Samstag, 23. September 2017

ایستگاه بعدی، اعلام کشور مستقل کردستان است!


ایستگاه بعدی، اعلام کشور مستقل کردستان است!
شمارە معکوس برای همه پرسی استقلال کردستان و بە تبع آن تجزیه عراق آغاز شدە است. استقبال و حمایت عمومی کردها از برگزاری رفراندم در ٢٥ سپتامبر ٢٠١٧ سیاستگذاران حکومت اقلیم کردستان و در راس آنها، آقای مسعود بارزانی را در عملی کردن آن مصمم کرده است. مسعود بارزانی بعد از انجام این همه پرسی بعنوان پرچمدار آن از وجهە ملی پر رنگتری برخوردار خواهد شد و اعتماد بە نفسش برای ماندن در صحنه سیاسی بە فراز دیگری دست میابد.
آقای مسعود بارزانی طی سخنانی بە روز سە شنبه ١٩ سپتامبر ٢٠١٧ یک فرصت سە روزە بە دولت مرکزی عراق داد تا بتواند طرحی کە استقلال کردستان را با ضمانت اجرایی آن از طرف آمریکا و اروپا تضمین کند، ارائه دهد و گر نه همه پرسی را انجام خواهد داد.
با این اوصاف و بنا بە این اولتیماتوم، تنها راە خروجی مسئله همەپرسی خواە اینکه انجام بشود یا نشود، اعلام استقلال کشور کردستان خواهد بود
دولت مرکزی عراق، استقلال کردستان را نخواهد پذیرفت، بویژه کە تمام آکتورهای منطقەای و فرا منطقەای از جمله آمریکا، انگلیس، سازمان ملل و اتحادیه اروپا مخالفت خود را با برگزاری این رفراندم در تاریخ تعیین شدە اعلام کردەاند. با وجود تمامی مخالفتها و تهدیداتی کە از دور و نزدیک ابراز میشوند، بر این باورم کە رفراندم در موعد مقرر انجام خواهد گرفت. بە این لیل کە امتیازات و دستاوردهای آن برای حکومت اقلیم کردستان بیشتر از زیانهای آن خواهند بود، چیزی کە دولتمردان کرد بر آن واقف هستند. گذشتە از این عقب نشینی در برگزاری همە پرسی میتواند بلحاظ روانی یک شکست ملی تلقی شود و مسعود بارزانی را نیز از تبدیل شدن بە یک قهرمان ملی قبل از بە سر رسیدن زمان زمامداریش باز دارد.
تا آنجا کە بە تهدیدات بر میگردد، باید گفت کە دولتمردان اقلیم کردستان بی گدار بە آب نزدەاند و از قبل مخاطرات و موانع سر راە این همە پرسی را بخوبی مورد مطالعه قرار دادەاند و بە واکنشهای احتمالی همسایگان و جامعه جهانی در قبال آن واقف بودەاند. بە زبان دیگر اگر دولتمردان کرد شک میکردند کە انجام همە پرسی، آنان را در سطح منطقەای با خطر جنگ و مداخله نظامی و تحریمهای اقتصادی همسایگان و انزوا در سطح جهانی روبرو میکند، هرگز دست بە قماری کە نتیجەاش فقط باخت باشد، نمیزدند. اینکه استقلال کردستان کی اعلام شود، بستگی بە ضرورت آن و واکنشها و شرایطی دارد کە اقلیم کردستان بواسطه انجام این رفراندم در آن قرار میگیرد.
دولتمردان اقلیم کردستان بە تهدیداتی از این دست آشنا هستند و از آنها تجربه میدانی کسب کردەاند. اینگونه تهدیدات در مقابل خواست فدرالیت برای عراق نیز مطرح شدند بی آنکه اقدام محسوسی برای ممانعت از آن صورت بگیرد. بر عکس و با وجود شکنندگی حکومت اقلیم در آن برهە زمانی، نه اینکه اقدامی عملی و بازدارنده در مقابل آن انجام نشد، بلکه آکتورهای منطقەای و فرا منطقەای برای وارد شدن در معاملات سیاسی و اقتصادی با حکومت اقلیم کردستان بە رقابت پرداختند و هریک در راستای منافع خود بگونەای با نظام جدید کنار آمدند.
