Sonntag, 21. September 2014

اول آخر یار_____ میره‌بیگی ..صحبت از استقلال آئین یاری به معنای این نیست که ما دین یا تفکری را نفی کنیم


اول آخر یار



با عرض ادب و احترام به تمام یارسانیان عزیز



مقاله‌های متنوعی در سایت‌های مختلف در مورد مستقل بودن آئین یارسان نگاشته‌شده است، و در چند روز اخیر نیز، بعد از گفته‌های آن یارسانی محترم شدت بیشتری پیدا نموده است. باید بعرض عزیزان خواننده


برسانم که صحبت از استقلال آئین یاری به معنای این نیست که ما دین یا تفکری را نفی کنیم یا خدای ناکرده توهینی به دینی بنمائیم، زیرا بنابر آموزهای کلامی ما مردم یارسان برای تمام ادیان و تفکرهای انسانی احترام قائل بوده و حقوق شهروندی تمام انسانها را برابر می‌دانیم، و حتی حمایت از محیط زیست را وظیفه خود بحساب می‌آوریم.





یاران مر اوسا تیمور دلشاد بو

 آزادی مخلوق دادرسی داد بو



اگر ما به تاریخ گذشته یارسان نگاه کنیم می‌بینیم در زمانهای مختلف مردمان پیرو این آئین‌کهن ، از یک طرف ناجوانمردانه مورد هجوم بدترین تهمت‌ها و برچسب‌های ناروا قرار می‌گرفتند، و از طرفی‌ دیگر افراد خودی«ژاران» یا برای رسیدن به منافع بیشتر و یا ترس از وضعیت موجود از هر ترفندی برای به انزواع کشیدن و از بین بردن این آئین کهن دریغ نورزیده‌اند تا بتوانند خود را مخلص و وفادار با اکثریت جامعه بویژه حکام نشان بدهند.



قرن 14 هجری شمسی(قرن بیستم ) نیز ما نمونه‌های زیادی از این چنین افراد در بین خود داشته‌ایم.



در سالهای اخیر بارها در مقالاتی که در روزنامه‌ها به چاپ رسیده و یاکتابهای‌ که از طرف افراد غیر یارسانی انتشار پیدا کرده ما را با بدترین توهین‌ها غیر مسلمان، منحرف و مشرک می‌دانند و یا می‌دانسته‌اند، ولی جالب اینجاست، که کسانی که خودشان از این جامعه هستند و به هر بهانه‌ای با انتشار نامه‌هائی می‌خواهند خود را افراد شاخص این جامعه جلوه بدهند، سعی می‌کنند در نوشتن اعلامیه ها و اطلاعیه‌ها از همدیگر سبقت بگیرند، در جلسات خصوصی با مسئولین، با کمال افتخار یارسانیان را مسلمان می‌نامند، و کسانی‌را که پیگیر حقوق شهروندی این جامعه هستند از خود نمی‌دانند و هر گونه همکاری با آنها را تحریم می‌نمایند.



اخیراً نیز این سید محترم کرکوکی! که در چند سال اخیر متأسفانه میداندار تفرقه و تخریب دیگر خاندانهاست، پا را از دیگران فراتر گذاشته و به جای جلسات خصوصی در میدیاها ظاهر می‌شود و گفته‌های به زبان می‌آورد که به اندازه سر سوزنی به آن اعتقاد ندارد برای نمونه ایشان گفته‌اند که ما مسلمان هستیم، بنده از ایشان که یک مسلمان است می‌پرسم آیا میدانید که فاصله بین اسلام و کفر به اندازه به جا آوردن و یا نیاوردن نماز یومیه است، پس شما که نماز نمی‌خوانید پس کافر به اسلام هستیدء اما مردم یارسان اگر نماز نمی‌خوانند به خاطر این است که مسلمان نیستند و عبادات خود را به زبان آئینی خود انجام می‌دهند.



در چند سال گذشته همراه با چند نفر از دوستان سفری به کرکوک داشتیم ، شب در یک جمی که از طرف یاران تدارک دیده بودند شرکت نمودیم، در آنجا به ما گفتند که قرار است این سید محترم نیز در جم شرکت کند، بعد از ساعتی دیدیم یکی با قدی متوسط و عبای کرم رنگی که چند نفر نیز اورا اسکورت می‌کردند وارد جم شدند یکی عبای اورا بر می‌داشت یکی گردو خاک لباسهای اورا می‌تکاند و دیگری خبر می‌داد که جم نشین آگاه باشید که جناب آقا دارند تشریف می‌آورند، ما چند نفری که برای اولین بار او را می‌دیدیم (از قبل آوازه او را شنیده بودیم) این همه سرو صدا و غرور و دنگ و فنگ برایمان تعجب آور بود، فردی را دیدیم با چندین برابر وزنش غرور و خود‌خواهی، همانجا دوستان با هم این کلام سید خاموش را زمزمه نمودیم:



ار مَه شنوينه، ار مَه شنوينه
 موچياريت مكـــري ار مَه شنوينه



هــرگز منيـره دستت و سينه‌
 مواچه ويم خاصه‌نان آي گسه‌نينه



هوهوي سواران باطني موازوت چه آ زينه




سيدخاموش مي‌فرمايند: شما را نصيحت مي‌كنم اگر مي‌شنويد، هرگز دستت را با غرور و تكبر به سينه مگذار و بیان مکن كه من خوب هستم و دیگران بد مي‌باشند، زيرا ياهوي سواران حق شما را از روی اسب غرور و خودخواهي سرنگون خواهد نمود.»



در جم بحث‌های ما با ایشان به درازا کشید از ایشان خواستیم که به تفرقه در بین خاندانها دامن نزند که متأسفانه همچنان بر اسب غرور و خودخواهی سوار بود ولی ما امیدوار بودیم که روزی ایشان از زین غرور و خودخواهی به زمین خواهد افتاد که آبروی از دست رفته‌اش را هیچ موقع به او باز نخواهد گشت. و این همان روزی است که کلام بالا به آن اشاره نموده است.



ما مردم یارسان به دید مثبت به این قضایا نگاه می‌کنیم زیرا سلطان سهاک در هر زمانی برای مردم یارسان آزمونهائی برگزار می‌نماید، در زمان اخیر نیز تمام این رویدادها آزمونی بس بزرگ است اگرهر یارسانی بتواند از این آزمون سربلند بیرون بیاید،می‌تواند به یارسانی بودن خود افتخار نماید.



هر چه موینی دست حق چنه
 حق بین جه حق موینو کج بین چه بنه



مطمئناً در هر آزمونی کسانی هستند که نمره قبولی را کسب نمی‌کنند و از دور خارج خواهند شد.



افراد بالا نیز از زمره چنین کسانی هستند، که سالهای سال براسب مراد سوار بودند، حال به یُمن رسانه‌های ارتباط جمعی دیگر نمی‌توانند با عوامفریبی و تفرقه‌اندازی بین ملت شریف یارسان همچنان به تاخت و تاز خود ادامه بدهند.



وظیفه ما مردم یارسان در این برهه زمان این است بدون هیچگونه تعصبی هر کسی و در هر جایگاهی که به خواسته‌های قانونی این جامعه پشت پا می‌زند و یا باعث تفرقه و تشدد در بین این جامعه می‌شود با کمال ادب آنها را افشا و از خود برانیم..



در پایان عرایضم دین جدید این آقایان را به خود و خانواده‌شان و تمام طرفداران محترمشان تبریک عرض می‌نمایم و آرزوی توفیق برای بجا آوردن احکام دینشان از کتاب احکام«نان به نرخ روز» را دارم.



ما مردم یارسان نیز به یارسانی بودن خود افتخار می‌کنم و کلام پیر شرط و بزرگوار یارسان پیربنیامین را همیشه و در هر حال با خود زمزمه می‌نمائیم، و از هیچ کس و هیچ چیزی نمی‌هراسیم، نان خالی خویش را می خوریم و کتاب احکام «نان به نرخ روزخوردن» شما را هم تحریم می‌کنیم.



ار جهان تنگ بو ، ار جهان تنگ
بو سرانسر جهان پنه‌مان تنگ بو



پرچیــن دوران پــردار و سنگ بو
 نیزه و تورزین غرشت جنـگ بو



ژاران و خاران تیخشان و چنگ بو
 آو سیروانمان و سیـاه رنگ بو



کــوان و روان بار چیو فـرنگ بو
 زر و یاقوت بو بور و نهنــگ بو



چوار حلقه دورمان شیر و پلنگ بو
 اژدهاوماران حلقه‌شان تنگ بو



ایمی امــــــر تـو ماورمی و جــا
 ترسمــان نین پی روژ داوا



دایـــم مـــواچی سلطانمان خــوا
 کرمـــدارنی پی روژ و شــــوا



یارانی جـوز شان دان چه پردیورا
 آشان دی‌ نین‌ و صایو ســــرا



سرشان سپاریان روحشان هن وریا
 مزانان سلطان جای حج و کاوا



هــــرچه میلت بو صــلاتن صـلا
 ار زر واران کی یا باری بلا



پی یاران تو تیــــخ دران جـــلا
 تیخ یار نمـــورو نمـــوو فنا



امیدوارنی صـــــایو هفت سمـــا
 یاران خاصـــت نوزی و دمــا



ار چه کــوه بونان یا چــه ور
 قلا
 فـــرقشان نین سلطان اعـــلا



می‌فرمایند: اگر سراسر جهان به ما یاران تنگ شود، اگر حصاری از موانع و مشکلات ما را احاطه کرده باشد، دشمنان با نیزه و تبرزین با ما جنگ نمایند، ژاران « افراد یارسانی نان به نرخ روز خور» و دشمنان بر علیه ما دست به اقدام بزنند و حقیقت را وارونه جلوه دهند همانطوریکه آب شفاف سیروان را سیاهرنگ توصیف کنند.، کوه و دشت«خشکیها» مانند فرنگ به دریا تبدیل شود و همه جا را آب بپوشاند، و زر و یاقوت و یا ببر و نهنگ باشد«زیباییها را ترسناک جلوه دهند»، دورتا دور ما از شیر و پلنگ«درندگان» پر شود و اژدها و ماران «کنایه از دشمن»حلقه خود را تنگ‌تر کنند، هرچه امر شماست ما آنرا به جا می‌آوریم و برای روبرو شدن با آنها هیچ باکی نداریم، دائماً می‌گوئیم سلطان خدای ماست و بخشنده‌ای است‌که همه زمان لطف او شامل حال ما می‌شود، یارانی‌که طبق قانون پردیور جوز داده‌اند دیگر صاحب سر و مال نیستند، آنها سرسپرده شده‌اند و روحشان آگاه و دانا است و می‌دانند که سلطان کعبه آمال و آرزوهاست، ای سلطان اعلاء هر چه میل شماست برای ما حجت است اگر ما را زر باران کنید و یا ما را دچار بلایا نمائید، اگربرای یاران تو تیغ تیز کنند تیغ یاران شما را نخواهد برید و از بین نمی‌روند زیرا همیشه روحشان زنده و آگاه است و از این راه دست بر نمی‌دارند، ای‌کسی که‌گرداننده سماوات هستی امیدواریم یاران مخلصت را از خودت دور نکنی، در هر موقعیتی چه در کوه باشیم و یا در کاخ همیشه به شکرگزاری درگاهت مشغول خواهیم بود.



توفیق همه یارسانیهای مخلص را از سلطان آرزومندم...                       میره‌بیگی

Freitag, 19. September 2014

احضار سید امین عباسی از اعضای " مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان" توسط پلیس امنیت کرمانشاه



احضار سید امین عباسی از اعضای " مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان" توسط پلیس امنیت کرمانشاه
===============================





هفته ی گذشته برای سومین بار سید امین عباسی از اعضای مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان از سوی پلیس امنیت کرمانشاه فراخوانده شده و مورد بازجویی قرار گرفت و ساعاتی را نیز بازداشت گردید.
بنابر اظهارات ایشان در طی ماه جاری دو بار بصورت تلفنی و یک بار نیز با ارسال احضاریه کتبی به پلیس امنیت کرمانشاه احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است . در آخرین مورد احضار با ارجاع پرونده به دادسرا با قید ضمانت آزاد گردیده است. ماموران امنیتی و بازپرس پرونده اتهام وی را "تبلیغ برای فرقه اهل حق" و " عضویت در فیس بوک " عنوان کرده اند.

Donnerstag, 11. September 2014

به قلم آسید فریدون حسینی. گفتاری درباره ی کنفراس خبری «کاکه ای های » عراق وبیانات سیدرحیم کاکه ای ویارنش



گفتاری درباره ی کنفراس خبری «کاکه ای های » عراق وبیانات سیدرحیم کاکه ای ویارنش











چند روز پیش جمعی از یارسانی ها یا« کاکه ای های» کوردستان عراق ازترس تروریست های « داعش» دریک کنفرانس خبری رسمأ اعلام نمودند که مسلمان هستند و گفتند که « کاکه ای» یک عشیره یا قوم است نه یک « دین یا آیین». بلافاصله در فضای اینترنتی ورادیوتلویزیون های کوردی ، مقالات واظهار نظرهای مختلفی درباره ی اظهارات آقای سیدرحیم کاکه ای ویارانش منتشر شد .من نیز لازم دانستم به عنوان یک کورد یارسانی نظرخود را براساس مستندات « دین یاری » بنویسم.اما قبل از هر چیز بهتر است اشاره ای داشته باشیم به فلسفه ی اعتقادی اسلام در تعامل وبرخورد اسلام با غیر مسلمانان دردنیا.
ازنظرقرآن وعلمای اسلام مردم دنیا به دودسته ی اصلی « موء من وکافر » تقسیم می شوند. موء منین کسانی هستند که به همه ی اصول دین اسلام اعتقاد قلبی وعملی داشته باشند. هر کسی که منکر حتی یک مورد از این اصول دین بشود « کافر » محسوب می گردد. از نظر اسلام کافر به طور کلی بر دو نوع است : کافر اهل کتاب وکافر غیر اهل کتاب . کافر اهل کتاب یعنی پیروان ادیان ابراهیمی که نامشان در قرآن آمده وبرسمیت شناخته شده اند« دین یهود » و دین مسیحیت». سایر افراد چه پیرودین های دیگری باشند یا نباشند « کافر» نامیده می شوند . کافراهل کتاب به دو دسته تقسیم می شوند : کافر« ذ می » و کافر« حربی ». درواقع دربلاد وحکومت اسلامی پیروان دودین مسیحیت ویهود درصورتی که به جنگ وعناد با اسلام درنیایند میتوانند با پرداخت « جزیه » در پناه و « ذ مه » ی حکومت اسلامی زندگی کنند. اما اگر به جنگ وستیز با حکومت اسلامی برخیزند ، « کافر حربی » نامیده میشوند ومجازاتشان مرگ است. ازنظر اسلام اساسأ کافر غیر اهل کتاب وکافرانی که فاقد دین هستند ، حق حیات وادامه ی زندگی ندارند ، چه بجنگند یا نجنگند مال وناموس وریختن خونشان حلال ومباح می باشد. برای اطلاع بیشتر دراینباره می توانید به سوره مائده آیه 12، 13 و آیه 33 سوره توبه آیه 123،29،5،28سووره بقره آیه 190سوره نساء آیه 89 مراجعه کنید. اما ببینیم آیا واقعأ پیروان دین یاری که درعراق « کاکه ای » ودرایران به « اهل حق » و یارسانی معروف هستند، آیا مسلمانند؟؟

اینجانب و بسیاری از یارسانی های داخل وخارج از کشورایران ، درطول سالهای گذشته مقالات متعددی درزمینه مستقل بودن « دین یاری » و مردم یارسان وکاکه ای نوشته ودرفضای مجازی منتشر کرده ایم . درآخرین مقاله ای که چند ماه پیش در رابطه با جلسه رسمی عده ای از سادات وبزرگان یارسان با آقای یونسی نوشتم ، صراحتأ دلائل منطقی ،کافی و مستند دررابطه با استقلال دین یاری و تفاوت های فاحش آن با دین اسلام بیان نمودم . همکنون بخشی از تفاوت های اصلی وفاحش « دین یاری »با ادیان ابراهیمی وعلی الخصوص اسلام رایادآوری می کنم.

