Dienstag, 11. November 2014

نگاهی گذرا به مراسم حضور مردم یارسان ، عید خاونکار در « تکیه ی آسید براکه ، روستای توتشامی»

نگاهی گذرا به مراسم حضور مردم یارسان ، عید خاونکار در « تکیه ی آسید براکه ، روستای توتشامی»







عکس از  آقای مهندس پیمان پناهی

دوستان عزیز،یاران گرامی . سلامی دیگرو نوشته ای دیگر، این روزها چندین مقاله را دردست نوشتن دارم لیکن به علت ضرورت واهمیت موضوع « گردهمایی مردم یارسان در توتشامی تکیه ی حیدری به مناسبت جشن خاونکار» تصمیم دارم درباره تاریخچه این مراسم مطلبی را تقدیم شما کنم . عکس زیبای این مطلب را از پروفایل دوست عزیزوگرامی آقای مهندس پیمان پناهی کپی کرده ام که دراینجا از ایشان تشکر می کنم .
هنوز مدت زیادی از پیروزی انقلاب 57 نگذشته بود که حملات همه جانبه نظام حاکم به شهرها واستانهای کوردنشین کوردستان آغاز شد . دولت وقت همزمان اقدام به تحکیم پایگاه های نظامی وغیرنظامی خود ودرراستای آن تبلیغات شدید رسانه ای وکارهای فرهنگی در مناطق کوردنشین کرد . ازطرفی درحالیکه به مردم کوردستان ظلم مضاعف ملیتی( به دلیل کوردبودن) روا می شد ، مردم « اهل حق » یا یارسانی منطقه ی غرب کشورنیز ، ابتدا به علت کورد بودن موردظلم مضاعف وبعد به دلیل «اقلیت دینی غیرقانونی بودن » ، مورد ظلم « آئینی» وهدف تهاجم فرهنگی،نظامی حاکمیت دینی قرار گرفته بود ند بطوریکه همزمان با حملات گسترده نظامی به کوردستان، حمله نظامی وبمباران روستاهای یارسان نشین مناطق قلخانی ، علی الخصوص ،روستاهای منطقه « قورشچی باشی » منجر به کشته شدن تعدادزیادی از زنان وکودکان وتخریب خانه ها وحتی چادر های مردم ایل نشین دردامنه کوه های دالهو شد . که این امر موجب کوچ اجباری عده ی زیادی از مردم یارسانی به عراق گردید. روستاهایی مانند « بان زرده »که بمباران نشدند توسط سپاه پاسداران به رهبری وفرماندهی ، فردی به نام « حاجی طهماسبی » اشغال شدند. « حاجی طهماسبی » که به دلیل خدمات ارزنده اش به نظام حاکم ، همکنون فرمانده یکی از پادگان های مهم سپاه پاسداران در جاده قدیم کرج است ، همراه با پاسداران به روستای « بان زرده » لشکرکشی کرد ومردم را به زور سوار بر مینی بوس وماشین های تویوتای سپاه پاسداران کرد وبه بخش « ریجاب » که اهل تسنن هستند آورد ، درآنجا نماز جماعت به سبک وروش تشیع برگزار کرد وبا زور اسلحه مردم اهل تسنن ریجاب را به صفوف نماز آورد ویارسانی ها ی را نیزکه از« بان زرده» آورده بود وادار به گفتن شهادتین اسلامی وشرکت در نماز جماعت کرد. طی مدتی که او درروستای بان زرده ومنطقه مستقربود چندین نفر ازمردم « بان زرده »را با حکم خویش بازداشت ، محاکمه واعدام کرد. که من نام چند نفراز آنها را به یاددارم . یک نفرچوپان به نام « کاکامراد » ویک زن به نام « نوری فتاحی». سپس برای مقابله با مردم یارسانی قلخانی وتصرف نقاط کوهستانی دالهو، سینه ی کوه های مقدس دالهو را با مواد منفجره شکافت و جاده ای بتنی از « بان زرده» به سمت داوود و« حساب زنگی » وبابایادگار وقلب دالهو وقلخانی احداث کردومقررات عبور ومرورسختی درمنطقه برقرار کرد. همزمان درمنطقه گوران ، دولت اقدام به احداث متعددپایگاه های نظامی سپاه پاسداران به رهبری