دو تصمیم متفاوت برسر یک موضوع واحد ازطرف جمهوری اسلامی در دو روستای یارسانی نشین « سیاهبید » و روستای « بان زره »
درحدود ده سال پیش دریکی از روستاهای یارسانی نشین به نام « سیاهبید » در پانزده کیلومتری شهر کرمانشاه به سمت فرودگاه ، مردم یارسانی روستا تصمیم گرفتند قطعه زمینی را به احداث جمخانه اختصاص بدهند وبلافاصله بدون هیچ کمک دولتی وفقط با همیاری وکمک یارسانی های روستا، عملیات ساختمانی جمخانه را آغاز کردند. به محض اینکه جمخانه سیاهبید به مرحله ی تیر ریزی رسید ، عملیات ساختمانی توسط استانداری ووزارت اطلاعات متوقف و چندین نفراز یارسانی ها مورد بازخواست وبازجویی قرارگرفتند وبه آنها اخطار داده شد که ادامه ی عملیات ساختمانی جمخانه، منوط به آن است که نام آن به حسینیه تغییر داده شود، لیکن اهالی غیور وغیرتمند سیاهبید زیرباراین خفت وخواری نرفتند وبه مسئولین اعتراض کردند وگفتند که : « این حق ما است که با هزینه شخصی خودمان وبدون کمک های حکومتی جمخانه ای احداث کنیم » . مسئولین نیزاعلام کردند که : « در صورتیکه نام جمخانه را به حسینیه یا مسجد تغییر دهید از کمک ها وامتیازات بسیار زیاد واجرای طرح های عمرانی دیگری درروستا برخوردار خواهید شد . بالاخره مردم زیر بار نرفتند ونه تنها مسئولین اجازه ی ادامه عملیات ساخت جمخانه را ندادند بلکه چندین باریارسانی هارا مورد بازخواست قرارداده اند. از آن زمان تا کنون نه تنها ساختمان جمخانه ی سیاهبید نیمه کاره رها شده بلکه دقیقأ به همین دلیل انها از اجرای سایر طرح های عمرانی در روستایشان محروم شده اند.
واما درروستای « بان زرده » در منطقه دالهو که درواقع یکی ازمراکز مهم یارسان است ، دولت جمهوری اسلامی به وسیله « بنیاد برکت »(وابسته به کمیته ی فرمان هشت ماده ای رهبرجمهوری اسلامی ) اقدام به احداث یک حسینیه در روستای زرده نموده است. عملیات ساختمانی حسینیه ی « بان زرده » با بودجه ای بالغ بر سیصد میلیون تومان وتمامأ با هزینه ی دولت در دردوطبقه همراه با یک واحد سرایداری احداث شده است . قرار است یک نفرنیز در قسمت سرایداری این بنا به عنوان متولی حسینیه اسکان داده شود. احداث این حسینیه درحالی انجام شده که عملیات ساختمانی جمخانه ی « حساوزنگی » داوود که تمامأ با هزینه ی مردم یارسان آغازشده، به علت کمبود منابع مالی به کندی پیش می رود ودولت حاضر به هیچ مساعدت وهمکاری دراین زمینه نیست. اما از طرفی دیگر به میمنت وخجستگی اجازه ی احداث این حسینیه درروستای زرده ، چندین طرح عمرانی دیگرنیزاز طرف بنیاد برکت در این روستا انجام گرفته است که از جمله میتوان از سنگچینی کوچه های « زرده ی وار» نام برد.
درواقع پیغام اصلی این عملیات وبرنامه ها این است که ، جمهوری اسلامی حاضر است در ازای پذیرش « آسیمیلاسیون» یا یکسان سازی واسلامیزه وشیعه ییزه کردن مناطق یارسانی ،، طرح های عمرانی را در این مناطق به اجراء در بیاورد.درغیراینصورت این مناطق همچنان باید محروم بمانند. واین مصداق بارز بی عدالتی، ظلم ، نژاد پرستی وستم به اقلیت های ملی ، قومی و دینی است.