همانطور که میدانیم دین اسلام دارای اصول دین وفروع دین می باشد . اصول دین اسلام که به شرح زیر است : توحید / معاد و نبوت . که البته اهل تشیع دواصل دیگر به آن اضافه نموده است : عدل و امامت.

1.توحید :ابتدا باید متذکر شوم که دین یاری یک دین کاملأ « کوردی »ومستقل است. تقریبأ هشتاد درصد پیروان این دین ازملت کورد ومابقی فارس زبان یا ترک زبان می باشند که درناشی از عظیمت بعضی از بزرگان دین یاری به مناطق غیرکورد نشین ویاناشی از تبعید یارسانی های کوردی که است که صدها سال پیش به مناطق غیرکوردنشین تبعید شده اند . پیروان دین یاری در ایران معروف وشناخته شده به « اهل حق» یا « یارسان» ودرکوردستان عراق « کاکه ای » هستند. براساس آموزه های متون دینی یارسان ، دین یاری دارای دودوره ی تاریخچه پنهانی وآشکارا می باشد که از پیش از خلقت وپس از خلقت تا حدودأ هفتصد وپنجاه سال پیش دوره پنهانی یا دوره ی « رمز راز وسرّ مگو» بوده است وبعد از این دوره، دوره ی آشکار شدن یا دوره « پردیوری» نامیده می شود. برخلاف ادیان ابراهیمی که متون مقدس خویش را « کتاب آسمانی » می نامند، پیروان دین یاری متون مقدس دینی خود را « دفتر پردیوری» یا« سرانجام » می نامند که به زبان کوردی گورانی یا هورامی می باشد.البته متون دیگری بعد از دوره پردیور درتأیید ،توضیح وتفسیر دفترپردیوری آمده است که همه مورد تأیید واحترام مردم یارسانی هستند.متونی مانند « دفترهای جهل تنه آسیدبراکه» دفتر شیخ امیر، دفتر قوشچی اوغلی وبیست وچهار گوینده.
کتاب آسمانی ادیان ابراهیمی فرامین ودستورات خداوند است که به صورت نثر وتحت آیات وسوره به وسیله ی فرشتگانش به پیامبرش ارسال گردیده است درواقع کتاب های آسمانی متکلم الوحده یا تک صدایی هستند. اما « دفتر پردیوری » حاصل گفتمان ودیالوگ جمعی « سلطان سهاک» ویارانش می باشد که درقالب نظم واشعار موزون آمده است. براساس نص صریح متون دینی، در« دین یاری» شاهد انسان خدایی هستیم یعنی خداوند طی چندین دوره متفاوت درقالب انسان برزمین ظاهر گشته وبدون واسطه همراه با یارانش ،هفتن وهفتوانه، چهل تن وچلانه بامردم به سخن نشسته وگفتگو کرده است . نهایتأ در دوره ی پردیور که زمان آشکارشدن دین یاری است، خداوند در قالب وجود یک مرد کورد به نام «سلطان سهاک » دربرزنجه عراق ظاهر می شودوسپس ازآنجا به منطقه پاوه و اورامانات ایران عزیمت نموده ودین یاری را آشکار می کند. بنابراین فلسفه انسان خدایی نمی تواند بر فلسفه توحید اسلامی منطبق باشد. ضمنأ مردم یارسان کعبه وحج را قبول ندارند وبه زیارت نمی روند چون کعبه ی آنها « جم » است . « جم » همان تجمع دینی که یارسانی ها دایره وار دور هم می نشینند وبا تنبورنوازی وسرود دینی مراسم مذهبی خودرا به جا می آورند . متون دینی یارسان « دفترپردیوری » دراینباره چنین می گوید:

لوام ئه و کلام کلامم وانا
 کعبه ی من جمن ای مهربانا

معنی : به جم یارسان رفتم وکلام یاری را خواندم ، وبدرستی که « جم » کعبه من است ای عزیز

پس در هر مکانی هر کشوری وهر نقطه از دنیا که « جم » یارسان تشکیل شود ، آنجا کعبه یارسان وکاکه ای است.

2.معاد: همانطور که میدانید دین یاری به « دونای دون» اعتقاد دارد که درزبان انگلیسی به آن « ری اینکارنیشن می گویند . « دون» به معنی جامه یا لباس است ومنظور از عبارت دونای دون این است که انسان از دو بخش تشکیل شده جسم وروح . دریک پروسه تکامل معنوی روح در قالب های متفاوتی در دنیا ظاهر خواهد گشت وزندگی خواهد نمود و با انجام اعمال درست وصحیح به درجات بالاتر یا با اعمال زشت وپلید به دجات پایین تر می رود تا نهایتأ در این پروسه تکامل معنوی با منبع اصلی کمال وذات خداوندی (یعنی سلطان سهاک) همگون ویکی شود. براساس این فلسفه دنیا همچون آینه ای است که اعمال ما را منعکس خواهد نمود و هر شخص بواسطه ی رفتارش به طور اتوماتیک یا به پله ی بعدی تکامل معنوی پا می گذارد یا بلعکس. دردین اسلام فقط یک بار به انسان فرصت زندگی در دنیا داده می شود اما در دین یاری ، انسان چندین بار در کالبد های مختلف دردنیا زندگی خواهد نمود تا خالص وپاک شود.بنابراین فلسفه ، یارسان به بهشت وجهنم ومعاد ادیان ابراهیمی ومخصوصأ اسلا م اعتقاد ندارد.

3.نبوت : دین یاری نه تنها به همه ی ادیان واعتقادات احترام می گذارد بلکه حتی در چارچوب پروسه ی « دونای دون » واز حیث تاریخی نیزاز همه ی پیامبران وبزرگان وحتی بعضی از امامان شیعه نام برده و درباره ی نقش تاریخی وظایف آنان بحث می کند ووجود آنان را به عنوان ضرورت اجتماعی تاریخی آن مرحله ازتاریخ جامعه ی مربوط به آن پیامبران برای رسیدن به مراحل بعدی تکامل معنوی مورد بررسی قرار می دهد.لیکن باید دانست که تفاوت زیادی بین قبول داشتن واحترام گذاشتن وجوددارد . به عنوان مثال اگر دین یاری بخواهد دستورات واعمال پیامبر اسلام را قبول داشته باشد پس باید به پیروان خود دستور بدهد که روزانه پنج نوبت نماز بخوانند ، سی روز روزه بگیرند،وغیره........ توضیحات مربوط به دوره های مختلف دین یاری در بخش کلام « بارگه بارگه » دفتر پردیوری آمده است. ضمنأ دردین یاری ، مطلقأ سیستم پیغمبری وجود ندارد . وخداوند دردوره های مختلف درقالب انسان ظاهر می شود که این موضوع با ختمی مرتبت بودن پیامبر منافات دارد.
4.عدل . عبارت عدل یک مفهوم کلی است که هر کس به واسطه ی اعتقادات وایدئولوژی خود به آن معنی خاصی می بخشد. مثلأ در اسلام زنان نصف مردان ارث می برند درصورتیکه در دین یاری زن ومرد برابرند. دردین اسلام تعدد زوجات وچند همسری کاملأ شرعی ومقبول است اما در دین یاری تک همسری وجودداردوچند همسری ممنوع است. مجازات دزدی در اسلام قطع دست می باشد ومجازات قتل ، قصاص به نفس ومجازات زنای محصنه ، سنگسار است. واجرای این قوانین به مثابه برقراری عدل وداد خداوند برروی زمین است. اما در دین یاری نه قصاص وجوددارد ونه مجازات قطع دست. دردین اسلام خداوند عدل نهایی را درقیامت اجراء می کند . افراد بی ایمان را با آتش جهنم وگرزهای سنگین وسوزان مجازات می کند ووقتی گناهکاران تشنه می شوند ، به آنان از چرک وخونی که از بدنشان جاریست به جای آب به آنها می دهد .به مو ء منان نیز حوری های بسیار زیبا درزیر درختانی که عسل در جوی هایش روان است پاداش می دهد واینها همه تعریف عدل وعدالت خداوند است . اما دین یاری به هیچکدام از این موارد اعتقاد ندارد. عدل وعدالت دردین یاری به مفهوم مهربانی ،گذشت وانسانیت حتی در حق دشمنان است . به همین دلیل در متون دینی یارسان « درویش نوروز » از چهل تنه آسیدبراکه می گوید:


هر کس وبدی ها نه شکستم
 من و راهنما راگه ش مه وسم

معنی کلام : هرکس که با نیرنگ وبدی در صدد نابودی وشکست من است ، من با راهنمایی ومهربانی راهش را می بندم .

بنابراین مفهوم عدل وداد دردین یاری کاملأ متفاوت با اسلام است.

5. امامت : به طور خلاصه وبدوراز بحث سیاسی واجتماعی میتوان گفت که امامت بدعت ونوآوری تشیع اسلامی است که بنیاد وپایه ی اصلی آن موروثی بودن این مقام است به این معنی که امامت از امامان معصوم شیعه به فرزندان ونوادگان شان به ارث رسیده است . دردین یاری ارث و میراثی بودن مقام های دینی، هیچ معنی ندارد یعنی ازنظر فلسفه یارسان وکاکه ای شجرنامه کاملأ بی اعتبار وبی معنی است وکسی نمی تواند اصل ونسب پدران خویش را د ستمایه ی تقدس وپرستش خود قرار دهد. « کلام دین یاری » دراینباره می گوید :

راگه ی حقیقت نیه ن ومیراث
 حق و کسی ون راگه ش بو راس

معنی : در دین یاری که راه حقیقت وراستی است جایگاه انسانها براساس نام پدران وارث ومیراث بردن اصل ونسب پدران نیست بلکه براساس عملکرد ورفتار صحیح افراد است .وحق باکسی است که عملکرد ورفتارش درست باشد ودرراه حق باشد.

به همین دلیل است که مثلأ سلطان سهاک ،شاه ابراهیم ،بابایادگار ، داوود کوسوار، بنیامین ، رمزبار،پیرموسی و.....که از بالاترین مقام های دینی یارسان هستند ، نه مقامشان را ازپدر به ارث برده اند ونه مقامی رابه ارث به کسی بخشیده اند. دردین یاری مقام الوهیت ومعنویت دینی ، عقل ودانش وتدبیراست که « ذات وباطن » نامیده می شود. منبع ومأخذ اصلی دریای بی کران ذات ، باطن ،عقل ودانش ، سلطان سهاک است که براساس لطف وکَرَم خویش به هر کسی بخشی از آن را عطا نموده اند . کلام دین یاری دراینباره چنین می گوید:

جه کان کَرَم دایه ن یک بشی
 بعضی فراوان بعضی خوا چه شی

هیچکس نه خزمه ت نمونامحرم
 بشی مه یه ران یا زیاد یا کم

معنی : سلطان سهاک از معدن لطف ومحبت وذات وباطن سهمی را به هر کس داده است . بعضی به اقتضای عملشان بسیار زیاد از این سهم بهره برده اند وبعضی بسیار کم درحد چشیدن. / هیچکس از این معدن ذات بی نصیب نخواهد شد لیکن بعضی سهم زیاد بعضی سهم کمتر (که به اقتضای اعمال ورفتار صحیح وکردار ورفتارخویش سهم خواهند برد.)

اما غیر این پنج مورد تفاوت موارد زیاد دیگری از تفاوت های فاحش دین یاری واسلام وجود دارد که به دو نمونه ی مهم آن اشاره می نمایم . دراسلام موسیقی وغنا حرام است . حضرت امام جعفر صادق حدیثی دراینباره دارند ایشان می فرمایند : « در هر منزلی که ساز ، موسیقی نواخته شود وصدای غنا وشادی ایجاد شود، آن خانه درروز قیامت برسر صاحبش فرو می ریزد ومورد غضب خداوند قرار خواهد گرفت.».

به همین دلیل است که هنوز بعد از 35 سال که از عمر جمهوری اسلامی می گذرد ، نشان دادن ادوات وسازهای موسیقی در تلویزیون ممنوع است.

دردین یاری عبادت وراز ونیاز ودعا به صورت جمعی وبا نواختن موسیقی دینی به وسیله ی تنبور انجام می گیرد . زندگی یک پیرو دین یاری با نوای دل انگیز تنبور و 72سرود دینی عجین گردیده است . وقتی که یک یارسانی بدنیا می آید با نذر ونیاز ومراسم مخصوص نام گذاری همراه با نواختن تنبور وخواندن سرود دینی زندگی را آغاز می کند چهل روز بعد از بدنیا آمدن مراسم سرسپردگی ویا « جوزشکانن» همراه با ساز تنبور وسرود دینی انجام می پذیرد که در واقع این مراسم ثبت نام معنوی فرد مذکور در دفتر دین یاری است .یارسانی ها مراسم روزه خود را نیز درطول سال با همین مشخصات به جا می آورند .درنهایت درزمان مرگ نیز ، یک یارسانی همراه با نوای تنبور وخواندن سرود دینی به خاک سپارده می شود . بنابراین از این نظر هم هیچ نزدیکی ، شباهت وقرابتی بین اسلام ویارسان نیست.

دردین اسلام « امر به معروف ونهی از منکر » یعنی تذکر دادن به مردم ودخالت در امور شخصی مردم از واجبات دین است . به همین دلیل دردین اسلام شاهد صدور فتوا های دینی زیادی مبنی بر حلال وحرام کردن ویا حکم جهاد وتصرف مال واموال دیگران ازطرف ملایان وفقها هستیم. اما دین یاری مطلقأ اینموارد رد می شود دراینباره درمتون مقدس «دفتر پردیوری » چنین می گوید:

موچیاریت مکری مکریت وموچیار
کار ناشایست وخلکان موینی سر بوزه و وار
 پادشام حیا مکرو جه مرد حیادار

موچیاریت مکری ارمشنوینه
هرگز دست ویت مه نیه ر وسینه
 مواچه من خاصه نان توگسینه
 هوهو سواران باطن موزانت جه زینه

معنی : تورا پند می دهم که اگر کار بد وزشتی از دیگران دیدی فقط از آنان دوری کن وحیا وحرمت نگهدار ، که سلطان سهاک نیز لطف می کند به کسی که حیا وحرمت نگهدارد.(یعنی لازم نیست کسی را نصیحت کنید و درامورشخصی او دخالت کنید)

تورا پند می دهم اگر که خوب بشنوی ، هرگز مغرو نشو وکبروغرو نفروش وخود را خوب ودیگران بد مپندار، که اگر چنین کنی دست پنهانی حق ترا از مرکب زندگی به زمین خواهد زد.

درجای دیگری از متون مقدس در بخش « دفتر نوروز» چنین می گوید:

دل جم درویش جفای جور وشان
 مایه عقل وهوش ادب وارکان
 فکر ومعرفت ، تجربه وتدبیر آراسته ی جهان وسفته ی سریر

معنی : در « جم» یارسان ودرزندگی تان عقل ،هوش ،ادب واحترام را مدنظر داشته باشید چرا که همه ی جهان براساس تفکر ومعرفت وعقل وخرد بنیاد نهاده شده است .

براساس فاکت هایی که از متون دین یاری ارائه شد، ما یارسانی ها وظیفه نداریم که صبح تا شام برای مردم سخنرانی کنیم وفتوا بدهیم وکسی را نصیحت کنیم زیرا معتقدیم که مشکلات اخلاقی جامعه یک درد اجتماعیست . مثلأ یک نفر معتاد به مواد مخدریاکسی که آلوده ی مشکلات اخلاقی گردیده ، خود یک قربانی وبیمار محسوب می شود که نیاز به کمک ومساعدت دارد نه مجازات ونفرین ورانده شدن از جامعه.

آخرین موردی را که به عنوان مستقل ومتفاوت بودن دین یاری میخواهم بنویسم دررابطه با موضوع داستان ایمان آوردن یکی از علمای بزرگ اهل تسنن به دین یاری در دوره « پردیور » وسلطان سهاک است.

عابدین جاف یکی از ملایان بزرگ اهل تسنن کوردستان بود که نه تنها توهین ها وتهمت های زیادی به « کاکه ای ها» یا « یارسانی » ها می زد بلکه به انحاء مختلف اقدامات خرابکارانه واذیت وآزار زیادی درحق سلطان سهاک ویارانش روا می داشت ، لیکن سلطان سهاک نه تنها از مقابله به مثل خودداری می نمود بلکه هربار بیشتر از قبل با مهر ومحبت وبحث ، گفتگو ودیالوگ با او ویارانش برخورد می کرد . تا اینکه رفتار انسانی سلطان سهاک ویارانش باعث شد عابدین جاف به دین یاری ایمان آورد . در« دفترپردیوری» دراین باره از قول عابدین جاف چنین می گوید :

یاران نازانم چیمه
ئه مرو وک روژان ترنیمه
خدای هفت طوق زمین و آسمانم
 به چاوی خوم دیمه
 ای عابدین قایم دینه
 دنیا به م وینه رنگینه
ای عابدین لاو لاوه
 هه مو کتیو کلام الله ت خستگه به م لاوه
 دی ناخوینم سیاه خطان
 ناروم به کنجی مزگه وتان
 ئه روم به خزمه تی سلطان
 عز عابدینم کرّ فقیان
 ره فم ئه کرد به کاکه ی یان
 پیکولم وه شان به ریگه یان
 ویلمی کرد له ریگه یان
 تا رویم به خزمه تی سلطان
 خوای کم گه ره که له برّ وبار بی
 له گه ل غلامان شیرین گفتار بی و

معنی : یاران نمی دانم امروز چرا چنین هستم ، مانند روزهای دیگر نیستم ، من خدای همه ی جهان (سلطان سهاک)را با چشمان خودم می بینم .ای عابدینی که دینت خیلی محکم وپایدار بود دنیا ی واقعی وحق اکنون این است. ای عابدینی که مانند کودکی تازه بدنیا آمده ای// آری من دیگر به مسجد نخواهم رفت کلام الله را دردست نخواهم گرفت ونخواهم خواند// من به خدمت سلطان سهاک می روم // من عابدین پسر فقیان هستم // من بودم که کاکه ای ها ویارسانی ها را اذیت می کردم ودینشان را رد می کردم ودرراه ها خار وخاشاک می گستراندم تا پیروان سلطان را از راه پردیور گمراه کنم // تا اینکه به خدمت سلطان سهاک رسیدم وبه او ایمان آوردم //آری من خدایی را می پرستم که درزمین ودرکنارم باشد وببینم خدایی که با بندگانش مهربان وشیرین زبان است خدایی که قهار وجبار نیست.

زیبایی و جالب بودن کلام عابدین دردفترپردیوری این است که او با همان زبان کوردی «سورانی وجافی خویش ،احساسات واعتقاداتش را بیان می کند . البته فاکت ها ، نمونه ها ودلائل بسیار زیادی میتوان برمستقل بودن ،کوردی بودنوغیراسلامی بودن دین یاری برشمرد ، اما فعلأ به همین مقدار بسنده می کنم.

بااحترام . سیدفریدون حسینی . اسلو نروژ 11.09.2014 برابر با بیستم شهریورماه 1393

سید حشمت شاه ابراهیمی



سلطان مرمو:
سه کار نه مبو و پیر بخشان:
اول چنی جوز حقیقت لخشان
دوم خطای خاندان کردن
سوم ژ پیمان یاری ویردن

یاران دلسوز یارسانی هر أوو جوره که خودان آگادارین چَن نفر فره کم له مقابل تلویزیون حاظر بین و رسماً اعلام کردن که أیمه یک عشیره مسلمانیمن و باورمان صد له صد اسلامه و مُنکر بین که کاکه ئی یک آیین، مُبارکیان بوو أیمه هیچ مُشکلی ولیانا نَیریم، اما دیتّر طبق گوفته حضرت سلطان ئی ا شخاصه یارسانی و حساوو ناتیین، و هر کسیش و أیانه نذر دوعا بیید نذریانیش قبول نیه و له مقابل پیر بنیامینش
گُناکار و حساو تیین.
دُعاگو
سید حشمت شاه ابراهیمی

اطلاعيه كانون آئيني ياري استكهلم

اطلاعيه
بنام ايزد توانا



يارسانيان محترم همانطوري شنيده ويا در تلويزيون هاي و ديگر رسنهاي خبري هريم كوردستان مشاهده كرده ايد! آقاي سيد رحيم كاكه يي يكي از سادات ساكن كركوك با چند نفر از پيروان هم عقيده اش در مقر علماي اسلام در كوردستان حضور يافته ،و اعلام داشته كه ، دين كاكه يي ،اساسش اسلام مي باشد،و ايشان طي بياني اعلانامراتب تسليم خود را اعلام نموده اند.اين اقدام حيرت انگيز نامبرده و همراهان موجب تعجب ، مردم يارسان گرديده.
تعجب از اين نظر سيد رحيم مطابق روش ابا واجداديش هر ساله مردم كاكه يي كوردستان را در مكاني بنام علي سرا جمع نموده و با برگزاري مراسم نذر و نواختن تنبور و ادا كلام از دفاتر يارسان تمام شب را در صفا بسر بردند حالا چه عاملي سبب شده ؟آقا سيد رحيم بدور از شأن مردم كاكه يي و يارسان دست به چنين اقدامي زده الااعلم ؟ بدينوسيله كانون آئيني ياري و يارسان خارج از كشور با اطمينان به اساس دين ياري و روحيه پولادين و خلل ناپذير جامعه يارسان تسليم سيد رحيم غير عادي مي داند. اما در طول تاريخ اينگونه اشخاص كم نبوده، كه در مقطعي از زمان تقش عوامفريبانه ي داشته اند. و هنگامي كه بدوربر خودشان نگاه كرده اند كه بتصور اينكه
مردم را كيش مات نموده اند، هواداراني را براي خودش بعنوان نيروي فشار در جهت مقاصدشان مورد سوء استفاده قرار داده اند. اما ،اينها قبل از هر مطلبي خود شان را براي مردم آشكار كرده اند.البته آقا سيد رحيم نه اولي است و نه آخري مي باشد.
هيأت رهبري كانون آئيين ياري از جامعه يارسان و كاكه يي ميخواهد گول اينگونه اشخاص نخورند ودر مقابل اين چنين اتفاقي كه در بين تمام پيروان اديان مختلف روي مي دهد اهميت قائل نشوند.زيرا چشمه زلال ياري و يارسان عتش تشنگان راه حق و حقيت را فرو مي نشاند .كساني كه سالها ازآب اين چشمه بهره مند گرديده اند ولي نياز فزو نشاندن خويش را در رودبار ديگري مي بينند راه باز جاده پاك ،همانطوري در دين ياري براي گرويدن به دين ياري تبليغ نمي شود. مانع نيز براي خروج هيچ كسي وجود ندارد . مردم يارسان در خت تنومند ياري چنان درقلب جامعه ريشه دوانده اگر روز ١٠٠ سيد رحيم به دين ياري پشت بكنند شاخ و برگ درخت پر بار ياري جلوه گر تر مي شود به اميد پيوند برادري ما يارسنيان بي اعتناء به اعمال و نيرنگ اشخاص دو دينه پرچم يارسان بر افراشته و وبر قرار است اميدوارم تخريب زيارتگاهاي بابايادگار شاه حياس در بغل گوش آقا سيد رحيم و وقلمداد نمودند دين كاكه يي به اسلام طبق گفته ايشان را موجب مأيوسي پيروان دين ياري. نگردد. كانون آئيني ياري
استكهلم
سوئد
تاريخ ٢٠١٤/٠٩/٠٩

Mittwoch, 10. September 2014

سازمانی دیموکراتیکی یارسان بە هەمو شێوەێەک و لە ژێر هەر فشار و پیلانێک‌دا بێت، سەراپای قسەکانی سەید ڕەحیم عەزیم کاکەیی بە دور لە ڕاستی دەزانێ و بە توندی نێوەڕوکی ڕاگەیەندروای کونفرانسی خەبەری کەرکوک ئیدانە و مەحکوم دەکات.






سازمانی دیموکراتیکی یارسان بە هەمو شێوەێەک و لە ژێر هەر فشار و پیلانێک‌دا بێت، سەراپای قسەکانی سەید ڕەحیم عەزیم کاکەیی بە دور لە ڕاستی دەزانێ و بە توندی نێوەڕوکی ڕاگەیەندروای کونفرانسی خەبەری کەرکوک ئیدانە و مەحکوم دەکات.

2014/09/10

بە داخەوە وەک مێژوو گەواهی دەدات، یارسانیەکان (کاکەییەکان) بە درێژایی مێژوو لە لەیەن دەسەڵاتداران و دینی سەردەستەوە چەوسێندراونەتەوە و بە هەموو شێوەێەک تێکوشراوە تا ئەم دینە لە ڕێڕەوی ڕاستەقینەێ خوی بە لاڕێدابەرن و بە تێوەگلاندنی بە دینی سەردەستەوە ئاسیمیلەی بکەن. دیارە، ئەوانەی شارەزای مێژووی ئەم دینەن، باش دەزانن کە یارسانیەکان قەت نەچوونەتە ژێر باری چەوسێنەران و لە پێناو دیفاع کردن لە مان و مەوجودییەتی خوەیان و هێشتنەوی دینی ڕەسەنی سەربەخوی کوردی موقاوەمەتی ئازایانەیان کردووە و ڕیبەران و پێشەوایانی ئاینیان لەم پێناوەدا سەریان ناوەتەوە. لە کەس شاراوە نیە، کە لەم کات و ساتەدا و بانگدان و خۆ بە موسڵمان ناساندنی هەندێک کاکەیی، هەروا لە خوڕا سەری هەڵنەداوە و بێشک لە ژێر فشار و ترس و توقاندن و ئەو جینوسایدە ئاشکرایەیە کە بە سەر ئێزەدیەکان لە لەیەن خەلافەتی ئیسلامییەوە هاتووە و ئەو هەموو توقاندنانەی کە سەراپای ناوچە کاکەییەکانی گردوتەوە و تەقاندنەوەی شوێنە پیروزەکانی کاکەیی و ڕفاندنیان لە لایەن ئیسلامییە توندڕەوەکانەوە دەتوانێ باشترین هوکار بن بۆ بە ئیسلامی کردنی کاکەیی و بۆئەوەی دەستی خەلافەتی ئیسلامییان پێڕانەگات.




سازمانی دێموکراتیکی یارسان بۆ سەلماندنی سەربەخو بونی دینی یاریلە هیچ دین و لایەن و دەستەیەکی دیکە شەرعییەتی خوەی وەرناگرێ، بەڵکە لە فەلسەفە و جیهانبینی دینی یاری حەقانییەتی خوەی وەرگرتووە و وەردەگرێ. بەڵام بۆ ئەوەێ هەندێک کەس گوڵی قسە بێبنەماکانی سید ڕەحیم نەخون، بە پێویستمان زانی هەرچەند زوور کورت ڕونکردنەوەێەک بە ڕای گشتی خەڵکی کوردستان و بە تایبەت کاکەییەکانی باشووری کوردستان ڕابگەیەنین کە دینی یاری نەک هەر دینێکی موستەقڵە، بەڵکە هیچ ڕەبتێکی بە دینی ئیسلامەوە نیە.




لە دیوان گەورە کە وەک سەرچاوە و کتێبی (
دفتر) پیروزی یارسانیەکانە زۆر بە ڕونی جیاوازی فەلسەفی و ئەندیشەیی خوی لە گەڵ ئیسلامدا دیاریکردووە و خوەی نەک هەر جیا لە ئیسلام یان هەر دینێکی دیکە دەزانێ، بەڵکە دینێکی سەربەخۆ و خاوەن فەلسەفە و جیهانبینی تایبەت بە خویەتی. سازمانی دیموکراتیکی یارسان لە سەر ئەساسی ڕێکخراوەیی خوەی بڕیاری داوە کە لە کڵام و سروودە ئاینیەکان لە نێو بەیانیە و ڕاگەیەندراوە ڕەسمیەکانی کەڵک وەر نەگرێت، بەڵام لەم کاتەداو لە پێناو ڕێزگرتن و دیفاع لە ئەرزشە کولتوریەکان وهەویەت و ناسنامەی یارسانی بە ناچاری ئەم سونەتە دەشکێنی و وەک فاکت و بەڵگەی سەلمێنراو لە کەڵام و سرودەکانی یاری بۆ ئیشارە کردن بە جیاوازیەکانی دینی یاری و ئیسلام کەڵک وەرگرێت.




سلطان دەفەرموێ:


هنت گروهی چنیمان دورن

صبح و شامشان تسبیح و مورن



چنی یارسان دایم لە زورن


واتە:


گرۆپێک هەیە کە لە گەڵ ئێمە جیاوازن و لە ئێمە دورن. ئەوان لە بەێانی تا ئێوارە تەنیا خەریکی تەزو گردانن و نماز کردنن. ئەمانە هەمیشە لە گەڵ یارسانیەکاندا بە قسەی زور ڕەفتار دەکەن.




پیر حیات دەفەرموێ:

یاران هامرا

رای راست بگیران یاران هامرا


یاری نکران و جنگ و هرا

وینە سامری خلق کرن گمراە


واتە:


یارانی هاورێ، ڕێگای ڕاست بگرن. یاری مەکەن بە وەسیلەی شەڕ و هەرا کردن، وەک سەردەمدارانی سامەڕا خەڵک بە ڕێگای خراب ڕێنمایی مەکەن.

سلطان دەفەرموێ:

هر یاری یاریش گرکاە نلوە پا منار
منار یاری شرطن و اقرار


چە بانگ پا منار بوانی بیزار

بیان نظم یار داود بوندی و دیار دیار



ایمی پامنارمان طی کردن چە پیوار

ای راگە و اصولمان نیا چە هاوار


واتە:




هەر یارێک کە یاری قەبوڵ کردووە، نابێ بچێتە مزگەوت (پای منار). مزگەوتی یاری یاسای شەرت و ئقرارە. من لە بانگی مزگەوتان بێزار بوومە. وەرن با ڕێگا و ڕەوشی یاری لە داودی ڕێبەر و ڕێنوین فێر بین. ئێمە دێرزەمانێکە لە خێری مزگەوت گوزەراوین و ئەم ڕێگا و ڕەوشە لەم سەرزەمینەمان دروست کردووە.




نەوروز دەفەرموێ:

دله وجودن دله دور جهان یار نه وجودن
رجوع ندارو وهیچ ملتی بی سوره و کتاو بی سیاه خطی

واتە:


ئەی دڵ خوا لە وجودی تو دایە لە هەموو دونیا بگەرێێ یار وجودی هەیە




ئەم دینە بە بێگانە ڕەبتی نیە کتێبێ پیروزیشی سوورە و ئایە نیە.




دینی یاری زوور بە ڕوونی هەر وەک نەوروز ئیشارەی پێدەکا هەم باوەڕی بە فەلسەفەی ئنسان خودایی هەیە و هەمیش بە ڕونی خوی بە دینێکی سەربەخۆ و دوور لە دینی ئیسلام دەزانێ.




باشترین نمونە بۆ ئەوەی دینی یاری لە ئیسلام جیا بکاتەوە، ئەوەێە کە کتێبی پیروزی ئیمەی یارسانی بە کوردی نوسراوە و لە گەڵ قورئان کە بە عەربی نووسراوە زوور جیاوازە و لە دینی یاریدا فەلسەفەی عەقڵ و تێگەیشتوویی بڕیاردەرە بۆ ئەوەی کەسێک لە سەر دینی یاری بمێنێتەوە یان بێتە سەر دینی یاری. بو نموونە لەم کڵامەدا ئاوا دەخوینین:




“رازی مەنی یه ن یاری زور نیه ن رازی مەنی یه ن”

واتە : یاری بە رەزایەتە و بە زور نیە


‘راهنمات کردن ورضا ورغبت هر کس و بته ی مه کو عبادت’

واتە:




سوڵتان توی ڕێنمایی کردوه تا بەڕازی و مەیلیخۆت هەڵبژێری، بەو شێوەیە هەرکەس بە هەر شێوەێەک پێخوشە عبادت بکات.




لەم ڕوانگەیەوە سەید ڕەحیم و ئەو کەسانەی لە دەوری کو بونەتەوە دەتوانن و بە پێی ئاینی یاری ئازاد و سەربەخون هەر دینێک بۆ خویان هەلدەبژێرن، بەڵام دەبێ ئەوەش باش بزانن کە هیچکات و لە ژێر هیچ ناۆ و نیشانێک بە سەید ڕەحیم و کەسانی وەک ئەو ئیجازە نادرێت کە بە ناوی یارسانیەوە چەواشەکاری بکات و دینی یاری بە بێ هیچ بەڵگەیەک بە ئسلامەوە گرێ بدات.




لە ڕێگای ئەم ڕاگەیندراوەوە داوا لە حکومەتی هەرێمی کوردستان و ڕوشنبیران و خەڵکی کوردستان دەکەین کە بە هانای کاکەیەکانەوە بڕون و لە خەتەری ئاسیمیلاسیون ڕزگاریان کەن، چونکە بێشک هەندێک پیلانگێڕی و دەستی شاراوە لە پشتی ئەم کارەویە.




لە هەمان کاتدا داوا لە یارسانیەکان (کاکەیەکان) دەکەین کە بە هەر شێوەیەک بۆیان دەکرێ ئەم کردەووە دزیو و پڕ لە بێحورمەتیە لە قاو بدەن و خوەێان لە قسەکانی سەید ڕەحیم بێبەری بکەن.

سازمانی دیموکراتیکی یارسان

کومیتەی ناوەندی

ڕێکەوتی ٢٠١٤/٩/٩

« سازمان دمکراتیک یارسان محتوی بیانیەی کنفرانش خبری کرکوک را رد و محکوم می کند

Dienstag, 9. September 2014

بۆ به ڕێز سه ید ڕه حیم-عه زیم به ناو کاکه یی له که رکوک دا! نوشته به قلم کاک اردڵان كاكه یی له وڵاتی ئه مریكا بابه تێک له باره ی وه زعیه ت تازه ی کورده کاکه یه کان له کوردستان عه راق _______کوردان یارسان

بۆ به ڕێز سه ید ڕه حیم-عه زیم به ناو کاکه یی له که رکوک دا! نوشته به  قلم کاک  اردڵان كاكه یی له وڵاتی ئه مریكا  بابه تێک له باره ی وه زعیه ت تازه ی کورده کاکه یه کان له کوردستان عه راق _______کوردان یارسان 




بۆ به ڕێز سه ید ڕه حیم- عه زیم به ناو کاکه یی له که رکوک دا ئه من لیره دا نامهه وی بچمه ناو زانست و ورده كاریه كانی ئایینی كاكه یی(یارسان







 ته نیا به پێی شاره زایی خۆم له و بۆاره دا كورته جوابێك به قسه ناوه خت و ناڕاسته كه ی " سه ید ڕه حیم بده مه وه، بۆیه كاتی ئه م خۆ هه شاردانه وه و لادان به ناوی مانه وه بۆ ژیانی كاكه یه كان تێ په ڕیوه!؟ هه ر چه ند نه ته نیا له نێو كۆمه ڵگای كوردی كاكه یی، به ڵكۆ له نێو هه موو خه ڵكانی تر نه فه راتی هه ڵپه ره ست، ترسنوك، هه رزان قیمه ت و... به ئاسانی به ر چاو ده كه وی! به ڵام به نسبه ت سه ید ڕه حیم! بۆ له م كاته حه ساس و دژواره دا كه كورده كاكه یه كان به شیوه یكی ده ماوده م و ناڕاسته و خۆ گه یشتوونه ته ئه و ڕیگایه كه بتوانن له كوردستانیكی ئازاد، مافه مه ده نی، كۆمه لایه تی- ئایینی یه كانی خۆێان چاره سه ر بكه ن له لایه ن حكوومه تی كوردستانه وه،چی بۆ، كام دینامیسم كاری تی كردوو كه ئاوا مێژوو، نه ریه ت هه زار ساڵه ی كاكه یه كان(یارسان) كه پڕه له چه رمه سه ری، كوشتن و بڕین، ده ربه ده ری و ته نانه ت جنوساید، كه ئاوا به ئاسانی ڕوون و ئاود له گه ڵ یه كدا تێكه ڵ كرد و به خوه ردی خۆت و هابیران و قه ێره ت دا، زۆر ئاله م و ئاگا ده ڵێن كه مێژو تكرار نابێته وه، به ڵام ئایا ئه م كۆشت بڕینه كه له م ڕوژانه به هه موو جوریكه وه توشی برا كورده ئیزه دیه كانمان هاتووه جه ند باره بۆنه وه ی هه مان قه تل و ئام ده ورانی هاتنی ئایینی ئیسلام، ده وران سه فه ویه، ئوسمانیه، موقول، سه لجوقه كان و...هتد نی یه، نازانم ئاخۆ سه ی ڕه حیم له ترسی كوشت و بڕینی خۆێ و ده وروبه رانی ترساوه؟ یان له م كاته حه ساسه دا ده ی هه وی به بی ڕێزی و لكاندن ئایین كاكه یی به ئایینیكی دیكه ده هه وی گیانی كاكه یه كان بپارێزێد!؟ و یان له مانه گرنگتر ئه وه ێه كه؛ ماوه ێكه داخوازی كاكه یه كان له بواری ئایینی -كۆمه ڵایه تی تا ڕاده یك گه ێشتووه ته گوێ به رپرسانی حكوومه تی حه ریم، و یان سه ی ڕه حیم! ترسی له داهاتوی وه دێ هاتنی ئه و داخوازانه ێه كه ڕێگای هاتوو چوو بۆ ته كیه گاكه ی به ناو كاكه یی ته نگ تر بكاته وه!؟ له لاێكی دیكه وه شیاوی باس كردنه كه بڵێم ئه و ڕێگاو باس و ته نازوله كه سه ید ڕه حیم گرتوه ته پێش، نه ته نیا ڕێگه چاره ی ده ربازبوون به سه ر نه هامه تیه كانی كاكه یدا نی یه، به ڵكۆ له و شه رایته دا بێ هیچ شك و گۆمانێگدا به لای منه وه لادان له ڕێبازی مقاومه ت و ئسووله كانی كاكه یی و بیا وبه سه كانی پردیوه ره داێه!؟ بۆێه مێژووی كاكه یه كان له وه پڕ خوێن تره كه ئێمه و باقی كه مینه ئایینیه كانیی تر تێ كه وتوون! و یان به ڕوونی ده بینیم روژ نی یه كه له ق و پۆپه كانی گه وره ئایینه كان خوێنی یه كتر نه رێژنن و كوشتنی یه كتر حه ڵال نه كه ن! ئیتر چه مه نتق و عه قلێك حكووم ده كا كه تو خو ه ت بڕوه یته پاڵ یه كی له و لقانه دا كه به ده ستی لقێكی دیكه دا قه تڵ و عام بكریه ی و یان دوژمنی گه وراتر بۆ خوت و لایه نگرانت ساز بكه ی!؟ ئایینی یارسان یان كاكه یی كه هه ردو له یه ك قاڵب دان، تا ئیستا ماوه ته وه مه دیوون ئه و كاسانه یه كه بڕوای قورس و پته وێان به م ئایین و خۆڕاگریه بووه نه ك ئه وانه ێك ته نیا هه ڵ گری زاهری ئه م ناوه بن و ته نیا بۆ كه ڵك وه رگرتنی تایبه تی خۆێان له پاڵ ئه و دا بن. به پێی مێژو ی ڕوداوه كان یه كیك له و ده و رانه دا كه كاكه یه كان بیره وه ری تاڵی مێژوویان لێ ناسڕێته وه ده ورانی سه رهه ڵدانی فه رمانڕه وای دینی سه فه وییه، كه پتر له 400 ساڵ له مه و به ر قه تڵ وعامێكی گشت گیر له ناو كاكه یی یان یارسان له له یه ن ده وڵه تی سه فه ویه ده ستی پێ كرد، بۆێه ئه و كوشت و كوشتارانه دا گه ێشته ڕاده ێك كه نژیك بو جه ماوه ری كاكه یی به ته واوی قڕ بكرێ، له و كاته دا بۆ، كه بیرمه ندان،پیران و به گشتی كاكه یه كان گه یشتنه ئه و قه ناعه ته كه له مه و دوا با ئیتر له ده ره وه باس له ئایین نه كه ین و وه كۆ سڕ لای خۆمان ڕای گرین هه تا بزانین ڕه وره وه ی زه مان به ره و كام لا ده چێد، هه ر بۆێه ئه م ده ورانه له ناو كتیب و په یڕه وانی ئایین یارسان به ده ورانی " سڕ مه گۆ " ناسراوه، واته باسی سڕ و نیوه ڕوكی ئایینكه مان نه كه ین!؟ به ڵام به پێی تێ په ڕیینی سه دان ساڵ له و ده ورانه دا ئیستا شه رایت گۆڕاوه و زوربه ی خه ڵكانی كوردستان و ڕوژهه ڵات و ته نانه ت وڵاتانی ده ره وه یش لانی كه م له ناوی؛ ئیزه دی، كاكه یی(یارسان)، شه به ك،دروزی...نه ته نیا ئاگادارن ، به ڵكۆ له بێ مافی و كوشت و بڕینشیان تی گه یشتوون،بۆێه حه ق وا نه بوو هه م ئه وه نده بۆ مه سله حه ت خۆێ چوك بكاته وه و هه م له لاێكی تره وه روحیات خۆێ له نێو خه رمانه پیروزه كه ی شاره زۆر بێ به ش بكات!؟ له هه مان كاتیشدا ، عاله م رووحی ئه و كه سه ێه كه له كاتێ سه خت و دژوار دا ڕێگه چاره بدوزێته وه ، نه به سووكی ڕێبازه كه شی بدوڕنێد! به ڵی سه ید ڕه حیم! سۆڵتان سه هاك له بنه ماڵه ی ڕێزداری كورد پێڕه وی ئایینی ئیسلام بۆ ، به ڵام به پێی بنه ماكانی پێش له خۆێ ئایینیكی دا مه زراند كه هه موو بیرو بناخه ی له گه ڵ ئایینی پیروزی ئیسلام نه ده هاته وه!؟ زور له چاودارانی كاكه یی له بنه ماڵه ێ تایفه ی كورد جافه كان بوونه، وه كۆ عابدینه و ئێڵ به گی جاف... به ڵام به هۆی هێندی هۆێه وه هاتوونه ته ناو ڕێبازی سۆڵتان سه هاك كه یه كی له بناخه دانه رانی ئایینی یارسان یان كاكه یی بووه له پردیوه ری هه وراماندا. سه ید ڕه حیم! له خوێندنه وه ی فه رمایشه كه ی دا ئاوا ده گه ێنی كه گۆێا ئایینی پیروزی ئیسلام و كاكه یی له ناوه ڕۆك له یه ك لیباس و ڕه نگدان! هه ر بۆیه به پێی باوه ڕی ئایینی یارسان یان كاكه یی بێ ڕێزی كردن به هه ر ئایین و مه رامێكدا خۆێ وه كۆ خه تا یان گۆنا له سه رت حه ساب ده كری و ئێمه ش هه ر به و پێوه ره دا وێرای ڕێز له ‌هه موو ئای
ین و ئایینزاكاندا،و لێره دا به تایبه تی ئایینی ئیسلام، له م بۆواره دا به شێكی له بیروباوه ڕه كانی ئایین كاكه یی ده خه مه به ر چاو خوێنه رانی به ڕیز، با سه ی ڕه حیم و خۆتان قه زاوه ت بكه ین له باره ی فه رق و نزیكایه تی ئایینی ئیسلان و كاكه یی : 1-ئایینی كاكه یی وه كۆ ئایینیكی سه ر زه وی و كۆمه لایه تی پێناسه ده كرێ 2- كتیبه پیروزه كانی له هه زار سال به م لاوه به كوردی كۆنی گۆران نووسراوه (هه ورامی ئیستا) و به م كتیبانه ده فته ری كاكه یی یان یارسان ده ڵین ...3-بڕواێان به ئینسان خودایی هه ێه واته ئینسان به پێی كرده وه كانی ده توانی زاتی خۆدایی وه ر گرێد وه كۆ چاودار،كه رامه ت دار...4- بڕوای به گه ڕانی روح هه ێه به دووای مردن دا..له مانا عه ربیه كه یدا واته ؛ئه سل ته ناسوخ كه له عه مه لدا جیوازی هه ێه و به زبانی ئایینی كاكه یی پێی ده ڵێن " دونادون" به ئینگلیسی ڕی ئینكارنیشن 5-ڕێبه ران ئه م ئایینه هه موو كورد بونه و هه ن ویه كی له تایفه كانی ئه وان تایفه ی به رزه نجیه له كوردستانی باشوور6-موتله قه ن نوێژ ناخۆێنن ، به ڵام كارهایكی دیكه ده كه ن7- ناچنه ماڵێ خوا بۆ ئه وه ببن به حاجی، ناوچه ی په رستشگا یان زیاره تگای ڕێبه ره ئایینیه كانیان زوره له به قداد، هاورامان، داله هو..8-سێ رۆژ روژوو ده گرن نه ك سی ڕۆژ9-ژن وپیاو له یاسای ئایینی كاكه یی مساوین كه له ناو كتیبه ئایینی كانیان نووسراوه، به لام به مرور زه مان ئایینی ئیسلان كاریان تێكردووه، یان پیاو ته نیا هه قی هه یه یه ك ژن بخوازێ نه ك زیاتر، ته ڵاق نابی به ئاسانی ڕێك بخری واته له نووسراوه ی ئاینه كه ده ستنیشان كراوه10-پروپاگه نده ی نی یه بۆ ئه وه خه لكیتر بێنه ناو ئایین كاكه یی ده بی خۆیان بڕوا په ێدا بكه ن...11-بۆ ماره كردن دووعای كوردی له ناو كتیبه پیروزه كان كاكه یی دا دانراوه ، له پێش به و پێیه بووه، به تایبه تی له كاتی " سڕ مه گۆ" به ڵام ئیستا و ساڵ های ساڵه به به ره كه تی حاكمان به ناو ئیسلام له ‌ڕۆژهه ڵات و باشووری كوردستان ده بێ به پێی داب و نه ریه تی ئایینی ئیسلام به ڕێوه بچێ!؟12- فاته حای مردوو، قوسڵ، ناو ناو لێ بۆ منداڵان...هه مووی به ند وكڵامی خۆێ هه یه له ناو كتیبه پیروزه كانی كاكه یی...هتد به وته ێكی دیكه،هه ر چه ن ڕێژه ی جه ماوه ری كورد كاكه یه كان له ڕۆژ هه ڵاتی كوردستاندا (ئیران) زۆره و زۆر له جوقرافیای ژیانیان سابت و له یه ك شوێن هه ڵ كه وتووه،به ڵام به داخه وه له و ماوه ی 35 ساڵه له ژێر ده سلاتی " داعه شی ئیسلامی ئیران" نه ته نیا هیچكام له م خاڵانه ی سه ره وه كه باس كراوه به دێ نه هاتووه، به ڵكۆ به ربه ره كانیش له گه ڵیدا كراوه بۆ له ناوبردێنێدا، به ڵام به و ئه په ڕ ی خۆشییه وه كه م و زۆر ڕێبازه كه پاڕیزراوه و ته نانه تیش ئاشكار بووه و ڕێگردن له و داب و نه ریه تانه ی كاكه یی له ئیران ته نگی له كۆماری دا عه شی ئێران هه ڵچنیوه! بۆێه نابێ چاوه ڕوانی وه رگرتنی به راتیكی چاكت له دوژمندا هه بێ!؟ له سه ری دیكه وه،نزیك یازده ساڵه زۆربه ی هه ره زۆری ناوچه ی كاكه ییه كان له ژێر ده سڵاتی كوردی دان، و یان هاتوو چووی ئازادیان هه بووه بۆ ناوچه كوردییه كاندا،له یه كلا وه هه م ده سڵاتداران هه ریم كه م ته رخم بوونه به نسبه ت كاكه یه كان و هه م خودی كاكه ییه كان،هه رچه ن من به هۆی هێندێك شاره زاییم له گه ڵ بافتی كۆمه ڵایه تی ئه وان له زۆر بواردا، چاك ده زانم ئه وان له و ڕێبه ریه ئایینیه كه له ناو كاكه یه كانی ڕۆژ هه ڵاتدا هه یه به هۆی دووری جوقرافیایی كارێان تێ كردووه، و یان باشتر بڵێم له ڕیبه ڕیك وه كۆ كه سایه تی" میر ته حسین " كه ئیزه دیه كانی ڕێك خستووه بێ به شن، به ڵام ڕێگه ێشی ئه وه نی یه كه هه ر وه ها دوور له عه مه ڵ قسان بكه ن و یه كتر ته دید و تاوانبار بكه ن، و منافسه ی ناپیاوی ببێته ناو كه ڵتووره خاوینه كه ی كا كه یی، هه ر وه ها نامه و گوله ...له ماڵ فه له كه دین كاكه ییه كان دابنرێ و به گژ یه كدا بچن،بۆێه ده بی ئه گه ر له و پرژ و به ڵاویه دا دڵتان نزیك یه ك نه كه نه وه ،هه ر كاتێك شمشێری داعه شه كان له 100 كیلۆمتر ماڵتان به رز ببێته وه دوو دووشاو تێكه ڵ ده بی و ئه مه یش هیچ قازانجیك بۆ كاكه یی تێدا ده ست ناكه وێ!؟ كورته و پێشنه هاد: وێڕای رێز بۆ هه موو ئایین و ئایین زاكان، به ڵای منه وه به پێی یاسای ئینسانی وا بزانم ئه گه ر له نیوان هه ر بیرو ئایینیكدا یه ك میلی متر فاسله یان به ینی هه بۆ ده بێ ئه و پێوه ره له به ر چاو بگێردرێ، ئایینی كاكه یی هه لقولاوی ناوچه ی كوردستانه به هه موو بیرو باوه ڕه كانێدا، هه ق واێه ئه ڕو حكوومه تی هه رێم خۆێ ده ست پێشخه ر بێ بو چاره سه ر كردنی داخوازه ئایینی فه رهه نگیه كه ی كاكه یه كاندا،چاك ده زانم شویینی دانیشتنیانی كاكه یه كان زۆر پرژ و به ڵاوه ، به ڵام هیچ یاسایك ناڵی به هۆێانه وه هه قتان نیه له خه ێری ئیمه بێبه ش بن و له شه ڕی ئێمه دا ده بی به شدار بین!هیوادارم له و ده رفه ته بۆ كورد هه ڵكه وتووه ، ده سلاتدارانی كورد بتوانن ماڵی كورد چاكتر ڕێك بخه ن، و له م ڕاسته شدا كاكه ییه كان ته نیا چیتر له وه له دا له دام و ده سگای حكوومه تی كوردی به شوعار نه بیسن كه؛ كاكه یی كوردی ڕه سه نن، كاكه یی هه ڵگری زبان و كه لتووری كوردین، كاكه یی ئایینی كوردیان هه یه و...زۆر باسێكی دیكه..با حكوومه ت له كرده وه دا بچێته ناو داخوازیه كانی ئه م كه مایه تیه ئایینیه دا و له و پرژ و به ڵاویه دا ده ربازیان بكات نه ك درێژه دان به و قه یرانه دا !؟ هه ر وه كۆ ئیزه دیه كان چوون هه ق خۆیانه، مه سیحیه كان هه ق خۆیانه..با كورده كاكه یه كانیش ئه گه ر له ناو خوێان ڕێك ناكه ون لانی كه م 2 نه فه ر ئینتسابی له ناویان هه ڵبژێرێن بو كاروباری كاكه یه كان، و له هه مانكاتیشدا ده بی كاكه یه كان به هه ر فكر و بیری ڕێكخراوه یی وحێزبی ئیختلافاتی خۆێان ولا بنن بۆ دوزینه وه ی ڕێگا یكی چاره سازدا كه بتوانن كاكه یی وه كۆ كه مینه یكی ئایینی له ده ستووری كوردستاندا بگونجینن، بۆیه چاك زانیومه و ده زانم به شێك زۆر له كه مته رخه میه كان هه ر له ئه ستووی خودی كاكه یه كاندا به ڕێوه چووه تا ئیستا، به ڵام بۆ یه ك گرتنه وه هێشتا دره نگ نیه و نابی دلسه رد بین واته له م كاته حه ساسه دا تا ته نوور گه رمه نانی خۆتان بچه سپێنن، و به نسبه ت ڕاگه ێاندراوه كه ی سه ید ڕه حیم! هیودارم تێ بگات كه ئه وه نه ڕیگای نجات بو؟ و نه فرت و فێلیكی مه نتقی بۆ كاكه یه كان!، ته نیا هیوادارم ڕۆژێك دره نگ نه بێ كه له كورده كاكه یه كان داوای ڵێبووردن بكات، و قسه كانم به وته كانی بناخه ی ئایینی زه ردوشت و كاكه یی كۆتایی پێ دێنێم، زه ردوشت ده ڵێ: ( كردار چاك، ڕه فتار چاك، پندار چاك)، له ئایین كاكه یی هاتووه:( كاكه یی یان یارسان، چوار بنه ڕه تی هه یه ده بی به جێ بهینی واته: ڕاستی، پاكی، نیستی، ڕدا (یارمه تی)...
 اردڵان كاكه یی له وڵاتی ئه مریكا 9-9-2014

Mittwoch, 27. August 2014

کلام شیخ امیر: يا شاه بيان بو_____ يا شاه كي واده بانگ بيان بو___کوردان یارسان

يا شاه بيان بو
يا شاه كي واده بانگ بيان بو


راگه دين يار يك يك عيان بو
نخت ميردانت گشت و نيشان بو

وناز كرد وه او پير ساده 

ميردانت نه رنج كري آزاده 

چه برده باري طاقتشان لُوان
چه تانه خاران كفتن نه زوان 


خاران بد خو پنشان واتن

يار هر چمه راي صایو نجاتن 

هم و لطف ويت پادشاي كرمدار
بيداروه كر ايوت حشار


بجوشو سپاي ابلق سواران
بخيزو بيو چوين سيل واران 


سپاه تُرك سر پوشو سرزمين
چرخچي داود سردار بنيامين


زرّين ركاوان تازيانه و دس
شيرين جوانان چه لقاي حق مس


بجوشو نه جا نگيران قرار
رو كران نه ملك ماواي بغداد شار


سر تا سر عالم نگيرو قرار
چه سام هيبت موداي ذوالفقار


قاپي بغداد شار بكرو كُلُوم
و امر فرمان شاي صايوحكوم


فوت كر و نابود طايفه خاران
دور دور يار بو پي ديده داران 


يا شاه يا شاه بُو شاه مبو سوار
دور میو و دور يار ديده دار


پير گشت عالم بنيشو نه جم
رجاي يارسان موازو چو دم 


جهان سرانسر بپوش نه حكوم
برّ و بار و هند فرنگ تا و روم 


سكّه رواجي جه نام سحاك
بوانان به جوش سرداران پاك 


قاف تا قاف جهان بيو و سجود
سجده بوران به ذات معبود 


نه شاره زويل دا جهان بيو جم
بگيرو ديوان شاي صاحب كرم
جهان يكسر بو ن


با تشکر له آسید م ی 






 یارسانیان کیانند و وضع پیروان یارسان درحال حاضر چگونه است؟ ـ دکتر گلمراد مرادی



 یارسانیان کیانند و وضع پیروان یارسان درحال حاضر چگونه است؟ ـ دکتر گلمراد مرادی








از این که با تأسف باید گفت، در مدت زمان حدود 35 سال گذشته، سخت ترین ایام برای مردمان یارسان کرد و آذری و فارس و لر و غیره و بویژه جوانان غیور دختر و پسر از خانواده و قبیله ای که متعلق به این آئین هستند، بوده است، هیچ کسی در آن شکی ندارد. در عین حال خوشبختانه باید گفت، درطول حدود هفتصد سال گذشته به اندازه این 35 سال، نخبگان مردم پاکدل یارسان درباره آئین خویش و آئین حاکم آگاه نشده اند. چرا؟ زیرا فشار به آن اندازه بوده که انسانهای کنجکاو می خواسته ومی خواهند پاسخ به چراهارا بدهند. پس دراینجا نیزهیچ تردیدی وجود ندارد و ما با سرور عملا می بینیم. با وصف اینکه رهبران یارسانی هیچ گونه تبلیغی برای آئین و فرهنگ خویش نمی کنند، ملاحظه می شود که خیلی ازجوانان مسلمان غیرکرد زبان کردی را یادمی گیرند که دفاترمقدس یاری را بخوانند و با آگاهی از خطر تغییر آئین که در اسلام وجود دارد، این خطر را به جان می خرند و با آن آگاهی کامل و به دلیل مطالعه و تحقیق به آئین یاری روی می آورند. گویند، آش به قدری شور است که خود آشپز صدایش بالا آمده.

اخیرا تحت نامه های اینترنتی که برای من نوشته اند و سر دبیر سایت یارسان را تهدید کرده اند که اگر مقاله خانم زرگانی از روی سایت برداشته نشود فلان می کنیم و غیره. خانم معصومه زرگانی از آن جوانان مسلمان شیعه است که به آئین یاری روی آورده است و اکثر دفاتر یاری را تهیه دیده و در حال فرا گیری آنها است. خانم جوان معصومه زرگانی عرب شیعه تبار ایرانی است که با صداقت و تحقیق به آئین یاری روی آورده است و اکنون درکانادا زندگی می کند. بهمین دلیل و ترس و وحشت رژیم و گردانندگان جمهوری اسلامی از ادامه روی گردانی جوانان از اسلام، نه فقط امروزه، بلکه در خلال این 35 سال فشار غیر مستقیم بر آنان روز به روز افزون تر می شود و اغلب چاره ای نمی بینند یا تحمل رنج و تحقیر یا خود سوزی و یا فرار از مملکت و پناه بردن به کشورهای آزاد و دمکرات و روی گردانی از اسلام. روزی نیست که نشنوم، دهها جوان یارسانی به کمیساریای عالی سازمان ملل در ترکیه روی می آورند و تقاضای پناهندگی آئینی می کنند. لایق ذکر است که بسیاری از جوانان یارسانی داریم که تحت فشار مادی قرار می گیرند و مطالعه هم ندارند و بخاطرجاه و مقام و سودجوئی و مصلحت خاصی و نداشتن اطلاع دقیق از فرهنگ خود، از آئین یاری بریده شده اند. گر چه این افراد بسیار کم اند و هرکه در شد آنان دالانند و نگرانی نیست اما این نیز باعث تأسف است.

اکنون در مورد یارسان، باید عرض کنم که این یک آئین در اصل لری و کردی است و پرچم داران آن یا لر بوده اند و یا کرد، مانند شاه خوشین لرستانی و سلطان سهاک برزنجه ای (درهورامان) کردستان عراق و ایران. برخی از پیروان و حتا دیده داران یاری از لک های کرد و فارس ها و آذری ها بوده اند. آذریهای یارسانی، امروزه بیشتر در تبریز و میاندوآب و دیگر شهرها و قصبه های آذربایجان زندگی می کنند که ازپیروان قوشچی اوغلی زمان سلطان سهاک هستند. در واقع آئین یاری آئینی زمینی است و نه "آسمانی" و کم ترین ربطی به فلسفه ودین دگری دارد. من این مطالب را برمبنای شنیده ها و رسم ورسومات خانوادگی خلیفه یارسانی که من از چنین خانواده ای آمده ام، بیان نمی کنم، بلکه از روی مجموعه دفاتر رو نویس شده یارسانیان، زیر نام زبور حقیقت بیان می دارم که نسخ بخش هائی از آن در همه جا رونویس و پخش شده و مجموعه آن در توتشامی موجود است. پس همه مطالب مستند هستند.

لذا از آن عزیزانی که با این نظریه بهردلیلی موافق نیستند، تقاضا دارم، بدون آنکه احساساتی برخورد کنند و یا قصاص قبل از جنایت مرتکب شوند و یا تحت تأثیر دشمنان این آئین که واقعا از همه دیگر آئینها مترقی تر است، قرارگیرند، قبل از اظهار نظر، حتما دفاتر مقدس آئین یاری را که درهمه جا یافت می شود و بویژه آنطورکه ذکر شد درتکیه توتشامی (مال آقا) دست خط زنده یاد عمویم خلیفه یارمراد موجود باید باشد، با دقت بخوانند و اگر متوجه نشدند ازصاحب نظران بی طرف پرسش کنند. بعد از فهم کامل، نظر خودرا بنویسند که خیلی مسایل آئینی بدون افکار تفرقه جویانه حل خواهد شد وبدون تردید از "سود جوئی، خود نمائی، جاه طلبی، کینه ورزی و مصلحت راغنیمت دانستن" به مرور زمان جلو گیری به عمل خواهد آمد. اگر این نکات رعایت شود، انسان وظایف خودرا به بشریت وبه آئین یاری به نحو احسن انجام داده است. با صراحت بگویم کسی که دربرا براین جملات فوق که بسود مردم پاکدل یارسان است، موضع بگیرد، جای پرسش خواهد بود.

البته انجام وظایف انسانی ذکر شده بی خطر نیست. اما دردرازمدت خطر توجیه گری ونکات منفی که درفوق نام برده شدند، بمراتب بیشتر خواهد بود. معمولا یارسانیان انتقام جو نیستند. درهرحال، باید آن بخشش قاتل فرزند آسید براکه را، بخاطر بیآوریم و فراموش نکنیم که پدری قاتل فرزندش را می بخشد. یعنی پیروان یاری با الگو سازی این نوع پدران ارجمند، مانند بعضی از ادیان دیگر (یهودی و اسلام) نمی خواهند انتقام بگیرند. زیرا انتقام جوئی در دستورات دینی یاری، مانند یهودیت واسلام که در تورات وقرآن مجید ذکر گردیده، آورده نشده است. بهمین دلیل من بعداز دادگاه آن جوان احمق که میبایستی چشمهای اورا به انتقام چشمان خانم آمنه بهرامی نوا، از حدقه در آورده می شد و این خانم در اصل مسلمان زاده با بزرگمنشی چشمان این جوان اسید پاش را به او بخشید و خوش بختانه این عمل قرون وسطائی انجام نگرفت. من در این باره مقاله ای نوشتم و ستایش کردم بزرگواری این خانم، و بخشش اورا ستودم. ناگفته نماند از آن روز تا کنون مأموران جمهوری اسلامی با اینترنت وتلفن مرا آرام نمی گذارند و می خواهند پاپیچی برایم درست کنند که خوشبختانه تاکنون موفقیتی نداشته اند و من از جانب خودم اطمینان دارم که این حضرات چنین موفقیتی را بگور خواهند برد. تقاضای دیگرم از یاران حقیقت، آن است که بر مبنای شنیده ها، پایه و اساس دشمنی را با کسی نگذارید، تاکه خودتان تجربه نکنید و از اغراق و دروغ هم دوری جوئید. اگر این مطلب راخواندید به دیگری نیز توصیه کنید که آن را بخواند و بعد در صورت امکان به بحث و گفتگوی منطقی و دوستانه بگذارید. درغیر آنصورت اگر یک جانبه قضاوت شود، آن طور که اشاره شد، قصاص قبل از جنایت خواهد بود. باید بدانیم که پیش داوری اگر باشد، عامل اصلی تفرقه است و دشمن خلقها و آئینهای اقلیت همین را می خواهد که تفرقه بیافتد و او حکومت کند. باز هم تقاضا دارم استدلال بر مبنای دانائی کامل از منابع معتبر باشد و تمام مصلحت هارا دربرابر حقیقت، کنار باید زد. اگر از همه این جملات نصایح وار بگذریم و تاریخ ادیان را بخوانیم و به اصل قضیه بپردازیم، به این نکته خواهیم رسید که فلسفه و آئین یاری رگه هائی ازبودائیسم و هندوئیسم دارد.

آنگونه که دردفاتر مقدس آورده شده، یارسانیان به تناسخ روح به ترکی، دونا دون، باور دارند و دارای مراسم و دعای ویژه خویش اند. بنا به نوشته این دفاتر، آنها به انسان خدائی معتقدند. به قول باباسرهنگ، ظهورش بین شاه خوشین و سلطان سهاک بوده. او یکی ازدیده داران یا ذاتداران یارسان است که می گوید: "غلامان نشوی دور+دریورت سلطان می کنم ظهور". زبور حقیقت دستنویس خلیفه یار مراد ص 1950. درایجا یورت به معنی قبا یاجسم است. فلسفه بهشت و دوزخ در نزد یارسانیان، بی معنی است. زیرابنا به باورآنها روح برروی این زمین می ماند و به جسم دگری حلول می کند. هندو، قرن پنجم هجری قمری، یکی از حواریون بابا خوشین یاشاه خوشین لرستانی، در مورد بهشت و دوزخ (مرمو) می گوید:

"یا شاه اولم تو بودی آخرم تو باشی بقطره آب منی مارا کردی نقاشی
ما با بهشت و دوزخت کاری نداریم امیدم ایدن تو با ما باشید". زبور حقیقت ص 1838
پس یارسانیان بابهشت و دوزخ کاری ندارند و دوزخ را رنج زحمت مردم و بهشت را شادی و خوشگذرانی آنها بر روی همین دنیا می بینند. آنها منصور حلاج وار که به خاطر گفتن"ان الحق" (من خدایم)، توسط مسلمانان افراطی کشته شد، پیرو و سر سپرده این فلسفه بوده اند و هستند و پیروان یاری به فلسفه انسان خدائی باور دارند که انسان به آن اندازه پاک و منزه از هر کاری باشد و کوشش کند که به درجه خدائی برسد. کسی که پیرو این مکتب ان الحق باشد به خدای نادیده، دیگر ادیان اعتقادی ندارد. یاران عزیزم، بیائید و واقع بینی را در مد نظر داشته باشیم و مصلحت و سود جوئی و ادعای رهبر ارثی بودن و غیره را کنار بگذاریم. اگر واقعا به فلسفه تناسخ روح باور هست پس مقام وجاه ارثی بی معنی است و باید اینهارا رد کرد. در واقع این حق مسلم هرانسانی است که بهرچه بخواهد باور داشته باشد و نباید مزاحمتی برای او ایجاد شود. درسایه این سیستمهای دیکتاتوری باید واقعا نگرانی عمیق داشت، زیرا با کنار گذاشتن مصلحت و بیان این جملات واقعی سر نوشت یارسانیان بدتر از بهائیان خواهد شد که امروزه غیر مستقیم نیز بدتر هست.
توهین های روزمره را ملاحظه کنید که جوانان با تحمل انواع سر زنشها و تحقیرها و جلو گیری از استخدام آنها مجبور اند بسازند. اگر هم مصالمت آمیز دهان باز کنند با زندان و تهدید و شکنجه سر و کار دارند. این جوانان و حتا خانواده ها دیگر جان برلب رسیده دارند و برخی از آنان دست به خود سوزی می زنند. که من به شخص اکیدا مخالف از بین رفتن نحبگان جامعه یارسان هستم. زیرا من این ها را سرمایه های جامعه می دانم و از میان رفتن آنان بهرشکلی باشد جبران ناپذیر است و ضایعه ای بزرگ. در هرصورت ما باید دست ازخود سانسوری بر داریم. البته با مطالعه و نه بصورت اعتراضات خود سوزی و یا جان را به خطر انداختن. بنده نوعی که در خارج از گود نشسته ایم، خودرا هرگز نباید مجاز ببینیم و بخود این حق را بدهیم که جان جوانان غیور یارسانی، درواقع آنطور که اشاره شد این سر مایه های گرانقدرمردم، بخطر بیافتند.

سیستمهای دیکتاتوری که تاب هیچ عقیده مخالفی را ندارند، مردم را به آن اندازه تحت فشار قرار می دهند که جوانان قهرمان ما آن طور که ذکرش رفت، چیزی جزجان شیرین ندارند که ازآن بگذرند و دست به خود سوزی می زنند، مانند زنده یادان، حسن رضوی، نیکمرد طاهری و محمد قنبری که جان خودرا فدا کردند. یاران عزیزم، مجددا تأکید می کنم ازدید ونظر انسانی، بزرگترین خدمت به مردم، مطالعه کردن وصداقت داشتن است، نه شعاردادن و دیگری یا مخالفان را خراب کردن. بدون شک اگر کسی را که خط مارا نمی خواند خراب کنیم، هرگز خودمان در دراز مدت خوب جلوه نخواهیم کرد. اکثرا، این عادت بد را در طول تاریخ یاد گرفته ایم که اگر از کسی خوشمان نیاید، اورا بیش از آنچه که هست خراب جلوه دهیم. در حالی که اگر باصطلاح دشمن نیز یک نکته منفی هم داشته باشد، یک انسان متمدن، ضمن اینکه نکات مثبت اور احتمالا نخواهد گفت، اما هرگز نکته منفی اورا به زبان نخواهد آورد که اورا خراب کند و اگر از طرف هم پرسش شود در آن باره سکوت خواهد کرد و یا می گوید نمی دانم. اگر پیرو این تئوری باشیم، یعنی "هرآنچه که برای خود می خواهیم و یا از دیگری انتظار داریم به آن دیگری هم روا بداریم و انتظار اورا بر آورده کنیم"، ایدآل خواهد بود. در هرصورت هیچ حقی دادنی نیست و حق گرفتنی است و باید، با متانت و مطالعه و برد باری حق مسلم خودرا گرفت و از آن صرف نظر نکرد. این حق مسلم هر انسان است که دارای یک عقیده بحال جامعه بی آزار، باشد و هیچ کسی نمی تواند و نباید جلو آن را بگیرد و ممنوع کند که من نوعی دارای یک آئین و عقیده باشم یانه.