فردی به نام « باقری » کردند. آنها در«گهواره گوران »وحومه اقدام به وحشت آفرینی ودستگیری جوانان نمودند وشبانه به بهانه های مختلف به منزل مردم هجوم می بردندو خانه ها را مورد بازرسی قرار می دادند . خانه ی ما نیزازاین حمله بی نصیب نماند وآنها صدها نوار کاست کلام های یارسان را که پدرم و« لالوبدرخان زرده ای » تهیه کرده بودند را همراه با صدها جلد کتاب باخود بردند. روستای « توتشامی » وتکیه ی حیدری نیز چنین سرنوشتی داشت .سپاه پاسداران به رهبری فردی به نام «پاسدار نوذر» به تکیه حیدری حمله بردند ، به تفتیش وبازرسی وتخریب اموال در آنجا پرداختند. این درحالی بود که آسید نصرالدین به همراه عده ی زیادی از یارسانی ها درقالب نیروهای مردمی ، سلاح دردست گرفته وآماده رزم برعلیه تجاوز رژیم جنایتکار صدام حسین بودند. به غیراز عملیات نظامی ، عملیات فرهنگی نیزباشدت زیاد آغاز شده بود. درمدارس گوران وقلخانی وسنجابی دانش آموزان ومعلمان یارسانی را به زور وادار به شرکت در نماز جماعت می کردند اداره آموزش وپرورش اقدام به تشکیل« کلاس های عقیدتی» برای معلمان کرد وهمه ی معلم ها را موظف به شرکت در این کلاس ها نمود . شورای پاکسازی آموزش وپرورش اقدام به پاکسازی واخراج معلمان کرد . چهار برادر وخواهر من که دبیر ومعلم بودند درلیست اخراجی ها قرار گرفته بودند . کمیته ی امداد امام خمینی وچندین ارگان دولتی دیگر درگهواره مستقرشدند. مسئول این نهاد ها، فردی بود به نام « میرامینی » که اکنون به پاس خوش خدمتی هایش درتهران صاحب منصب است. درراستای « طرح مسلمان سازی یارسان » آنها طرح احداث مسجد درگهواره را تصویب کردند . قطعه زمینی را دربهترین جای گهواره به زورغصب کردند ونام « مسجد حضرت علی» برآن گذاشتند واز مردم تقاضای کمک مالی کردند . اما مردم جواب مثبت ندادند لذا روش های دیگری را برای اخذ کمک مالی درپیش گرفتند. هر خانواده که برای گرفتن سهمیه ی « سم آفت باغ » ویا « کوپن موادغذایی» به ارگان های دولتی گهواره مراجعه می کردند، به زورواجبار قبضی به نام « همیاری مسجد» دریافت می کردند که باید در همانجا پرداخت می شد وگرنه از خدمات دولتی بی بهره می شد. باتوجه به اینکه پدرم از بزرگان وسادات ذی نفوذ منطقه بود ، میرامینی ازایشان خواستند که سادات ومردم گهواره کمک مالی به مسجد بکند وهم فتوا ی کمک مالی صادر کنندتا مردم نیز پیروی کنند. پدرم درجواب میرامینی وباقری چنین گفتند: « اولأ مردم گهواره اهل حق هستند ونیازی به مسجد ندارند دومأ حتی اگرمسلمان هم باشند ابتدا باید نیازهای اولیه مردم مثل بهداشت دراولویت قرار بگیرد نه مسجد» . وقتی که آنان با جواب قاطع « نه » پدرم مواجه شدند ، میرامینی لبخندی زد وبه پدرم گفت : « شماباید حتمأ کمک بکنید زیرا این مسجد حضرت علی ع است » وبه یاد دارم که پدرم به آنها گفت : « اگر حتی اگرنام مسجد را سلطان سهاک هم بگذارید ، یک ریال کمک نخواهم کرد وبه کسی هم توصیه نخواهم کرد » .
باقری روبه پدرم کرد وگفت : « آسید ولی این حرف برایتان خیلی گران تمام خواهد شد وتاوانش را حتمأ خواهید داد» . والبته کاملأ درست می گفت خانواده ما تاوان بسیارسختی برای اعتقاداتشان وپاسخ « نه» به خواسته های حاکمیت دادند. 
به هر حال بعد از مدتی با استفاده از کمک اجباری مردم گهواره ، وزمین غصبی، نهایتأ « مسجد حضرت علی ع» درگهواره احداث شد .آنگاه درادامه ی فعالیت های فرهنگی ، تصمیم گرفتندمردم را به عناوین وبهانه های مختلف به مسجد بکشانند به همین دلیل چها نفرروحانی بلندمرتبه را از قم دعوت کردند تا با گفتگو وبه اصطلاح بحث ومناظره با سادات وبزرگان گهواره ، مردم را به قول خودشان از « گمراهی وکفر» نجات بدهند ومسلمان بکنند. ولی خوشبختانه روحانیون بیچاره نتوانستند پاسخ سئوالات پدرم را بدهند ودست از پا دررازتر به قم برگشتند. پدرم بسیار آگاه بود وقرآن وانجیل وسایر متون دینی رامطالعه کرده بود وبا استدلال وآیات گزینشی از همان قرآن روحانیون اعزامی را محکوم وناامید کرد . به یاد دارم که یکی از سئوالات پدرم خطاب به آیت الله ها این بود: « آیا مگر خداوند درسوره بقره نگفته که ما برای هر قومی با زبان خودشان پیامبر وکتابی آسمانی فرستادیم ؟ خب ما که عرب نیستیم کوردهستیم پس این کتاب آسمانی برای ما نیامده است دومأ مگر درقرآن نیامده که خداوند قادر مطلق است وهیچ چیز بدون ارده ی او رخ نمی دهد . پس چرا اراده نکره است که همه ی مردمان دنیا را مسلمان خلق کند؟».
علی رغم تلاش های نظامی ، فرهنگی ، اقتصادی واجتماعی دولت حاکم ، برای اسیمیلاسیون و مسلمان کردن مردم یارسان ، عاقبت مردم یارسان ، بدون خشونت ودرگیری ، با تدبیر و عقلانیت، پاسخ عملی خوب ودندان شکنی به « پروژه مسلمان سازی یارسان » دادند. آنها بطور عملی روشی را برای پاسخ « نه » به نظام حاکم درنظر گرفتند که تاکنون هنوز این روش وپاسخ مفید بوده وادامه دارد.
ازقدیم سال پیش درمنطقه غرب رسم بوده که سادات وبزرگان مناطق یارسان نشین ، برای عرض تبریک عید خاونکار ویا عید نوروز ، وزیارت تکیه « آسید براکه » به توتشامی وبابایادگار می رفتند .مردم «بان زرده » نیز هرسال درروز عید مبارکی به زیارت بابایادگار وهانیتا وقصلان می رفتند. مردم گوران در واکنش به پروژه ی مسلمان سازی وآسیمیلاسیون، به سنت قدیمی وخوب « زیارت تکیه ی آسیدبراکه » رسمیت دادند واین راسم را همگانی گردند. درواقع این حرکت یک فعالیت زیرکانه وپاسخ دندان شکن به تلاش رژیم برای کشیدن پای مردم به مساجد ومراسم نمازجمعه وطرح مسلمان سازی مردم یارسان بود. خوشبختانه این اقدام درسالهای بعد مورد استقبال همه ی روستاها وشهرهای یارسان نشین قرار گرفت وهرسال جمعیت بیشتر وبیشتر شد وتاکنون نیز ادامه دارد .هرسال دوباراین مراسم بدون هیچگونه تبلیغاتی، باشکوه تر از سال قبل انجام می شود ومردم در توتشامی مورد استقبال وپذیرایی جناب آسید نصرالدین حیدری وخانواده محترمشان قرار می گیرند . مردم یارسان فاقد هرگونه رسانه جمعی وتریبون دولتی یا غیردولتی هستند ، دراین مراسم خبری از « ساندیس» وچلوکباب وپول وامکانات نیست ، فقط عشق وایمان ،علاقه ، همدلی وهمبستگی است . باید صادقانه اعتراف کرد که همکنون تکیه ی حیدری وجناب آسیدنصرالدین حیدری محور ومرکز تجمع واتحادوهمبستگی یارسان شده است وجای خوشبختی است که درسالهای اخیر شاهد شرکت تعدادی ازیارسانی های ترک زبان ، فارس زبان و« لر» وحتی کاکه ای ها ی کوردستان عراق نیز دراین مراسم هستیم . اینجانب نیزبارها همراه پدرم با کلام وتنبوردراین مراسم شرکت کرده ام و خاطره های بسیار خوبی از این مراسم دارم . درواقع همانطور که « دین یاری » فرا ملیتی ، فرا مکانی وفرا زبانی است ،توتشامی وطبیعت زیبایش و تکیه ی آسیدبراکه حیدری ومکانهای مقدس یارسان نیز متعلق به همه ی یارسانی ها وکاکه ای هاست وهیچکس حق ندارد آن را اختصاصی وانحصار گوران بداند. هرکس که به توتشامی سفر کند از آنجا شکسته دل ، ناراحت ، بی نصیب ، رنجو وغمگین ، برنمی گردد. درآنجا میزبان از مهمان نمی پرسد ، که اهل کجایی، کدام خاندانی ، زبانت چیست، اعتقادت چیست ویا ...........