اهل تسنن نیز ازچنین ستم هایی بی نصیب نبوده اند .به عنوان مثال، درحدود دوازده سال پیش عده ای متخصصین ومهندسین کورد ، کوردستانی ،ساکن تهران باخرید یک زمین بسیار بزرگ در تهران تصمیم به احداث مسجدی با هزینه ی شخصی خودشان برای مردم کورد اهل تسنن مقیم تهران گرفتند، اما متأسفانه نه تنها هیچگاه موفق به اخذ مجوزساخت نشدند ، بلکه مورد تهدید وارعاب نیز قرار گرفتند. دقیقأ مشابه همین برخورد با مردم اهل تسنن بلوچستان مقیم تهران صورت پذیرفت وحتی درسال جاری تنها نمازخانه ی آنها در تهران بوسیله وزارت اطلاعات بسته وپلمب شد .
محرومیت مضاعف مناطقی از ایران که اهل تشیع ویا اساسأ مسلمان نیستند برکسی پوشیده وپنهان نیست. برای اثبات این ادعا کافیست سفری به بلوچستان، کوردستان، ومناطق یارسان نشین در منطقه ی استان های غربی کشور داشته باشید تا به وضوح این ستم وبی عدالتی را ازنزدیک تجربه کنید.
احداث « حسینیه » در یک روستا که صدرصد جمعیت آن یارسانی وپیرو یک دین مستقل به نام « دین یاری » هستند، اهدافی فراتراز تصور ما دارد . نظام حاکم ، احساس می کند که آرام آرام بااینکار شکافی هرچند کوچک را در دژ ودیوار منطقه ی جغرافیایی یارسان ایجاد کرده است وروزبروز در جهت توسعه ی آن خواهد کوشید.
آنچه که واضح ومبرهن است این است که ساختن حسینیه در روستای « بان زرده » اولین خاکریز ویااولین سنگر یارسان نیست که فتح شده باشد .نظام حاکم بلافاصله بعد از انقلاب همزمان با سرکوب مردم کوردستان ، به مناطق یارسان نشین نیزحمله ی نظامی وفرهنگی کرد وبه عرصه ی خصوصی یارسان وچارچوب مکان های مقدس یارسان نفوذ کرد و بردرو دیوارهای، آیات قرآن وشعارهای اسلامی نوشت وبرسرهرکدام از مکان های مقدس مان یک کتاب قرآن قرارداد تا بدینوسیله پروژه ی اسلامی کردن و مسلمان سازی مناطق یارسانی را پیش ببرد. این موضوع دقیقأ مصداق تجاوز به حریم خصوصی یارسان بوده ومثل این است که قلدر وزورگوی یک محله از دیوار خانه ی شما بالا بیاید ودر حیاط شما عربده کشی بکند وشعارهای مورد نظر خود را بنویسد وعکس آبا واجداد خود را بر دیوار حیاط منزلتان بچسباند وکتاب هایی را که خودش به آن اعتقاد دارد در کتابخانه وطاقچه ی شما قرار دهد لیکن مورد اعتراض قرار نگیرد، پس این همسایه ی قلدر، در مرحله ی بعدی اقدام به ساخت وساز در داخل حریم خانه شما خواهدکرد. اگربه قول معروف بخواهیم علت وزمینه های حرکت های نفوذی حاکمیت را در مناطق یارسان نشین بررسی وآسیب شناسی کنیم ، جدا از خصلت وماهیّت سیاست های تبعیض آمیز حکام کشور، باید ابتدا شجاعانه وصادقانه به مشکلات وبسترسازی وآسان سازی هایی که ازطرف خودمان دانسته ونادانسته انجام شده اشاره کنیم وعملکرد خودمان را مورد تحلیل و بررسی وانتقاد قراردهیم . زیرا همواره انتقاد وانتقاد از خود باعث پیدا شدن راه چاره واصلاح روش ها وتاکتیک های اشتباه خواهد شد . این مقاله تصمیم ندارد که به طور کامل به توضیح وتفسیر مشکلات وانتقادات بپردازد بلکه تنها به مواردی که به موضوع بحث مرتبط باشد اشاره می شود.
یکی از واقعیات تلخی که درمیان ما یارسانی ها وجود دارد این است که متأسفانه برسرچهار موضوع بسیار مهم متفق القول ویکصدا نیستیم :
1. هرچند که عدم وابستگی به سایر ادیان و مستقل بودن به معنای ضدیت ودشمنی با این ادیان ویا قدرت حاکم نمی باشد، اما تمایل وتجمیع جمعی رأی همگانی در اعلام مستقل بودن « دین یاری»ودرنتیجه به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک دین مستقل در قانون اساسی وجود ندارد.