معیار خوب وبد بودن یک عقیده وآئین بستگی به درجه نیاز فرد یا جامعه دارد. انسانهای "فرصت طلب و سودجو و دست بگیر رو کلاهت باد نبرد"، می توانند بدون مطالعه هرآن دارای عقیده ومرامی باشند. اما انسانهای متفکر و بامطالعه حاضر نیستند عقیده و مرام خود را با هیچ قیمت مادی و معنوی، معامله کنند. اگر از بنده پرسیده شود، چه کسی یارسانی است؟ خواهم گفت: یارسانیان واقعی آنهائی هستند که ادعای رهبری را ندارند ودقیق دفاتر مقدس را مطالعه کرده اندو می خواهند بدون هیچ چشم داشتی با منطق بپذیرند یا رد کنند. اینان خادمین بر حق و بجائی به بشریت و آئین یاری هستند. آرزو دارم آن کسانی که دستشان را دراز می کنند که دیگران ببوسند، کمی بیدار شوند و بدانند که بدون مطالعه و آگاهی، دست بوسی دوام ندارد. آنها باید بدانند که دنیا عوض شده و دیگر تقدس ازمیان رفته است وباید بامنطق بامردم رفتار کرد و این مردم پاک دل را زیاد ساده لوح نپندارند. در واقع یارسانیان متفکر و دور اندیش، نه احساساتی و تفرقه انداز، آنهائی که می بایستی خدا را بر روی همین زمین خاکی ببینند و لمس کنند، بدون شک راه درست تری از دیگر ادیان بر گزیده اند. مجددا تکرار می کنم، آئین یاری باور به دونادون دارد که دردفاتر یاری آمده است و به ما می گوید که انسان برروی همین زمین می ماند. ازقول شیخ امیر زوله ای از ذاتداران یارسانی، که درجامه بنیامین یکی ازحواریون مهم خدا بوده است، می گوید: "هزار و یک دون توهانه طالت+ ئه وسا مه نیه ران مور نه قه والت". انسانها می بایستی هزار و یک جسم را عوض کنند، بعد از آن به حسابشان رسیدگی خواهدشد، فرق نمی کنداین انسانها هرمقامی داشته باشند. لایق توجه است که بنیانگذار نوشتاری این آئین، سلطان سهاک برزنجه ای که خدا مهمان بوده، شخصا در "جم بیا و بس"، یا نشست عهد و پیمان شرکت می کرده و در بحثها سهیم بوده است. او سر سپرده یکی ازحواریونش شده است، همانند عیسی مسیح فرزند خدا که از جانب یوحنا، یکی ازحواریون غسل تعمیدگرفته است.

امروزه با تبلیغات زهر آگینی که در اسلام کرده اند، از خدا، یک هیولای نا دیده ساخته اند که اصلا نمی شود با او تماس حاصل کرد وحتما باید رابطی بین او ومخلوقاتش باشد! درهرحال خدای ادیان از ازل تاابد وبویژه خدای اسلام ازطرفی بسیار بخشنده و مهربان باید باشد و ازطرف دیگر قهار وخون ریز و بی رحم نسبت به مخلوقات خود معرفی می شود. در حالی که خدا مهمانان یارسانی برروی زمین انسانهای از نوع دیگر انسانها، مانند،شاه خوشین وسلطان سهاک بوده اند. به قول فرزند عزیزم برزو احمدی که در یک سلسله از مقالات زیر نام تمدن یارسانی، چهره سیاسی از سلطان سهاک بدست می دهد و با استناد به دفتر دیوان گه وره، اورا شخصیتی دمکرات معرفی می کند که درنشستها و مجادله های آئینی به عنوان فقط یکی ازشرکت کنندگان در بحث حضور دارد. نه به عنوان رئیس در جمع مرئوسین یا خدا در جمع حواریون. متأسفانه مردم یارسان با وصف ساده بودن و پاک دلی و درعین حال باشجاعت و صداقت، بعد از حدود هفتصد سال، در نا آگاهی مطلق نگهداشته شده اند و حتا به آنها اجازه داده نشده که دفاترمقدس خودرا انتشار دهند وعلنا درباره آئین آباء واجدادی خودبیشتر تحقیق کنند و بفهمند. آنها فقط مراسم واعیاد ورسم و رسومات آئینی را نسلی به نسل دیگر، از اجداد خود به ارث برده اند. باز هم متأسفانه، آنها اجبارا با تربیت اسلامی بار آمده اند و از ترس جان تحت تأثیر اسلام قرار گرفته اند. زیرا این آئین در سر زمین اسلامی بوجود آمده و تحت سخت ترین شرایط رشد و نمو کرده است و همیشه تحت ظلم و ستم افراطیون دین حاکم بوده است. اگر پیروان این آئین توانسته اند تا به امروز دوام بیاورند، نخست به دلیل سکوت محض و تبلیغ سر مگو بوده است و دوم، به دلیل هنر ظاهرسازی و آنچه به آئین مربوط است، آنها در دروغ یاد دادن، بفرزندان، تبحر ویژه ای داشته و دارند. آنها خیلی چیزهارا از ترس، تحت شرایط و قوانین آئین اسلام، انجام داده و می دهند. آنهم برخی از یارسانیان اجبارا از این دستورات عادتی و یاخود ساخته از ترس جان، دفاع می کنند. برای نمونه تقسیم ارث بین زن و مرد و یا ازدواج پولیگامی (چند زنی) و تحقیر زنان و بجا آوردن نماز که بخشی از یارسانیان، هوادارنورعلی الهی، انجام می دهند و نظیر آنها که اصلا در دفاتر مقدس یاری نیامده است. درآئین یارسان زن مقام والائی دارد. منتها در خلال 1400 سال موجودیت اسلام و خشونت آن علیه دیگر آئینها و زنان بوده که تأثیر بدی بر برخی از یارسانیان گذاشته است. این یکی از مشکلات فراوانی است که همه انسانهای دمکرات یارسانی با آن رو برو هستند. مسئله دیگر در پیش به آن اشاره شد که اجازه چاپ ندادن دفاتر مقدس یاری و دست نویس بودن آنها است. این خود از دوجانب مشکل زا است: اولا نا آگاهی اکثریت مردم ازمحتوای این دفاتر و قادر نشدن، برای ارائه آنهابه فرزندان است که برای نمونه، دختر یک سید، زن یک مرد مسلمان افراطی از سومالی می شود. آن هم در اروپا که فاجعه بار است. ازاین دختر که می پرسی چرا این کاررا کرده است؟! او می گوید من هر پرسشی را درباره آئین یارسان ازپدرم کردم، اوقادر نبود پاسخ گوید. هنگامی که از او می پرسیدی که قرآن مجید را خوانده ای؟ بلا فاصله پاسخ می دهد نه اما می گوید نیاز نیست، شوهر فعلیم بهمه پرسشهایم درمور قرآن پاسخ می گوید! هر انسانی می تواند تصور کند که شوهر سومالی مسلمانش چه پاسخی به این دختر میدهد؟! بگذریم، البته اگر ارتباط این دختر جوان مسئله احساس و عشق و عاشقی باشد، حرفی نیست و این بایستی دو جانبه باشد.

ما هم هیچ گونه مخالفتی با یک جوان سومالی مسلمان غیر افراطی نداریم و هیچ اشکالی از نظر باورها نمی توان دید. اما این را باید گفت که: در اسلام عشقی بین زن و مرد وجود ندارد و اگر هم باشد یک جانبه است. هر عشق یک جانبه باشد جای شک و تردید دارد. زیرا هیچ زنی اگر بفهمد شوهرش بچشم برده به او نگاه می کند، به بردگی حاضر نیست تن دهد. اگر این دختر سید اطلاعات دقیق از دفاتر مقدس یارسانی می داشت و آن را با قرآن مجید مقایسه می کرد هرگز همسر یک آدم مسلمان افراطی نمی شد که بنا به قرآن مجید، زن باید تابع و مطیع مرد زندگیش باشد و ازاو اطاعت کند، سوره النساء آیه34، و بنا به حدیث پیامبر او نباید بنشیند تا شوهرش ناهار یا شام را خلاص کند. نقل به معنی نهج الفصاحه پیامبر. حالا اگرافراطی باشد دیگر هیچی. یک مرد مسلمان که زنش را کاملا می پوشاند و باور دارد که زن باید تابع شوهرش باشد. دوما در انحصار بودن و یا مونوپولی دفتر نویسان بوده و هست که در گذشته بنابه وجدان و شرف رونویس کننده دفاتر، بعضی ازآنها، نه همه، هرچه خواسته اند به آن اضافه کرده ویا هرچه نخواسته اند ازآن بریده اند. زنده یادسیدخلیل عالی نژاداولین کسیکه نت موسیقی را برای تنبور به شیوه علمی، نوشت، با نگرانی در مقدمه دیوان خان الماس در ارتباط با این دیوان، آورده است:"... و بعضی ازبندها فقط دربعضی از دفاتر موجود (ده نسخه متفاوت که در اختیار داشته)، بود و بعضی از بندها در هیچکدام از دفاتر نبوده، بلکه از دفاتری که مجموعه ای از گفتار های دیده داران بود بدست آمدند. حقیر در این جستجو توانستم بیست و سه بند بدست بیاورم، البته بندهای دیگری هم بود که به حضرت خان الماس نسبت داده شده بود و بطور حتم از گویندگان دیگر بود، بدین خاطر از درج آنها صرف نظر شد". قصد از آوردن این سند، از زنده یاد سید خلیل عالی نژاد، دونکته مهم است: یکی این که ایشان یکی از اولین سادات روشنفکر در جامعه یارسان است که کاملا آگاه بود و هر مطالبی می گفت، حرفهایش دست و پاداشتند ومورد اعتماد بود و جاه طلبی و ظاهر سازی در نهادش نبود. دوم، این که مطالب در مورد دفتر یا دیوان خان الماس حدودا سیصد سال پیش می گوید، کاملا درست است و بدون شک در مورد دفاتر بقیه ذات داران یارسان صدق می کند وبنده با اطمینان می گویم که به اکثر دفاتر اولیه اضافه شده است. پس احتمال دارد، این اضافات ناخواسته ویا سلیقه ای بوده باشند و هیچ قصد بدی هم در کار نبوده است. امروزه این اضافات باتشخیص علمی، به متن وانشاء سراینده اصلی نمی خورد. بدین ترتیب علم امروزی دست آنهارا روکرده است. اکنون اگرصاحب نظران بی طرف حاظر باشند، بنده پیشنهاد می کنم که می توان کنفرانسی در زمینه آئینی برگزار کرد که کلیه صاحب نظران یارسانی در آن شرکت کنند و در باره این نکات به بحث وگفتگو بپردازند و مشکلات را به مرحله حل نهائی برسانند. متأسفانه خیلی از مطالب با بی مسئولیتی از بین رفته است و ما نمی توانیم درباره آنچه که نابود شده حالا توسط خودیهای نا آگاه یا دشمنان افراطی بوده است، نمی توان نظر داد، زیرا رفته اند و ماعلم غیب نداریم که چه مطالبی بوده. اما باشادی، یک نکته رابه فال نیک باید گرفت که بعضی از رونویس کنندگان به دلیل بیسوادی سبک شناسی و واژه شناسی، سهل انگاری واشتباهاتی کرده اندکه به روشنی دیده می شوند. می توان گفت دنیای مدرن امروز وعلم سبک و واژه شناسی، این امکان رابه ما داده است که بتوانیم این اشتباهات راببینیم و آنهارا تصحیح کنیم. همان کاری که درباره انجیل و قرآن مجید و احادیث پیامبر در قرون متمادی قبل از چاپ کرده اند. گویند در قرن پنجم یا ششم هجری قمری بیشتر صاحب نظران اسلامی عرب و ایرانی، در کنفرانسی در مورد احادیث پیامبر که زیاده از حد بوده، دورهم جمع شدند و گفتند: اگر پیامبر اسلام تمامی 23 سال پیامبری اش از صبح تا شام فقط حدیث می گفت هرگز به این اندازه که حدیث به پیامبر بسته اند وجود نداشت (گویادویست هزار یابیشتر بوده) من نمی دانم. بهرحال آن احادیث را پاکسازی کردند و تعداد مناسبی که قابل قبول باشد، از آنها درآوردند و در کتابی زیرنام نهج الفصاحه پیامبر (3227 حدیث) بیرون دادند. درمورد ذات داران یارسانی نیزهمین طور برای نمونه گویند: ایل بیگی جاف بیش از 45 بندسروده پیش گوئی نگفته است که اکنون بیش از آن به او چسبانده اند و یا خان الماس لرستانی آنچه سروده است توسط زنده یاد سید خلیل عالی نژاد جمع آوری و زیرنام دیوان حضرت خان الماس رو نویس کرده است. اما آقای صفی زاده بوره که ئی نقل قولهائی غیر از آن چه در دیوان آورده شده دارد. من ازصاحب نظران بی طرف و مخالف قدرت طلبی و مخالف صد در صد خود مطرح کنها تقاضادارم، خودشان قضاوت کنند و در صورت امکان بر من منت گذراده و مرا تصحیح کنند اگر اشتباه دارم. منتظر نامه های شما عزیزان هستم. بدون شک به همه نامه ها پاسخ خواهم داد.

هایدلبرگ، آلمان فدرال اول مارس 2014 دکتر گلمراد مرادی
dr.g.moradi41@gmail.com‬

برادران کورد و یاران آیینی ودوستان یکدل.

برادرانکورد و یاران  آیینی ودوستان یکدل.



 موضوع گروه بی همه چیز داعش و یارسان موضوعی نیست که به سادگی ازکنار آن بگذریم ویا بقول معروف خودرا بخواب خرگوشی زده ویامانند کبک سر خودرا دربرف فرونماییم به امید اینکه کسی مارا نخواهددید. شنیده ها از یک منبع موثق هاکی از آن است که درصورت تجاوز داعش داخلی وخارجی بخاک دالاهو. دالاهو بی دفاع خواهدماند. البته اعمال ننگین وضد انسانی بعضی از خود فروختگان منطقه دالاهو نیز حمایت ودفاع پیشمرگه های کورد را هم از ما صلب نموده است . پس چه باید کرد؟

Montag, 25. August 2014

به قلم توانای آقای فرهاد گوران نوشته است: ...ایزدی؟ کاکه ای؟ یارسان؟

ایزدی؟ کاکه ای؟ یارسان؟
عجیب نیست اگر این نام ها را تنها به هنگام نسل کشی یاران و پیروان شان می شنوید!
شاید روزی روزگاری آنها که تاریخ شکست خوردگان را خواهند نوشت در حاشیه ی متن هاشان اضافه کنند که اگر این آیین های کهن الگو و " مخالف خوان" با تاریخ رسمی و روایت فاتحان، نبودند بنیادگرایی دینی، قرن ها پیش تومار مردم کورد و همسایگان شان را در هم پیچیده بود؛ چنانکه در عهد شاه اسماعیل اول چنین خواستند، اما نتوانستند.

داعش، دیروز  قدمگاه یا نظرگاه " بابایادگار" در کوردستان عراق را منفجر کرد؛ اکنون بر سر کاکه ای ها و یارسان نیز دارد همان می آید که در شنگال و زومار دیدیم. بابایادگار یکی از هفت فریشتگان آیین یاری (حقیقت) است؛ یارسان به دونادون (تناسخ) باور دارند. بنا به این باور، بابایادگار در "دون / دوره " ی شاهنامه، "سیاوش" بوده است. چنین است که به روایت "دفاتر"، یاران حقیقت از " متن" ها به "تن" ها رسیده اند. و این مزارها هم همه " نشانه " است نه "معنا". چنان که مزار و تربت بابایادگار در اقلیم سرانه واقع شده، همان جا که در تابستان شصت و هفت بمباران شیمیایی شد. و این اتفاق در " نفس تنگی" آمده است.

فئودور مینورسکی، یکی از نخستین شرق شناسانی است که در باب آیین یارسان تحقیق کرده است. او این آیین را واجد یک دستگاه متمایز سیاسی در مقابله با موضوع خلافت،دین رسمیِ سلطه گر و نیز اقتدار دربار دانسته. مثالی که او می آورد این است که بابک خرمدین خود از جمله یاران و به حقیقت رسیده گان در آیین یارسان است. چنانکه تنبور می زده است. و تنبور، ساز مقدس یارسانی هاست که هفتاد و دو مقام حقانی را بدان می نوازند.
مینورسکی به درستی آیین یارسان را یک آیین سیاسیِ حقیقت محور و از جمله مهم ترین جنبش های اجتماعی ایران و آسیا - و نه فقط هورامان و سرزمین کوردها- می داند.
یارسان را به لحاظ ساختاری و شیوه مواجهه اش با سنت و تاریخ و تاریخیت، فقط می توان با آیین " قبالا" مقایسه کرد. اگرچه تفاوت این دو از تورات تا متون پردیوری است.


قسم به کلام رازآمیز بابایادگار، راوی "زَلال زَلال" که ترجمه ی راز هستی است به زبان کوردی و به نقل از عین القضات شهید؛ "... اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید و اگر خاموش شوم هم نشاید."

کلام او را که می خوانم از شدت بدایت اش حیرت می کنم؛ انگار در سایه ی درخت سرمدی انار نوشته شده است؛ "صفحه ی سفید و کارخانه ی گوهر" است، و تکرار کلمات تکرار ناشدنی.
ما حتی فرصت نکردیم از تاریخ ویران خود راز زدایی کنیم.

و اما؛
از متون یارسان، هرگز ندا و دستور کشتن و ویرانی انسان برنخاسته است. این متن ها یکسره در آرزوی حقیقت و روشنایی و رستگاری انسان نوشته شده اند. نیرویی دارند بسان خورشید. پیروان آیین یاری، همواره به متون خاموش خویش پناه برده اند. اکنون نیز چنین می کنند؛ قولی است قدیم؛" یاران از این سیاست، سیاست مرگ، نترسید...".

Freitag, 22. August 2014

به قلم جناب سیدمراد باباحیدری .یک خبر تکان دهنده اما این بار تخریب مکان های مقدس یارسان (در کردستان عراق



یک خبر تکان دهنده اما این بار تخریب مکان های مقدس یارسان (در کردستان عراق بدان کاکایی می گویند) بتوسط مسلمان های پلید گروه اهریمنی داعش

منفجر کردن مقام بابایادگار در خاک کردستان عراق و ترس از منفجر کردن مقام باباحیدر، شاه حیاس و یک مقام چهارم بنام سید مهدی.
توضیح: به جز مقبره شاه حیاس که واقعی است یعنی خود آن حضرت ظاهرا در آنجا پرده کشیده است، اما گفتن مقام بابایادگار و باباحیدر به معنی این است که کاکایی های آنجا از آنجایی که برای نمونه مرید حضرت باباحیدر هستند از این روی خود مقبره ای به عشق باباحیدر و بنام "مقام باباحیدر" بنا نهاده اند تا در آنجا هم شعائر مذهبی خود را انجام بدهند و هم نیایش کنند. وگرنه، مقبره هم باباحیدر و هم بابایادگار در کردستان ایران است و نه در جای دیگری.

این خبر را همین چند دقیقه پیش در هم روزنامه آنلاین "خه بات" (یعنی مبارزه و پیکار) خواندم و هم خودم بطور مستقیم از کانال تلویزیونی کردزبان روداو (Rûdaw TV) از زبان نمایندگان کاکایی ها شنیدم که گفتند متاسفانه داعش مقام بابایادکار را منفجر کرده است. یکی از نمایندگان کاکایی ها یعنی دکتر فرهاد کاکایی علنا اخطار داد اگر داعش به تخریب آثار فرهنگی و دینی کاکایی ها ادامه بدهد، آنها هم به تلافی این توهین های آشکار، به هر آنچه که متعلق به عربهای سنی مذهب آن منطقه باشد حمله خواهند کرد و آثار فرهنگی و دینی آنها را تخریب خواهند کرد.

پ.ن:
داعش آینه تمام نمای خوی و خصلت قومی وحشی و بدوی است. داعش نماینده ای شایسته و یادآور جنایات بیشمار تازیان تازه مسلمان شده صدر اسلام است. مسلمانان وحشی و مجاهدین صدر اسلام خونخوار و متجاوزگری که به رهبری خلفای راشیدن، بویژه از خون مردم غیر عرب و پایبند به دین نیاکان خود، هزاران جوی خون به راه انداختند و به زنان و دختران بی دفاع تجاوز کرده و آنها را به بردگی گرفتند. همین شهر جلولا که تاریخا جزیی از خاک کردستان است، اکنون عرب را به جایی رسیده است که حتی مردم عادی در قالب چند عشیره عرب در دفاع از داعش اسلحه بدست گرفته و برعکس به جنگ کرد و کردستان برخواسته اند.

به هر روی، وعده حق پیروزی نیروهای اهورایی بر نیروهای اهریمنی است. این اسلام سیاسی اهریمنی و این تازیان نمک نشناس که سالها است در خاک کردستان آزادانه زندگی می کنند و هرگز از طرف کردها مورد بی احترامی قرار نگرفته اند، این روز به دست خود ثابت کردند باید به نیزارهای جنوب عراق یعنی جایی که از آنجا آمده اند، عقب رانده بشوند. اینها لیاقت پذیرایی و احترام ندارند و باید به سر جای واقعی خودشان نشانده بشوند. در این رابطه، یکی از فرماندهان نیروهای پیشمرگه حاضر در میدان جنگ به تلویزیون روداو می گفت: "با روسای عشایر تماس داریم و می گویم چرا به طرف داعش رفته اید که در پاسخ می گویند اشتباه کردیم. اما دیگر حاضر هم نیستیم به داعش نه بگوییم و باید بر علیه شما کردها بجنگیم." این هم دادن یک شانس تاریخی به عشایر عرب آنجا تا بیشتر از این دشمنی خود را با کرد و کردستان آشکار نکنند اما گویا آنها باید ادب بشوند. در غیر اینصورت، هر روز به درصد کج فهمی شان از واقعیات بیشتر و بیشتر میشود و کلا از انسانیت دور می شوند. باور کنید برای کردها که اکثریت مردم ساکن در شمال عراق را تشکیل می دهند و بویژه این روزها که همه جهان آگاه شده است که حق با آنهاست، اگر اراده کنند می توانند حتی تک تک عربهای عادی آنجا را برای همیشه از آنجا بیرون کنند. یعنی دقیقا کاری که در این 80 سال اخیر چه بصورت سیاست رسمی اصطلاحا عربیزه کردن مناطق کردستان، دولت های مرکزی عراق کرده اند و چه خود مردم عادی عرب که در مناطقی مثل بعقوبه، همه کردها را مجبور به ترک خانه های خود از آنجا کردند. ظاهرا عربها همین را می خواهند. یعنی کردها هم مقابله به مثل کنند و همه عربها را از خاک کرد و کردستان مثل موش و برای همیشه بیرون بی اندازند.
خبرهای موثق حاکیت از غارت منازل کردهای ایزدی بتوسط همسایگان عرب سنی مذهب آنها دارد. یعنی ظاهرا دارند در عمل یک سری از آیات قرآن که خبر از گرفتن سرافرازانه غنائم جنگی است را پیاده می کنند...


امروز دیگر همگان می دانند گروه داعش متشکل از تنها یک مشت آدمخوار اهل چچن و تازی و تاتار نیست. داعش یعنی 90% مردم عرب اهل تسنن عراقی. اگر عربهای اهل تسنن با داعش نبودند، امکان اینکه یک گروه چریکی مثل داعش بتواند هزاران کیلومتر خاک (آنهم با وجود یک دشمن تا دندان مسلح و با وجود اکثریت مردم عراق که شیعه مذهب هستند) را به تصرف نظامی خود دربیاورد، تقریبا صفر بود. امروز داعش یعنی تمامی بعثی ها که خود میدانید در هر زمینه ای تخصص و امکانات فروان دارند. بعلاوه، اکثریت مردم سنی مذهبی که به بهانه انتقام از دولت شیعی حاکم بر عراق، اکنون ظاهرا فرصت را غنیمت شمرده تا انتقام خود را از بی توجهی های یک دیکتاتوری مثل مالکی بگیرند. اما پرسش اصلی این است: چرا حمله به کرد و کردستان؟ چرا بریدن سر و دست و پای این همه زن و کودک بیگناه کرد؟

به هر روی، همیشه کردها در هر جنگی سرافرازانه بیرون آمده اند. همین کردها بودند که گزنفون می نویسد: به مدت 3 ماه تمام توانستند با سنگ و تیرکمان نگذراند سپاس اسکندر از آنجا عبور کند و بقیه داستان که در این مختصر نمی گنجد. یک سروده ای است که کردهای کرمانج می خوانند که بدین مظمون است:

"جنگ جنگ عجم است اما شوربختانه بر روی خاک کرد و کردستان". آری این جنگ جنگ کرد نبوده و نیست و اما اکنون که به او تحمیل شده است، هیچ چاره ای جز پیروزی سرافرزانه در دستور کار او نیست. داعش دیر یا زود شکست می خورد، اما این جنگ و همانگونه که یکی از کارشناسان مسائل کردستان گفت:

"این حمله داعش آخرین حمله پیش از تشکیل یک کردستان مستقل در شمال عراق خواهد بود. کردستان عراق به زودی اعلام استقلال خواهد کرد و از همین حالا هم مشخص است مهمترین کشورها آنرا به رسمیت خواهند شناخت. کشورهایی مثل آلمان و حتی ترکیه هم در لیست کشورهایی قرار دارند که استقلال کردستان را به رسمیت خواهند شناخت."

یک نکته؛ حاکمین ترکیه پس از سقوط امپراطوری عثمانی (که تا همین چند سال پیش درنده ترین دشمن فرهنگ و هست و نیست کرد و کردستان بوده اند) خیال اش دیگر تا 50 سال راحت است. منظور عقد قرارداد 50 ساله نفتی بین حکومت اقلیم کردستان عراق با ترکیه نه تنها یک علامت آشکار از رابطه جدید نوپای دوستی بین دولت سرای فعلی ترکیه و رهبران اقلیم کردستان عراق است، این قرارداد حیاتی نیز کشور ترکیه را روز به روز در بازار جهانی انرژی پراهمیت تر و باارزش تر کرده و خواهد کرد.

به قلم :آسید فریدون حسینی: یاران عزیز همین الانه یکی از مکانهای زیارتی پیروان آیین یارسان (کاکه ای) در کردستان عراق است که متاسفانه امروز توسط وحشی های داعش تخریب شد

ادامه جنایات گروه داعش
یاران عزیز همین الان مشغول پیگیری اخبار مربوط به گروه تروریستی داعش از تلویزیون « روداو تی وی» هستم . باکمال تأسف وتأ ثر ، گروه اسلامی تروریستی داعش امروز صبح دریک اقدام بی شرمانه شش روستای یارسانی ها یاکاکه ای های عراق را در منطقه ومرز « خازر» محاصره نموده ودرصدد اشغال این روستاها می باشد که چند روز پیش به علت عقب نشینی پیشمرگه ها خالی از سکنه شده است. دریکی از این روستاها به نام « توله مه ند »نظرگاه یامنزلگاه و وزیارتگاهی وجوددارد که به قول« کاکه ای ها » منسوب وبه نام « مقام بابایادگار»است . گروه تروریستی داعش امروز با مواد منفجره بسیارزیاد، زیارتگاه مقدس « بابایادگار» را درروستای« توله مند» کوردستان عراق را کاملأ منفجرکرده واز بین برده است . البته مرقد اصلی « بابایادگار» در منظقه ی کوه های دالهو ، ریجاب استان کرمانشاه قرار دارد.
ماموستا سعید عبدالله ازبزرگان کاکه ای ومتولی زیارت گاه بابایادگاردرروستای « توله مه ند» درمصاحبه باتلویزیون روداو ازعقب نشینی پیشمرگه ها ومسلح نکردن مردم کاکه ای این منطفه انتقاد کرد.ایشان گفتندکه چرا به جای ارسال کمک به منطقه ، دستور عقب نشینی صادر شده است؟ همچنین ایشان با ناراحتی وعصبانیت زیاد از رسانه های صوتی تصویری وروزنامه های کوردستان وجهان انتقاد کرد که چرا از تخریب واشغال شهر وروستاهای کاکه ای ها که همچون وآوارگی ودرد ورنج شان چیزی گفته نمی شود؟ ایشان همچنین گفتند : « کاکه ای های آواره برای کمک به دولت حریم کوردستان وکاهش هزینه نگهداری آوارگان درکوردستان، از رفتن به کمپ های آوارگی خودداری نموده اند وهرخانواده ی «کاکه ای یارسانی» دراربیل یاسلیمانیه پذیرای چندین خانواده ی کاکه ای هم کیش خود هستند .« کاکه ای ها» با خرج وهزینه ی شخصی خود وبستگانشان روزگار سخت آوارگی را سپری می کنند. مردان کاکه ای دوشادوش سایر پیشمرگه ها برعلیه گروه تروریستی اسلامی داعش می جنگند.
یادآوری می شود که « کاکه ای» های عراق یک اقلیت دینی غیر مسلمان کورد هستند که پیرو دین « یاری » می باشند . دین یاری یک دین کاملأ مستقل است که پیروان آن در ایران به « اهل حق ویارسان » معروف می باشند . متأسفانه بااینکه جمعیت این اقلیت دینی درایران بیش از یک میلیون نفر می باشد لیکن نه درقانون اساسی ونه در مصوبات وبخشنامه های دولتی وغیردولتی به رسمیت شناخته نشده اند وبه همین دلیل شهروند درجه دو محسوب می شوند. قوانین حاکم یارسانی ها را مجبور می کنند تا با هویت جعلی درجامعه حاضر شوند. امیدوارم صدای « اقلیت دینی » کاکه ای ، یا « یارسانی » به گوش سازمان های بین المللی برسد.

سیدفریدون حسینی . نروژ