یکی از دستآورد های مهم این مراسم اتحاد وهمبستگی است واما امسال دستآورد دیگری نصیب مردم شد . بالاخره هرچند صدا وسیما ومطبوعات کرمانشاه هرسال چشم وگوش خود را درباره ی مراسم باشکوه خاونکار می بندد، اما دیدار چندین مسئول دولتی از توتشامی وشرکت در مراسم عید خاونکار برای عرض تبریک به مردم یارسان وآسید نصرالدین حیدری ، نشان از آن دارد که عاقبت جمهوری اسلامی مجبور به قبول هویت ، یارسان خواهد شد. واین پیروزی بزرگی برای مردم یارسان است.
متأسفانه درسالهای اخیر بعضی ها با پروفایل ونام های جعلی وغیرواقعی و سوء استفاده از نام وعکس آسید نصرالدین حیدری وزیارتگاه بابایادگار وبه بهانه ی دفاع از « تکیه حیدری» ، سایر خاندان های محترم یارسانی مانند خاندان بزرگ « شاه ابراهیمی » و« شاه حیاثی» و........وبزرگان دینی این خاندان ها را واعتقادات یارسانی های ترک زبان وفارس زبان را درفضای مجازی مورد تهمت و توهین قرار داده اند ودل آنها را شکسته اند. این درحالیست که آسید نصرلدین حیدری وخانواده محترمشان ارادت واحترام خاص به همه ی خاندان ها وشخصیت های دینی یارسان دارند و همه ی یارسانی ها را اعم از کورد ، فارس، ترک ، لر ، از هرخاندان که باشند، به یک دیده می نگرند وبه طور یکسان دوست دارند و همیشه آماده ی ملاقات وپذیرایی از آنان هستند . اینجانب بارها شخصأ درباره این مسائل و احترام همه ی خاندان ها ومقام بزرگان دین از خدمت ایشان وآسید جلال حیدری ، به صورت حضوری وتلفنی ، سئوال پرسیده ام وخوشبختانه جوابی جز احترام ، مهربانی وارادت وایمان نسبت به همه ی خاندان ها وشخصیت های دینی ومقدس یارسان نشنیده ام . درراستای همین اعتقاد ، آسید نصرالدین سالها پیش به دنبال تفرقه افکنی بعضی از عناصر معلوم الحال درمنطقه که قصد تفرقه دربین خاندان یادگاری وشاه ابراهیمی ها را داشتند، اقدام به انتشار اطلاعیه ای نمودند که در آن صراحتأ اعلام فرموده اند هر کس به هر بهانه ای بحث تفرقه آمیز دینی را رواج دهدومدام از اختلافات یاد کند از لطف سلطان سهاک محروم خواهد شد واهل حق نمی باشد . بنا براین انتظار می رود که عزیزان یارسانی اعمال تعداد معدود ومحدودی تفرقه انداز را به حساب «تکیه حیدری» ،آسید نصرالدین ومردم یارسان غرب ایران نگذارندهر چند که این حرکت ها با رنگ ولعاب دفاع ازتکیه حیدری ویک خاندان مشخص باشد. 
اینجانب اعتقاددارم که هر شخص ، حزب ، گروه وسازمانی که تصمیم دارد برای تحقق اهداف وآرمان های مردم یارسان تلاش وکوشش کند ، می بایست خود را باپتانسیل ونیروی نهفته ی مردم یارسان وبزرگان یارسان همچون جناب آسید نصرالدین حیدری وآسید جلال حیدری درمنطقه هماهنگ نماید تانتیجه مناسب حاصل شود. 
درپایان امیدوارم که همه ی عزیزان یارسانی لزوم اتحاد وهمبستگی در این برهه از زمان را بیش از پیش احساس کنند ومخصوصأ یارسانی های عزیز غیر کورد زبان ، به جمع دیگر یارسانی ها در روزمراسم خاونکار در توتشامی بپیوندند تا از نزدیک ، لطف ، صفا، وفا ، مهر ومحبت آسیدنصرالدین حیدری و خانواده محترمشان ومردم یارسان منطقه غرب کشور را از نزدیک احساس ولمس کنند تا این اتحاد خاری باشد در چشمان کسانی که میخواهند واقعیت موجود هویت یارسان و« دین یاری » را نادیده بگیرند . 
سیدفریدون حسینی نوزدهم آبانماه نودوسه

با تشکر له  جناب آسید فریدون  حسینی  برای  قلم شیوا که دارند 

Keine Kommentare: