای مثال حقوق برابر بین زن و مرد نمونه بارز مترقی بودن این آئین است. درباره وقایع اخیر یکی ازسادات تنبور نواز، به نام آسید فریدون حسینی که اورا در میان یارسانیان ازمطلعین آئین یاری می توان به حساب آورد، اطلاعات کوتاهی در ارتباط با واقعه اسفبار اخیر همدان در فه یسبوک خود نوشته اند که من باتصحیحات و اضافه کردن اخباری که ازایران دریافت نموده ام، بشرح زیر آن را می آورم.

اطلاعیه در مورد توهین به آئین یارسان و خودسوزی دونفراز مردمان یارسانی



اطلاعیه در مورد توهین به آئین یارسان و خودسوزی دونفراز مردمان یارسانی

هم میهنان ارجمند، جمهوری اسلام بوحشت افتاده است و بهر نحوی که از دستش بر آید، نه اینکه مخالفین را سرکوب می کند، بلکه با شدت به پیروان دیگر آئینهای غیر حاکم و بویژه آئین یاری، توهین می نماید، بی جهت تحت تعقیب قرار می دهد و زندگی را بویژه برای مردمان یارسانی که نمی خواهند با روی و ریا زندگی کنند و اصلا نمی خواهند فرزندان شان را با دروغ پرورش دهند، درد سر ایجاد می کنند، اگر چه آنان هیچ گونه تبلیغی علیه آئین حاکم بر ایران نکرده و از قوانین دولتی پیروی می کنند.
چند روز پیش که من عازم استکهلم بودم، یک ساعت قبل از حرکتم، از ٣ منبع متفاوت به من اطلاع دادند که یک اهل حق در همدان به دلیل اینکه پول نداشته است مهریه زنش را، نقد بپردازد، اورا زندانی کرده اند و در زندان سبیلهای او را تراشیده اند. به اعتراض به این توهین به فرد زندانی که یارسانی بوده، دو نفر اهل حق جلو فرمانداری همدان، خودرا به اعتراض، آتش زده اند. یکی از آنها که ٦٥ در صد سوخته است و اکنون بیمارستان است و فرد دیگری نیز در اثر این سوختگی بنام نیک مرد طاهری فوت کرده است. 
همین امروز گزارش مفصل تری از این حادثه دلخراش از جانب یک سید مطلع در امور یارسان، بنام سید فریدون حسینی مقیم نروژ برایم رسیده است که بیشتر مورد توجه باید قرار گیرد و من برای اطلاع رسانه های محترم و پخش آن بویژه برای بی بی سی، صدای آمرکریکا و همه رسانه های اینترنتی آن را ارسال می نمایم.
«خلاصه ای از حادثه ی دلخراش همدان برگ دیگری از ظلم و ستم بر یارسانی های ایران یارسان به عده ای از مردم کرد زبان گفته می شود که پیرو یک دین کاملأ بومی و کردی به نام دین یاری هستند که در ایران به « اهل حق » ودر عراق به « کاکه ای » معروف هستند.البته هم اکنون از ملیت های دیگری مانند « آذری ها» (ترکها) و «لرها» و بخشی از فارسی زبانان دراقصی نقاط ایران و کشورهای همسایه دارای این آیین هستند. همانطور که هر اعتقاد یا ایدئولوژی هر ملتی نشانه ای ظاهری به عنوان شناسه خود دارد، پیروان یارسان نیز بر اساس توصیه « پیر» و بنیانگذار آئین شان باید دارای سیبیل (شارب) باشند و سیبیل برایشان مقدس است .اما متأسفانه به دلیل اینکه دین این مردمان صلح دوست و مهربان ، در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده است، مردمان پیرو این آئین از حق و حقوق برابر در جامعه برخوردار نبوده و همواره مورد بی مهری و ظلم دولت حاکم قرار گرفته اند یارسان با داشتن بنا به نوشته های مستند جمعیتی حدود دو و نیم میلیون نفر فقط در ایران دارد، بزرگترین اقلیت دینی ایران محسوب می شوند که هیچ نماینده ای در مجلس شورای اسلامی ودیگر نهادهای دولتی ندارند . در مورخه دوازدهم  خرداد سال جاری، مسئولین زندان همدان اقدام به تراشیدن سیبیل های یک زندانی یارسانی (به نام کیومرث تمناک) که به دلیل شاکی خصوصی درزندان بسر می برد، نمودند.  یکی ازدوستان این  زندانی یارسانی ( به نام حسن رضوی) که از این موضوع مطلع می شود به فرمانداری همدان مراجعه می کند و در آنجا ضمن اعتراض و روشنگری در میان مردم، ناگهان خود را به آتش می کشد مآمورین سر می رسند ونامبرده هم اکنون با ٦٠درصد سوختگی در بیمارستان مطهری تهران تحت الحفظ ومراقبت ، بستری شده است. 
در تاریخ پانزده خردادیک یارسانی دیگر به نام نیک مرد طاهری  که اهل شهر صحنه بوده ودر شهر ساوه زندگی می کرده است ، ضمن اطلاع از موضوع به همراه یک فیلمبردار به فرمانداری همدان مراجعه و پس از اعتراض و روشنگری و توضیحات لازم برای مردمی که در محل تجمع کرده بودند، در انظار عمومی خود را به آتش می کشد و بلافاصله در اثر سوختگی بیش از حد جان خود را از دست می دهد. در این هنگام وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سر می رسد و ضمن متفرق کردن مردم حاضر ،فیلمبردار رانیز بازداشت و به همراه  جنازه نیک مرد طاهری با خود می برد. روز گذشته وقتی که خبر به خانواده ها در صحنه می رسد، همه مردم از جمله خانواده ی نیک مردطاهری در اعتراض به عدم تحویل جنازه، تصمیم به تجمع اعتراضی در جلو فرمانداری شهر صحنه در می گیرند اما ظاهرأ وزارت اطلاعات با کنترل تلفن ها از این موضوع باخبر می شود و در ساعت چهار صبح امروز جنازه را به درب منزل پدر نامبرده تحویل می دهد و ضمن تهدید وارعاب آنها، از خانواده ی آنان تعهدمی گیرند که جنازه بدون سر وصدا دفن گردد. اما خوشبختانه مردم به این تهدیدات اهمیتی ندادند و ظهر امروز جنازه شهید نیک مرد طاهری با شرکت مردم یارسانی و غیر یارسانی شهر صحنه و هزاران نفر از تهران کرمانشاه و سایر شهرهای حومه به صورت باشکوهی برگزار گردید وسپس جمعیت به سوی فرمانداری شهر صحنه راهی شدند ودرآنجا یکی از سادات محترم در این مراسم اقدام به سخنرانی شجاعانه ای نمودند و پسر عموی شهید نیک مرد نیز ضمن سخنرانی مهمی، خواسته های مردم یارسانی را در قالب یک قطعنامه اعلام نمود که با تآیید و تصدیق همه ی حضار مواجه شد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی از ترس اتحاد و همبستگی این خیل بزرگ جمعیت مردم یارسانی، نتوانست اقدام به حمله و یا حرکت نسنجیده ای بنماید. ضمنأ درپایان این مراسم شرکت کنندگان یاد آوری  کردند که تارسیدن به خواسته هایشان از پای نخواهند نشت.  
به تأکید می توان گفت که در طول حیات ننگین ٣٤ساله جمهوری اسلامی ، چیزی جز محرومیت، زندان ،شکنجه و بازداشت و پایمال شدن حق وحقوق،  نصیب مردم یارسان نگردیده است ،لذا حداقل اعتراضی که می توان به سیاست های ضد مردمی این نظام دیکتاتوری نمود، تحریم انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری است. در واقع شرکت در انتخابات فرمایشی خیانت به خون همه ی شهیدان راه آزادی و دمکراسی است . امید است که مردم یارسان داخل وخارج از کشور از همبستگی و اتحاد در این مراسم تشیع جنازه شهید طاهری،  درس خوبی گرفته باشند تا باکنار گذاشتن اختلافات سطحی وکوچک عقیدتی خویش، و با همدلی واتحاد یکپارچه پایه های ظلم را به لرزه درآورند. سید فریدون حسینی (نروژ) ١٦/٠٣/١٣٩٢»
این گزارش تقریبا مفصل تری بود از جریان قتل و نابودی سیستماتیک مردمان یارسان که بطور صلح آمیز برای حق و حقوق خویش مبارزه می کنند. ما از مردم آزاده جهان می خواهیم که صدای یارسانیان را به گوش نهاد های دمکراتیک برسانند و بدانند که جوانان یارسانی به محض دفاع از آئین خویش، از همه حقوق اجتماعی محروم هستند و دسته دسته، ناخواسته به کشورهای جهان روی می آورند.

از طرف انجمن فرهنگی جامعه یارسان

روزنامه دولتی جام جم

روزنامه دولتی جام جم


روزنامه دولتی جام جم در نسخه روز یکشنبه سیزدهم مردادماه کاریکاتوری به چاپ رسانده که نشانه های توهین به اعتقادات یارسانیان در آن دیده می شود و این موجب اعتراض مردم یارسان شده است .
حدود 3 ماه پیش مأموران دولتی ایران در زندان همدان پس از توهین و تحقیر یک زندانی یارسان بنام کیومرث تمناک در زندان همدان سبیل وی را به زور تراشیدند که این موجب اعتراضات گسترده جامعه یارسان خصوصا در همدان و کرماشان شد و حتی سه معترض یارسان برای نشان دادن اعتراض خود به برخورد حکومت ایران اقدام به خودسوزی کردند و جانشان را از دست دادند .
فعالان یارسان می گویند کیومرث تمناک که در زندان همدان مورد تحقیر و توهین قرار گرفته بود یک کفاش است و کاریکاتور منتشر شده در روزنامه دولتی جام جم در اشاره به او بوده است .
در این کاریکاتور تصویر مردی به نمایش درآمده که در ابتدای یک صف با سبیل خود مشغول واکس زدن کفشهایش است .
این کاریکاتور روزنامه جام جم روز یکشنبه 13مردادماه در صفحە آخر منتشر شدە است.
چرا شخص سمت چپ شغلش کفاشی است؟؟؟؟
چرا صورتش بر عکس آن 3تن دیگر بی سبیل است ؟؟؟
چرا افراد منتظر سبیل دارند ؟؟؟
چرا نفرات در صف انتظار 3تن میباشند ؟؟؟
…………………..
محکوم می کنیم همه با هم و در کنار هم …..
 «خلاصه ای از حادثه ی دلخراش همدان»
برگ دیگری از ظلم و ستم بر یارسانی های ایران افزوده شد.
یارسان به عده ای از مردم «کرد» زبان گفته می شود که پیرو یک آئین کاملأ کردی به نام «آئین یاری» هستند که در ایران به اهل حق و در عراق به کاکه ای و در ترکیه و سوریه به علوی و بگتاشی و درلبنان به دروزها معروف اند که دراین آخریها تغییراتی درروش و شیوه دعا ونذر ونیاز داده شده است. البته هم اکنون ازملیت ها واقوام دیگری همچون آذری ها، ترکها و لرها و عربها و بخشی از فارسی زبانان در اقصی نقاط ایران و کشورهای همسایه دارای این آیین هستند. همانطور که هرباور یا ایدئولوژی یا هر ملتی یک نشانه ظاهری به عنوان شناسه خود دارد، پیروان یارسان نیز براساس توصیه « پیر» وبنیانگذار نوشتاری این آئین باید دارای سبیل باشند و سبیل برایشان مقدس است. اما باتأسف بایدگفت چون به دلیل این که آئین مردمان صلح دوست و مهربان یاری، درقانون اساسی جمهوری اسلامی نیامده و درنتیجه به رسمیت شناخته نشده است، لذا آنها ازحق وحقوق برابربا آئین غالب برجامعه برخوردار نبوده وهمواره مورد بی مهری وظلم مأموران دولت حاکم قرار می گیرند. یارسان با داشتن جمعیتی بیش ازدو و نیم میلیون نفر فقط در ایران و درمنطقه خاور میانه و نزدیک حدودا بیش از چهار میلیون به طور کلی تخمین زده می شوند، بزرگترین اقلیت آئینی منطقه و ازجمله ایران محسوب می شوند که هیچگونه حقی به عنوان آئین رسمی یارسانی ندارند و اگر فرزندان یارسان در مؤسسات آموزشی و شغلی خودرا شیعه اثناء عشری معرفی نکنند، بهیچ وجه نمی توانند تحصیل نمایند و یا استخدام شوند. در مورخه دوازدهم خرداد سال جاری ، مسئولین زندان همدان اقدام به تراشیدن سبیل یک زندانی یارسانی، به نام کیومرث تمناک که به آن دلیل نتوانسته است مهریه زن اش را نقدی بپر دازد و اجبارا در زندان بسر می برده، نمودند. یکی از دوستان این زندانی یارسانی، به نام حسن رضوی که از این موضوع مطلع می شود به فرمانداری همدان مراجعه می کند و در آنجا ضمن اعتراض به این توهین بجامعه یارسان و روشنگری در میان مردم، ناگهان خودرا به آتش می کشد. مآمورین سر می رسند و نامبرده با ٦٥ درصد سوختگی، به بیمارستان مطهری تهران، منتقل و بستری می شود که متأسفانه کمی دیر تر جان می سپارد.
در تاریخ پانزده خرداد یک یارسانی دیگر به نام نیک مرد طاهری که اهل شهر صحنه بوده و در شهر ساوه زندگی می کرده است، ضمن اطلاع از موضوع به همراه یک فیلمبردار به فرمانداری همدان مراجعه و پس از اعتراض وروشنگری وتوضیحات لازم برای مردمی که در محل تجمع کرده بودند، در انظار عمومی خود را به آتش می کشد که متأسفانه بلافاصله او در اثر سوختگی بیش ازحد جان خودرا از دست می دهد. در این هنگام وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سرمی رسد وضمن متفرق کردن مردم حاضر، فیلمبردار وبرخی دیگر از معترضین را نیز باز داشت و به همراه جنازه نیک مرد طاهری با خود می برند. ناگفته نماند انجمن فرهنگی جامعه یارسان (اهل حق) با شنیدن این خبر ناگوار، بلافاصله بیانیه ای به سازمان ملل بخش حقوق بشر به زبان انگلیسی ارسال نمود و در خواست پی گیری کرد. یک روز پس از واقعه، هنگامی که خبر به مردم یارسان در صحنه می رسد، همه اهالی یارسانی ازجمله خانواده نیک مرد طاهری در اعتراض به عدم تحویل جنازه و دستگیری فیلمبردار و دیگران، در جلو فرمانداری شهر صحنه، با اطلاع رسانی توسط تلفن بهمه ی مردم، دست به یک تجمع صلح آمیز می زنند. لایق ذکر است که وزارت اطلاعات با کنترل تلفن ها از این موضوع باخبر می شود و درساعتهای صبح زود روز بعد جنازه را به منزل پدر نامبرده می برند وضمن تهدید و ارعاب آنها، ازخانواده طاهری تعهدمی گیرندکه جنازه بدون سر و صدا دفن شود. اما مردم یارسانی به این تهدیدات اهمیتی نمی دهند و ظهر آن روز جنازه زنده یاد نیک مرد طاهری با شرکت تعداد زیادی ازمردم شهر صحنه و هزاران نفر از تهران کرمانشاه و کرند وسایرشهرهای حومه با همبستگلی با خانواده داغدار طاهری گرد هم آئیهائی ترتیب می دهند و درصحنه جنازه خاک سپاری می شود. سپس جمعیت به سوی فرمانداری شهرصحنه راهی می شوند و درآنجا یکی از رهبران آئینی دراین مراسم اقدام به سخنرانی شجاعانه ای می کند و پسر عموی زنده یاد نیک مرد طاهری نیزضمن بیانات بس مهمی، خواسته های مردم یارسانی را در قالب یک قطعنامه اعلام می نماید که با تآیید وتصدیق همه حضار مواجه می شود وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی از ترس اتحاد و همبستگی این خیل بزرگ جمعیت مردم یارسانی، نمی توانسته اقدام به حمله و یا حرکت نا سنجیده ای بنماید. ضمنأ در پایان این مراسم شرکت کنندگان یادآوری کردند که تارسیدن به خواسته هایشان ازپای نخواهند نشت. به تأکید می توان گفت که درطول حیات ٣٤ ساله جمهوری اسلامی، جز محرومیت، زندان ،شکنجه و باز داشت و پا
ی مال شدن حق و حقوق همه ملیتهای معترض و بویژه مردم یارسان، چیزی دیگرنصیب آنها نگردیده است». این خلاصه ای ازشرح آن چه که به مردمان یارسانی دراین واقعه اخیر، و می شود گفت در تمام ٣٤ سال حاکمیت ملاهای شیعه،گذشته است، بود. در واقع در آئین یارسان نه خبری از انتقامجوئی است و نه تهدید را جایز می دانند. بنابراین مردمان یارسانی صلح جوترین مردمان در سرزمین ایران وبویژ درجامعه کرد هستند. انسان تصورش رامی کند که ظلم وستم تاچه اندازه باید باشد که انسانهای پاک سرشت و صلح دوست ازجان خویش بگذرند و خودرا آتش بزنند؟ من ویدئو تجمع یارسانیان جلو استانداری کرماشان و چندی از این ویدئوهای دیگر را دیدم. در پلاکارتی که در دست یک بچه پنج یا شش ساله بود، نوشته شده بود: «من مرگ با آتش را می پذیرم اما توهین را هرگز». در یکی از گردهم آئیهای صلح آمیز، آقایان سیاوش حیاتی از جانب مردم و معاون استانداری، دکترحیدری که قبلافرماندار قصرشیرین بوده است برای آرام نمودن مردمان یارسان سخن رانی نمودند. برای اولین بار است که آقای سیاوش حیاتی باشهامت و بطور مصالمت آمیز خواستهای بر حق مردمان یارسان را در چند بند مطرح کردند که از جمله آنها به رسمیت شناختن آئین یاری و زبان کردی برای خواندن متون یارسانی که به این زبان نگاشته شده و استخدام جوانان یارسان بدون پرسش درباره آئین آنها و غیره بود.
 » توهین بە آیین یاری وحرکت اعتراض آمیز دو تن ازهموطنان بنامهای حسن رضوی و نیک مرد طاهری کە اقدام بە خودسوزی کردە و جان باختند و همچنین بازداشت شماری از آنان در کرماشان است». هم میهنان عزیز، این جمله فوق تیتر برخی از روزنامه های اینترنتی بود که من در اینجا می آورم. آرزو دارم جمهوری اسلامی و رهبران آن سر عقل آیند و ابتدائی ترین حقوق دو ونیم میلیوم مردم صلح طلب وبی آزار یارسانی را به رسمیت بشناسد. درغیر آن صورت بنزین ریختن روی آتش است. این تهدید نیست بلکه یک واقعیت در جامعه باید دانست. نباید بیش از این با احساسات مردم پاک دل بازی کرد. با آرزوی پیروزی مردمان یارسان.

Sonntag, 5. Januar 2014

داوا هی داوا ، داوا کاریمن



داوا هی داوا ، داوا کاریمن
له دور ئی شوله نارین کاریم ن
ذاخآو زوان وه رگ یاریم ن
پاکتآو له ئاگر طانه باریم ن
شون یار بردم تا وه دل ویش
بیزار نه کفتار منی م بی اندیش
میدانداری که وه شون شون بران
بازگیری بازن هر روژ نی میدان
هر کس ها وه شون یه ریی و رایی
م هام وه طمای بسوی کولگایی
کلاوه ی سر بن ، صیادی ژارم
کمانداری وخت ، شه وه ق کردارم
ئی دلوه و دامه ، زورداره و پر فن
دامیار هر خویه له آسوی هر بن
متاوان زوان له کویری پر جوش
میاوان وه فر ، چوی بان وه خروش
پناه باورم وه خشتی نی کان
گنج خزینه دّر لا مکان
خروار خروار سّر کو بستن نه رو
مات و مدهوشم وه تان و وه پو
کی طاقت بارو نی تاوش تاو
کی سرمس نبو ، نی جام ، نی سرآو
چول بیاوان بیه وه یانه م
ماطل پی شنه ی بال پروانه ام
مجنونی م ژنی یه دور نوم ن
طرز خاونکار ، نه پنجه ی صوم ن
شه وه ق دا وه گیان هوهو بلبلان
لیل آوم رَمیا له باخ چاوان
سرآوم پر تاف ، تا مینگه ی لیل ن
بنه جو وازن ، خَور هلات کیل ن
هرده وه هرده شون بر لیل م
پرده وه پرده نغمه ی سویل م
لو لو هآودنگ هساره ی روژم
لالا شو تا صو ، چوی نار وه جوشم
ئی داوه تنگه ، ئی مانگه چوله
تا شوله ی گیانم منی ش وه کوله

Samstag, 4. Januar 2014


له اشعار کاک علی پیشکش وه روح پاک کاکی صی مرای


اول کارم، وه ناو خوا ............................................دووم دیرم، ایوه ی باوفا
مردم گوش بیین و ناله من .........................وده رد دله کان چه ن ساله من
ار بژنفی نی ، جرگتان بریه ت .................چوتان جور کانی ، پر له آو کریه ت
بایت بوی شم ، چاره ی نه یرم .................هام له پژاره و، دایم جور ته یرم
و سلطان قه سه م و هر چی پیره ....................زانم براکه م له لیم دلگیره
شو تیته خه وم قصه ارام کی تن......... خی ته مه ویرو هوش له لیم بی تن
ناوی صی مرای حضوری سنگین.....جوانی له لی داشت وینه ی چی رنگین

دنیا وه فه دای شون پاکانی .....................خوم بومه وه نوکر ریگه شاخانی
یه ی روژ له راگه ی کیوه دالاهو ...............چیم ارای سر، سرآو باوه مقصوی
دیم چه له نوک قوله بالیول .............قه سه م اراتان بخوم وک ستاره سویل
جوانی له لی داشت له وینه نه وی............ منیاوه روسم وک هساره شوی
برای پیشمرگم شجاع وه بی باک............... قطاره شنگی سر برز و بی باک
روژی له روژان خه وه ر دانه پیم ...............قومان وه شیوه ن هاتن وره و پیم
وه تم چه بیوه وه تن صی مرای.............. ئو هین ئو دنیا و تو هین ئی دنیای
وختی شنه فتم براکه م له دست ..........چیه هناسم سرد بیو تفاقم شیویا
ماله که م رمیا خه رگ چیه سرم..... براکه م له دست چی شین که فته ورم
برای نازارم پیشمرگه شیرم............... قومان و خویشان گشت چی له ویرم
دی له شون تو روی وه کو بارم.................. هناسه م سه رد و خم و خروارم
تا کی خم بخوم خم بوته یارم ..........................وه کوره بچم چار بو ناچارم
وه ی وخته قسم ارات کیلم .........................جور مجنون تشنه دیدار لیلم
یسه کفتمه غریب و تنیا .........................پشتم شکان ، له دس چی برا
غریب و تنیا ناو شاران وه خوم .........برا له دس چی جور سرداران وه خوم
ای فلک جور من دردت کاری بو ...........................داوانت پر له نا دیاری بو
بردی براکه م خم بارم کردی........................ تا دنیا دنیاس خم بارم کردی
دروسه دل گیرم له ای دنیای فانی............. ری حق و حقیقت بایس بزانی
هیچ کس تا وسر دنیا نوردن......................... دنیا مردنه و هر مه بو مردن
یاران یاوران دوستان گیانی................... سرگذشت من بیو تواستم بزانی
رهبرم داوو یارستان دینم سر برزی ایوه آوات ژینم

شاعر سەئید بانان


لە ژێر باڵ چەرخ ، کەو ساتێ وه خوەش نەخەفتمه
له وەیشت دەرد و ژان شەو ، ساتێ وه خوەش نەخەفتمه
ئێ ئاسمان بێ پەێه ک ئمرێ له هساو ڕەێه
هسارەگانێ هانه چەو ، ساتێ وه خوەش نەخەفتمه
رۆژەیل ئمرم دان له بار چۊ کەپووەگان رۆژگار
قەێرەز تەقەلاو دەوبدەو ، ساتێ وه خوەش نەخەفتمه
جەور تن و جەور زەمان دەس کەمێگ له یەک نێاشت
له دەس جەور لامەسەو ، ساتێ وه خوەش نەخەفتمه
.
.
.
.
.

سەئید بانان

لە ئاڵبووم « داخ دەوران

Donnerstag, 26. Dezember 2013

به قلم دکتر سید بهروزرضایی

وینه گر دکتر کیخسرو بابایی

وینه گر دکتر کیخسرو بابایی
تقدیم به تمام کسانی که امروز پنجشنبه 5-10-92 لیاقت زیارت بارگاه دوست میبابندوگوش جان به نوای دلگیر سیروان مست میسپارند.
پرسام له سیروان طاف خرامان
شیت وشیدای عشق بی سروسامان
یه کامین عشقه که توسوزانی
بی خوردوبی خوا نیمه شوانی....
واتش یه عشق وصل یارانه
پابوسی مولام شاه ابدالانه.
دکترسیدبهروزرضایی

سپاسگزارم له دکتر حمید احمدی بانزلانی


 سپاسگزارم له دکتر حمید احمدی بانزلانی !

کسانی که در راه فرهنگ و ادبیات کردی تلاش می کنند....
مات و حيرانم مات و حيرانم
يارب و درگاهت مات و حبرانم
باغ و بستانم گل وگلزارم
پروانه شمعم له گيان بيزارم
گاه پير پر هوش طفل نادانم
گاه عاشق مست شاه مردانم
عاشق و معشوق محو و مفتونم
مجنون ليلی ليلی مجنونم
نه شاه نه سلطان فقيروگدام
ديوانه حقم مجنون خدام
گرفتاردم لقای دلدارم
محو و سرگردان جمال يارم

شاعر : مرحوم حضرت سيد صالح ماهيدشتی
 
 
وینه گر دکتر کیخسرو بابایی

Samstag, 21. Dezember 2013

له اشعار استاد سیروس قامیشلو له وصف شو یلدا

وینه گر کیخسرو بابایی 

شو ِ یلدا وه سر هات , ری بنانه
وه هار له چآو ِ شین ِ تو میوانه

شه وه ق دا ئه سر هوریل ِ غریوی
دروینم له فراغت یخبنانه

خور ئا وای بی نفس کیشان مانگه
هه ر ئو ساته که دویری توم وه گیانه

..
...
ئه گر امشو فلک شش در بساسه و
دو شش ِ چاوه تو , ده روه چ جهانه

مژویله و ده م تقه ی امشو , هه زاخه
شه و یلدایه یا شه و بی کسانه

وه هوره ی درده وه خه م- چر غریوی م
دو ده نگی به و بچر ئی نظم ژانه

...
...

س. قامشلو ... شو ِ یلدا
وینه گر کیخسرو بابایی


Sonntag, 15. Dezember 2013

سرپیلی زهاو- ره شیه واز- پیکرتراشی آنوبانی نی- جهانشاه کریمی

عکس  دکتر کیخسرو بابائی و جهانشاه کریمی

عکس فرامرز بابائی و جهانشاه کریمی


aramarz-Kay Babaei
هنرمند جهانشاه  کریمی



کرماشان- سرپیلی زهاو- ره شیه واز- پیکرتراشی آنوبانی نی- جهانشاه کریمی
تلفن: 09366063242

جهانشاه کریمی، پیکرتراش ِهنرمند ِشهرمان، بزرگی ها و ارزش های فرهنگی ما را پیکره و تندیسی می نماید تا هرگز و در هیچ شرایطی بزرگی و ارجمندی خویش را فراموش نکنیم. ایشان را در کنار پیکره ی ناتمام بُزُرْگْمِهْر بُخْتَگان (سده ۶ میلادی) فرزند بُختَگ وزیر خردمند خسرو انوشیروان شاهنشاه ساسانی می بینیم. دستان هنرمند این جوان سرپیلی زهاوی برای آفریدن آثار بُزرگ نیاز به پشتیبانی های مالی و معنوی ما دارد... بیائید ایشان را پشتیبانی کنیم و به او هزار آفرین بگوئیم.



به قلم جناب بابائی  عزیز و وینه گر بابایی 

Donnerstag, 12. Dezember 2013

له اشعار شاعر عزیزمان استاد سیروس قامیشلو

ویل و هراگیل شاران گرد وه خوم
یاساول چول گرد باخ درد وه خوم
ده روه ن وه ده روه ن په ل په ل هناسه م
ها وه شون شه ونم له کیشه ی تاسه م
تامازروی شه تک واران پر تآوم
ریژآو دروین تکیاس له خآوم
میزان ژانم سنگ که ی له بازار
هی دوس کی بیه ن وه ژان خریدار
خه مم چاوه ری ، بازار نو من
خه مم خریدار ئی دیشت بی تومن
خه مم درده دار ، درد کاری من
خه مم آیینه چی ، نارین کاری من
خه مم تاشه وان ، هناسه ی سه ردن
خه مم کیشکچی شونالین گه ردن
هی دوس تا وه که ی سقام بو ساقی
ژارنوشان بسه ژان بکه ی تاقی
گول گول هور ها رری بایده سرکیشیم
ئه سرین بواری له تانه کیشیم
ئی تافآو ویله ، پل دا ، پلاره م
ئی سومای بی سو ، گل دا گلاره م
مودای تیژ دویریت ، کول کرد زوانم
پاییزه رو ، رو رو ، کرده س وه گیانم
گلای سوز نه مه ن لی شاخ چوله
آسوی دل سوزیا له داخ پپوله
گوور گوور ده م دریا ، کویره ی داخ و درد
تاویامه هی دوس چوی موم تاوم کرد
چوی که وان چه میام ، دنگم کفت وه تآو
هی فلک بسه ، مژن بی حساو
....
...
سیروس قامشلو
دالاهو شاره که م...  وینه گر سهراب  یوسفی

عکس اسیاو تنوره  ...وینه گر سهراب یوسفی

روستای سی باقر بیو نیژ.. وینه گر سهراب یوسفی

Dienstag, 10. Dezember 2013







کردارتان  قبول  یاران عزیز  بیابس پردیور

همچنین به اینصورت ما  یاران را به اتحاد همدلی دعوت مینماید که مانند برادر با هم برخورد کنید ودر زمان گرمی و سردی پشتیبان هم باشید و اگر مشکلی برای کسی ازشما پیش آمد آنرا به گردن بگیرید واو را را از آن مشکل رها کنید.



سلطان سهاک مرمو:
پا سرد و گرمه ، پا سرد و گرمه
هاميته دو مغز پا سرد و گرمه
راي برائيمان پا حيا و شرمه
يك بيدار كَردي چي سنگين وَرمه
سنگين وَرمه دايم بان بيدار
پا قول قديم اَيوَت هشار
ياران برايي بِردي وَ اقرار
كمر بسته دين چه ازل طيار
آوي بنوشدي پا وينه تشار
اشار و انگشت نه جم بو اظهار
وَ وات مَن(منيت) نوياني كفار
تا كه چه باقي بزيانه قطار
بزيانه قطار فردا نه دفتر
شو و روژ بدان جلا و يكتر
و صحبت نَرم بي بغض و كدر
اطر يكتر ناران و هدر
نه درخت شرط وَر چِنان ثَمر
اوراگة ازل قول پرديور
يكتر باراوَه نه راگة خطر
نه راگه خطر باراوَه يكتر
جلا بِدَن و دل چي راه و بشر
بفروشان و يك دانه و گوهري
گوهرشان كلام نُير دن چه سري
برا اَو برا نواچو لاقي
ريش(زخم) يكتر دا بكران صافي
صافي بكران ريش زامانشان
و لاله و كردار واچون آمانشان
تا اِز بدري صفاي كامانشان
فردا لقمة شرط بنيودامانشان
و شرط بنيام و ردايي داود
نخته پير موسي مصطفام چاور
اَو خدمت پاك كرده رزبار
تخت ازليم پايش هَن چوار
رمز پنج تني رمزبارم هوشيار
اَو ناز زرده بام اَو شرط روچيار
چني اَيوَتم ويم بيم هام اقرار
جم هفت تنم چه يانة اسرار
شرط برائِيم شرطيوَن طيار
ياران راگة قول بكران اظهار
كمر بستة دين اِز نيام آثار
ياران برايي بارد و كوي يار
شرطِ هفت پورم نداني خسار
ويم پيوندم كردنال چني بسمار
جامه يكتري بكران عوض
اَو يك نشانان تير راي غرض
نَبيزان نه يك پي جيفه مرض (نبيزان = نفرت)
كمربنتان بِوَسان نه پشت
چهره يكتردا نكراني زشت
بلاو يكتردا بگيران نه مشت
پنجه بيازنان نه حضورجم
وينه پروانه برژيان وَ شم
بلاو يكتر دا بگيران نه گردن
جدائيشان نَو تا و روي مردن

پس زماني كه حضرت سلطان ما را به عنوان يار خود خطاب مي كند منظور ياري است كه در كلام فوق از گفتار گهر بار ايشان توصيف شده است اميدواريم به ذات سلطان پرديور دل هايمان را به هم نزديكتر پيمان ياري و برادري مان را محكم واستوار تر نمايد . و همچنين به كرامت تمام انسان ها ارج نهيم.
هو اول آخرمان  یار
عکس سهراب یوسفی

عکس سهراب یوسفی 

Sonntag, 8. Dezember 2013

له اشعار کاکه سیروس قامیشلو همیشه دس و قلمت رساتر باد

ویل و هراگیل شاران گرد وه خوم
یاساول چول گرد باخ درد وه خوم
ده روه ن وه ده روه ن په ل په ل هناسه م
ها وه شون شه ونم له کیشه ی تاسه م
تامازروی شه تک واران پر تآوم
ریژآو دروین تکیاس له خآوم
میزان ژانم سنگ که ی له بازار
هی دوس کی بیه ن وه ژان خریدار
خه مم چاوه ری ، بازار نو من
خه مم خریدار ئی دیشت بی تومن
خه مم درده دار ، درد کاری من
خه مم آیینه چی ، نارین کاری من
خه مم تاشه وان ، هناسه ی سه ردن
خه مم کیشکچی شونالین گه ردن
هی دوس تا وه که ی سقام بو ساقی
ژارنوشان بسه ژان بکه ی تاقی
گول گول هور ها رری بایده سرکیشیم
ئه سرین بواری له تانه کیشیم
ئی تافآو ویله ، پل دا ، پلاره م
ئی سومای بی سو ، گل دا گلاره م
مودای تیژ دویریت ، کول کرد زوانم
پاییزه رو ، رو رو ، کرده س وه گیانم
گلای سوز نه مه ن لی شاخ چوله
آسوی دل سوزیا له داخ پپوله
گوور گوور ده م دریا ، کویره ی داخ و درد
تاویامه هی دوس چوی موم تاوم کرد
چوی که وان چه میام ، دنگم کفت وه تآو
هی فلک بسه ، مژن بی حساو
.
سیروس قامشلو

وینه گر  آزاد مقصودی