.2.تجمیع وتوافق فکری درباره ی نحوه وچگونگی تلاش برای رسیدن به اهداف و تحقق حقوق ازدست رفته یارسان وجود ندارد. درواقع برسر چگونگی ونحوه ی فعالیت وتلاش برای دستیابی به اهداف مشترکمان نیز همفکر ومتحد نیستیم.
3. هنوز اعتقادی درمیان یارسان وجود دارد که اساسأ آشکارشدن دین و بحث برسر فلسفه ی اصلی « دین یاری» و انتشار وتکثیر متون دین یاری را خلاف دستورات دین یاری می داند ، هرچند که این اعتقاد قبول دارد که به یارسان ظلم شده ومی شود ، قبول دارد که مردم یارسان پیرو یک دین مستقل هستند، اما از لحاظ عقیدتی معتقدند که « دین یاری » جزء اسرار حق» است و سرّ حق مطلقأ نباید آشکار وبرملا گردد ،اینان مطلقأ به بحث درباره ی یارسان درخارج از مراسم دینی « جم »اعتقادی ندارند.به باور ایشان درزندگی روزمره باید « تقیّه » وتظاهر به مسلمانی کرد وعقاید واقعی خود را مخفی کرد. درحالیکه اولأ در دین یاری موضوع « تقیه » یا دروغ مصلحتی کاملأ مردود است ودروغ مصلحت آمیزهیج جایی دردین یاری ندارد.، دومأ در متون دینی یارسان(در دفتر پردیوری قسمت « بارگه بارکه» ) به صراحت اعلام شده که در دوره ی پردیور سرّ حق آشکار واین « سرّ »در قالب « دفتر پردیوری یا دیوان گوره» مکتوب شده است.کلام پردیوری دراینباره چنین می گوید:
رمزبار مرمو:
وست او پردیور
بارگای شام آما وست او پردیور
آنه وست اره جه مانگ اخضر
چوین بازرگانان کالاش وست اوبر
بازرگانی بی بر آما نه چین
سکش درست بی چمش نر گسین
وست او پردیور آشکارش کرد دین .
دراین کلام به صراحت توضیح می دهد که سلطان سهاک ویارانش در دوره ی پردیور همچون بازرگانان « کالای » یاری و گوهر اصلی یاری را(که تا قبل از آن در قالب ادیان دیگر وبا نام های دیگر عرضه می شد ، این بار بانام یاری ) به مردم عرضه شد ودین یاری که تا زمان پردیور در حالت سرّ بود عاقبت آشکار گردید ودر دفتر پردیوری مکتوب شد. پس سرّی که از سینه ی پر ازاسرارسلطان سهاک وسایر ذات داران حق ، جاری و در دفتر پردیوری نوشته شده است از حالت سرّ خارج شده است. البته باید یادآوری شود که دلائل ادامه ی فرهنگ مخفی کاری وپنهانکاری وبه اصطلاح «سرّمگویی» در میان یارسان دربعد از پردیوراین بوده است که دردوره های مختلف همواره یارسان مورد یورش وحمله ی ناجوانمردانه وقتل عام وغارت قرار گرفته است و به همین دلیل این فرهنگ در ما یارسانی ها به صورت نسل به نسل ، عادت و نهادینه شده است.
3. تأکید و اصرار وبزرگ جلوه دادن یکجانبه نام ها و روایات وداستان هایی از متون دینی یارسان که در آن نامی از بزرگان دین اسلام آورده شده است، بدون درنظر گرفتن هدف متون دینی از ذکر نام این بزرگان. همانطور که میدانیم دین یاری دارای دوتاریخچه است یک تاریخچه پنهانی (مربوط به قبل از دوره ی پردیور) وتاریخچه ی غیرپنهانی وآشکار (ازدوره ی پردیور به بعد).
براساس اعتقاد دین یاری در پروسه « دونای دون» وحلول روح ، به دلیل آماده نبودن زمینه آشکار شدن دین یاری، تاقبل از پردیوراین دین در قالب سایر ادیان به اشکال مختلف ازبت پرستی تا یکتا پرستی درادیان ابراهیمی ،دریک پروسه ی تکاملی حضور پیدا کرده تا بتواندبعد ازطی دوره ی تکامل معنوی وبستر سازی وزمینه سازی کامل ، زمینه را برای آشکارشدن دین یاری وعرضه ی گوهر اصیل واصلی وواقعی دین آماده نماید. دردفتر پردیوری در کلام های « بارگه بارگه » به ترتیب به دوره ها و مأموریت ها ووظایف پیامبران وبزرگان همه ی ادیان اشاره می کند. درواقع این قسمت از دفتر پردیوری یکی از مستندات مهم تاریخی دین یاری است که وضعیت ادیان دوره های قبلی ، راتوضیح می دهد. به نمونه هایی دراین رابطه به شرح زیرتوجه کنید :
بنیامین مرمو:
بنیامین نی دم
ایوب بیانی بنیامین نی دم
چنی باش تجار گنام اوستم
عیسی بیانی عیسای مریم
داوو ، مرمو:
اوعمر شب دیز
بار گای شام وستن اوعمر شب دیز
نیرگله ی بیان بنیام برد اومز
موسی بیانی موسی بن نرگز(نرگس)
مصطفی مرمو: اوکلیسایی
بارگای شام وستن اوکلیسایی
بت وبتخانه خواجام نیایی
پوسه مواچان پنش خدایی
البته درج همه ی کلام ها ودوره ها در ظرفیت این مقاله نمی گنجد لیکن منظور اینست که به استناد این کلام پردیوری ، در دین یاری نه تنها از بزرگان دین اسلام (مانند حضرت علی ،حضرت محمدو امام حسین)بلکه از حضرت ایوب ، حضرت موسی، حضرت عیسی وتاریخچه ی همه ی ادیان سخن به میان آمده وحتی بت وبت پرستی وبتخانه را نیز درچارچوب همین پروسه مورد احترام وتفقد قرار می دهد ومزمت نمی کند. بنابراین همه ی دوره ها وادیان واعتقادات مورد عزت واحترام هستند واین اعتقدات مخصوص ، مناسب و مقبول دوره خاص زمانی خویش وبخشی از سیر تکامل معنوی درقالب « دونای دون» بوده اند ونمی توان به صرف ذکر نام این بزرگان درمتون دینی یارسان ، دین یاری را شاخه ای از دین اسلام یا سایر ادیان دانست. از طرفی دیگر اگر قرار است به دلیل ذکر نام بعضی از شخصیت های دینی اسلام ، خودمان اقدام به ابداع وساختن کلام ومقام های تنبورغیرپردیوری کنیم ، چرا برای حضرت عیسی ، موسی وایوب وسایر پیامبران وبزرگان نیز که نامشان درمتون دینی یارسان ذکر شده این کار را نکنیم؟ البته پاسخ بسیار روشن است: چون ما در یک کشور با اکثریت جمعیتی مسلمان زندگی می کنیم و اسلام شیعه نیز به عنوان دین ومذهب حاکم در قوانین کشور جاری است،وحداقل مجازات مسلمان نبودن ، محرومیت از بسیاری از حق وحقوق خواهد شد. بنابراین بخشی از متون دینی یارسان که به بحث تاریخی در باره ی اسلام می پردازد مورد توجه وتأکید زیاد درجامعه ی یارسان قرار گرفته است ومردم یارسان نیز سالهای سال از ترس کافرخوانده شدن وقتل عام شدن خود را زیر اسلام شیعی استتار کرده اندوسالهاست که فرصت نیافته اند با هویت واقعی خویش زندگی کنند. زیرا زندگی کردن با هویت واقعی محرومیت ها وخطرات بسیار زیادی داشته ودارد. برای روشن شدن موضوع به ذکر یک مثال می پردازیم . اگر بر فرض مثال ، مردم یارسان در یک کشور کاملأ مسیحی که دین مسیحیت حاکم بود، زندگی می کردند ، بازهم به صورت دیگری تحت ستم بود وبرای رهایی از ستم ،تهمت ، بهتان وجلوگیری از کافر نامیده شدن، مجبور می شد آن قسمت از کلام پردیوری که در باره ی حضرت عیسی توضیح داده شده را مورد استناد وبهانه قرار دهد و صدها مقام وکلام تنبور در وصف حضرت عیسی می سرودند وعکس هایی از حضرت مریم مقدس وعیسی را بردر ودیوار خانه ها ،جمخانه ها و مکان های مقدسمان می زدند وشاید هم مجبور می شدند صلیب مقدس مسیح را برسردر جمخانه ها ومکان های مقدسمان نصب کنند.
4. استفاده از معیار ها، ارزش ها ونشانه های اسلامی شیعی در معرفی مکان های مقدس ومقایسه وشبیه سازی مناسبت های دینی ورسم ورسوم مردم یارسان به سبک وروش اسلامی . متأسفانه در سالهای بعد از انقلاب ، روند اسلامیزه شدن سرعت بیشتری یافت و عملأ به طوری کانالیزه شد که در بعضی اوقات حتی بدون فشارمستقیم از طرف مقامات دولتی، به طور اتوماتیک اقداماتی درمناطق یارسانی درراستای همین « اسیمیلاسیون یا یکسان سازی» انجام شد که به چند نمونه ی آن اشاره می شود. همانطور که همه ی میدانیم به استناد متون دینی ، فلسفه وبینش یارسان در باره ی زیارتگاه ،بزرگداشت بزرگان دین، مناسبت های دینی ومناسک ومراسم دینی کاملأ متفاوت با سایرادیان است . به عنوان مثال از نظر دین یاری کعبه وقبله ی مردم یارسان « جم » ( یعنی همان مراسم دینی نذر ونیاز وتنبورنوازی وکلام یارسان )
می باشد .
دفترپردیوری دراین باره چنین می گوید :
ویل نوانی ویل
باچه غلامان ویل نوانی ویل
ساتی صد منزل نگیلیان چوین خیل
ومیل بنیام هاشیام او ذیل
معنی کلام : راه را گم نکنید( وبه دنبال حضرت حق سرگردان و ول نباشید) هرساعت هروقت صدها منزل را مانند ایلیاتی ها ( به دنبال او)نگردید که من در قلب های شما جای دارم . پس در اینجا کاملأ واضح گفته شده که خدای را در مرقد وبارگاه وحصار سنگی خاکی مجویید.
در دفتر پردیوری در قسمت کلام « بارگه بارگه » به صراحت میتوانیم هم به تاریخچه ی دین یاری دردوره های مختلف پی ببریم وهم با تفاوت های بارز وماهیتی اعتقادات مردم یارسان با سایرادیان آشنا شویم . برخلاف متون دینی سایر ادیان که کلی گویی ودربعضی موارد مبهم نوشته شده اند ، کلام های متون دینی یارسان بسیار واضح وروشن نوشته شده است وبرای درک آن نیاز چندانی به تعبیر وتفسیر نیست وکافیست که به زبان کوردی گورانی « دفتری » هم از نظر دستور زبان واصطلاحات وهم زبان نوشتاری مسلط باشیم .
درباره نظر یارسان درمورد زیارت کعبه مجددأ به کلام پردیوری باز می گردیم :
لوام او کلام دفترم وانا
کعبه ی من جمن ای مهربانا
ورتر جه خواجام پیرش نمانا
معنی کلام : به دفتر وکلام مراجعه کردم و در آن خواندم وفهمیدم که کعبه من « جم » است وسلطان رابطه ی خدا وبندگی را در قالب « پیر »ودلیل وطالو قرار داد. / پس از این کلام م نتیجه می گیریم : هر جا که مراسم دینی « جم » یارسان به صورت دایره وار همراه با نذر ونیاز وکلام وتنبور و ظاهر وباطنی پاک برگزار گردد، آنجا کعبه وقبله ی یارسان است ودرواقع یارسان نمی بایست به سبک وسیاق وروش مسلمانان با مکانها ی مقدس خویش رفتار نماید. نوشتن شجرنامه های جعلی ( مانند شجره نامه ای که بر دیوار جمخانه ی سلطان سهاک نقش بسته است) مغایر ومخالف با اعتقادات دینی یارسان می باشد . شیخ عیسی برزنجه ای پدر ظاهری سلطان سهاک بوده اند ، لذا اساسأ شجرنامه ای که اجداد سلطان سهاک وسایر بزرگان دینی یارسان را به امامان شیعه وبزرگان دین اسلام ربط می دهد ، هیچ بنیان واساس مستند ومکتوب دینی در متون دینی یارسان ندارد وکاملأ مردود است. همه می دانیم که براساس دین یاری ، خداوند در قالب جسمانی انسان ظاهر می شود وبه همین دلیل به باور مردم یارسان سلطان سهاک خدا می باشد .