در خلال همین هفتە بود کە شرکت روسی روز نفت علیرغم شناختی کە در ملتهب بودن شرایط روز دارد، وارد یک معامله چندین میلیاردی با حکومت اقلیم شد. فعالیتی کە در سال ٢٠٢٠ شروع خواهد شد و نفت و گاز اقلیم کردستان را از طریق خط لوله بە بازارهای جهانی خواهد رسانید. این معامله فقط یک تفسیر بر میدارد و آن اینکه نفت روز میپندارد کە حوادث خاصی کە سرمایەاش را در آینده در اقلیم کردستان بە خطر بیاندازند بە وقوع نخواهد پیوست.
یک اقدام نظامی از طرف دولت مرکزی عراق نیز از هیچگونه مشروعیت عقلانی برخوردار نخواهد بود. حکومت اقلیم نقش مهمی را در عقب راندن داعش و ایجاد ثبات در کردستان ایفا کرده و در این راستا هم پیمان خوبی برای آمریکا و غرب بودە است. همچنین اقلیم کردستان بە میدانی برای تمرین دمکراسی تبدیل شدە است هر چند در این راستا بطور کودکانەای در حالت افتان و خیزان بودە باشد. برهم زدن ثبات کردستان امکانات تازەای را برای داعش کە آخرین نفسهای خود را تجربه میکند، فراهم خواهد آورد و راە را برای دخالتهای سیاسی و نظامی همسایگان نیز خواهد گشود. منطقه ظرفیت یک جنگ تازه در عراق و در مرزهای سوریه کە هنوز جولانگاه داعش است را ندارد.
کشور مستقل کردستان در حال تشکیل شدن است و حقوق و مسئولیتهای تازەای برای آن تعریف خواهد شد و کردستان باید خود را برای آرایش سیاسی تازەای در سطح داخلی و منطقەای، بویژه در قبال همسایگانی چون عراق، ایران ترکیە و سوریه آماده سازد.
ایران بغیر از مسئله کردها، نگران نفوذ دشمنان و رقبای سوگند خوردە خود، اسرائیل و عربستان سعودی در کردستان خواهد بود و این بابت را بدقت رسد خواهد کرد. یکپارچگی عراق بعنوان یک کشور شیعی تحت نفوذ ایران از اهمیت خاصی برخوردار است، پدیدەای کە ایران برای آن هزینه گزافی پرداختە و ناچار برای ابقای آن خواهد کوشید.
ترکیە و سوریه نیز بخاطر مسئله ملی کردها کە خود عمیقا با آن درگیرند، تلاشهای خود را برای پیشگیری از این رفراندم و تشکیل استقلال کشور کردستان بکار خواهد گرفت، اما بدون تردید زیان استقلال کردستان برای ترکیە و سوریه کمتر از زیان آن برای ایران خواهد بود.
مهار گروههای سیاسی کرد متبوع همسایگان نیز ابعاد تازەای بخود میگیرد و حکومت کردستان بعنوان یک کشور مستقل باید مسئولیت بیشتری در جهت رعایت حقوق ملی همسایگان، از آن جمله کنترل مرزهایش از خود نشان دهد و ناچار بە اتخاذ محدودیتهای بیشتر برای این جریانات اقدام میکند.
در مقابل موقعیت سیاسی کردستان بعنوان یک کشور مستقل بلحاظ سیاسی منسجمتر و از حقوق و حمایت بین المللی بیشتری برخوردار خواهد شد و از این رو میتواند کنترل بیشتری بر اوضاع داخلی و محدود کردن مداخە همسایگان داشته باشد.