بنابراین شجره نامه ی سلطان سهاک هیچ پیوند وربطی به امام موسی کاظم وزین العابدین بیمار و.......ندارد . همانطور که سلطان سهاک مقام ومنزلت خویش را از پدر ظاهری خویش به ارث نبرده است ، سایر مقام ها وبزرگان دینی یارسان نیز به هیچ عنوان مقام ومنزلت معنوی خویش را از پدرانشان به ارث نبرده اند. پس بهتراست حرکت هاوفعالیت های پاکسازی را از داخل خودمان شروع کنیم وآن بخش ازخاک وخاشاکی را که بعد از دوره ی پردیور تا کنون بدست خودمان برروی گوهر زیبای « یاری » نشانده ایم پاک کنیم وسپس به سراغ خاک وخل وخاشاکی که از سایر ادیان برروی گوهر دین یاری نشسته است برویم وآنها را بزداییم.
باید فرهنگ یارسانی را به فرزندانمان آموزش دهیم وبه آنان بیاموزیم که در دین یاری مراسم عزاداری برای بزرگان دین مان نداریم . باید صراحتأ به فرزندانمان بگوییم که مراسم عاشورا وتاسوا ، عید غدیر ، عید قربان وسایر اعیاد ومناسبت های اسلامی مربوط به یارسان نیست وما فقط به آنها احترام می گذاریم . باید به فرزندانمان بیاموزیم که تفاوت بسیار زیادی است بین مقوله ومفهوم واژه ی « احترام گذاشتن» و « قبول داشتن».باید به فرزندانمان بگوییم که : یارسان به کتاب به قرآن احترام می گذارد. اما اگر به فرزندانمان بگوییم که یارسان کتاب قرآن را قبول دارد، آنگاه فرزندانمان حق دارند از ما بپرسند : « پس چرا به دستورات کتاب قرآن عمل نمی کنید؟ چرا نماز نمی خوانید؟چرا در ماه رمضان سی روزه نمی گیرید؟ چرا خمس وزکات پرداخت نمی کنید؟ چرا در ازدواج چهار زن اختیار نمی کنید، چرا سفر حج نمی روید؟ چرا قصاص به نفس نمی کنید؟ وهزاران چرا ی دیگر .
پس بهتر است خودسانسوری نکنیم وبه بهانه ی « سرّمگو» حقیقت را از فرزندانمان پنهان نکنیم وواقعیت « دین یاری » را برای فرزندانمان توضیح بدهیم. بیاییم واز خودمان وفرزندانمان شروع کنیم . چراکه از قدیم گفته اند «ازماست که برماست».
درپایان امید است که مردم عزیز یارسانی روستای « بان زرده » دربرخورد با احداث این حسینه به مانند مردم گهواره رفتار کنند. در سالهای دهه ی شصت که مسجدی بانام مسجد حضرت علی ازطرف دولت در گهواره گوران ساخته شد، هیچکس نه تنها هیچگونه همکاری وهمیاری دراحداث مسجد نکرد بلکه از تردد به داخل این مسجد به مناسبتهای مختلف نیزخودداری نمودند وعاقبت با همکاری وهمت والای خویش جمخانه ی بزرگی در گهواره ساختند وهمکنون از آن برای مراسم ومناسبت های دینی یارسان و مجلس ختم استفاده می کنند. مردم بان زرده نیز میتوانند با همت همکاری وکمک سایر یارسانی ها ، جمخانه ی « حساو زنگی » داوود را به پایان برسانند و اهمیتی به حسینیه ی ساخته شده ندهند واز تردد و قبول سرایداری ومتولی شدن آن خودداری کنند.
سید فریدون حسینی گهواره ای بیست وهشتم مرداد نودوچهار برابر با 19.08.2015
با تشکر از جناب آسید فریدون حسینی قلمتان توانا .