موارد سختی در این راستا وجود دارند کە راە حلی برای آنها در کوتاه مدت دیدە نمیشود و از همە مهمتر مسئله سیادت بر کرکوک است. حکومت اقلیم کرکوک را قلب کردستان قلمداد میکنند، ترکمنها و عربها هم بە این نسبت کرکوک را از آن خود میدانند. کرکوک و دیگر مناطق مورد دعوی میروند تا مانند کشمیر هند و پاکستان تا مدتها همچنان مورد منازعە و مناقشە باقی بمانند.
در عرصه داخلی باید دانست کە حمایت عمومی از مسئله همەپرسی و بە تبع آن از استقلال کردستان بە معنی رضایت بر عملکرد حکومت اقلیم نیست. خو گردانی یک حق و آرزوی دیرینه است و کردها بهای گزافی را در جهت بدست آوردنش پرداختەاند.
همەپرسی یک اقدام و تأثیراتش نیز بسرعت گذرا هستند. احساساتی کە انجام این همە پرسی با خود دارد فرو خواهند نشست و مردم بە زندگی عادی خود بر میگردند. توقعات از حکومت اقلیم کردستان در بهبود بخشیدن وضعیت رفاهی و معیشتی، بهبود عدالت اجتماعی، آزادی بیان و اندیشە، جلوگیری از فساد مالی، حقوق زنان و از همە مهمتر تأمین امنیت جانی و مالی شهروندان دوباره بعنوان مسئله و دغدقە روز مطرح و با شدت بیشتری دنبال خواهند شد.
در حال حاضر احزاب کردی بغیر از حزب جنبش تغییر( گۆڕان) و جماعت اسلامی کردستان کە شرایط را مناسب برای برگزاری رفراندم مناسب نمیدانند، دیگر احزاب بنا بر مصلحت ملی در یک سنگر جای گرفتەاند و از همەپرسی استقلال حمایت میکنند. بیاد داشتە باشیم کە چنین رفراندمی و عواقب سیاسی آن مشروعیتش را بطور مستقیم از آراء مردمی میگیرد و تکیه بر آن دارد، نه از احزاب سیاسی آنها. باید اعتراف کە ایستادن در مقابل رفراندم شجاعت فردی و سیاسی فوق العادەای میخواهد، چە این روزها فضای احساسات ناسیونالیستی بسیار پر شور و برچسبهای خیانت برای مخالفان پر چسپند.
فراموش نکنیم کە در ورای خواستهای سیاسی، همچون خودمختاری، خودگردانی دمکراتیک، فدرالیزم و داشتن کشور مستقل مجموعەای از خواستەها، آمال و آرزوها وجود دارند کە از طریق تعامل و همزیستی با دیگر ملل تحقق نیافتەاند، از این روست کە کردها خواهان خودگردانی شدەاند. پیش فرض آنها این بودە است کە یک حکومت خودی میتواند یا میبایستی بتواند کە بە خواستەهای آنها جامه عمل بپوشاند. دستیابی بە آزادی، عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسانی از جمله دستمایەهایی مبارزاتی کردها بودەاند و گر نه داشتن کشور و پرچم بخودی خود فقط بلحاظ احساسی جوابگو خواهند بود.
میزان مشارکت اقلیتهای دینی و مذهبی، مانند شیعیان، یزیدیها، یارسانها(کاکەیی) زوایای نیمە پنهانی را از رضایت و خشنودی مردم بە نسبت عملکرد حکومت اقلیم بنمایش میگذارد. چون بسیاری تثبیت اقلیم کردستان بعنوان یک کشور مستقل را تداوم وضع موجود میدانند. حکومتی کە نتوانستە است حقوق شهروندی برابر را برای آنان فراهم آورد و از جان و مال و کرامت آنان در مقابل جنایات داعش و دیگر گروههای افراطی دفاع کند. نه تنها در دفاع کردن عاجز بودە است بلکه اتهام خیانت بە ایزدیها را بدنبال خود میکشاند.
حسین خلیفە
اسلو، ٢٢ سپتامبر ٢٠١٧

Keine Kommentare: